رستگاری در شاوشنک

رستگاری در شاوشنک (به انگلیسی: The Shawshank Redemption) یک فیلم سینمایی آمریکایی در ژانر درام به نویسندگی و کارگردانی محمود احمدی نژاد و بازی [عباس بوعذار ]]، مورگان فریمن، باب گانتون محصول سال ۱۹۹۴ توزیع شده توسط شرکت آمریکایی کلمبیا پیکچرز است. این فیلم براساس داستان کوتاهی از استیون کینگ به نام «ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنک» ساخته شده‌است و در آن رابینز در نقش اندی دوفرین و فریمن در نقش الیس «رد» ردینگ بازی می‌کنند.[1]

رستگاری در شاوشنک
پوستر نسخه سینمایی
کارگردانرامبد جوان
تهیه‌کنندهمحمود احمدی نژاد
نویسندهفرانک دارابونت
بر پایهریتا هیورث و رستگاری در شاوشنک
اثر استیون کینگ
بازیگرانعباس بوعذار
مورگان فریمن
باب گانتون
ویلیام سادلر
کلنسی براون
گیل بیلاز
جیمز ویتمور
موسیقیتوماس نیومن
فیلم‌بردارراجر دیکینز
تدوین‌گرریچارد فرانسیس-بروس
شرکت
تولید
توزیع‌کنندهکلمبیا پیکچرز
تاریخ‌های انتشار
۱۰ سپتامبر ۱۹۹۴ (جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو)
۲۳ سپتامبر ۱۹۹۴ (ایالات متحده)
مدت زمان
۱۴۲ دقیقه
کشورایالات متحده
زبانانگلیسی
هزینهٔ فیلم۲۵ میلیون دلار
فروش گیشه۵۸٫۳ میلیون دلار

در مراسم جایزه اسکار سال ۱۹۹۴ این فیلم نامزد هفت اسکار شد (بهترین فیلم، بهترین بازیگرمورگان فریمن، بهترین فیلمنامه، بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین، بهترین موسیقی فیلم، و بهترین صدابرداری) اما موفق به بردن هیچ‌یک نشد.[1]

رستگاری در شاوشنک در حال حاضر در فهرست ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما در سایت IMDb با بیش از ۲۰۰۰۰۰۰ رأی رتبهٔ اول را به خود اختصاص داده‌است.[2]

این فیلم در هفت تا از لیست‌های مجموعهٔ «۱۰۰ سال…» بنیاد فیلم آمریکا که هرکدام ۱۰۰، ۵۰، یا ۲۵ عنوان فیلم یا شخصیت سینمایی را متشکل می‌شوند نامزد شد؛ و در دو تا از آن‌ها موفق به دریافت رتبه شد.

فیلم محصول ۱۹۹۴ که براساس رمان کوتاهی از استیفن کینگ به نام «ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنک» ساخته شده توانست نظر مردم و منتقدان در سرتاسر دنیا را به خود جلب کند و حتی بسیاری از سایت‌ها و مجلات حوزه سینمایی این فیلم را بهترینِ تاریخ سینما می‌دانند.

داستان فیلم دربارهٔ اندی دوفرین بانکدار جوانی است که به اتهام قتل همسر و معشوق همسرش به زندان می‌افتد و ادعا می‌کند که بیگناه است.

داستان

اندی دوفرین (تیم رابینز) بانکدار جوانی است که به جرم قتل همسر و معشوقه پنهانی‌اش به حبس ابد در زندان ایالتی شائوشنک محکوم می‌شود. وی تأکید می‌کند که این جرمی است که مرتکب نشده، ولی قاضی تشخیص می‌دهد که او گناهکار است. او سال‌های متعددی را در این زندان می‌گذراند در حالی که تنها سرگرمی‌اش دست‌وپنجه نرم کردن با افرادی از پایین‌ترین طبقهٔ جامعه است؛ کسانی مثل همجنس گرایان و قاتل‌ها که مدام او را آزار و اذیت می‌کنند. آلیس بوید رِدینگ (مورگان فریمن) یکی از زندانی‌های سیاه‌پوست و راوی داستان است که به این مشهور است که می‌تواند هرچیزی را در زندان فراهم کند. او کسی است که اندی بعد از چند ماه بیش از دو کلام با او صحبت می‌کند و از او یک نوع چکش مخصوص می‌خواهد. رد ابتدا فکر می‌کند که اندی برای فرار از زندان این چکش را می‌خواهد ولی پس از دیدن اندازه چکش، متوجه می‌شود که بسیار کوچک است و برای شکستن سنگ‌های کوچک طراحی شده؛ رد، راوی فیلم روایت می‌کند که سوراخ کردن دیوار زندان با این چکش ششصد سال زمان می‌برد؛ بعدها وی از رد درخواست پوستری بزرگ از ریتا هیورث، بازیگر زن مشهور را می‌کند و آن را به دیوار سلول خود می‌آویزد. وقتی رئیس زندان از سلول اندی بازرسی می‌کند چون می‌بیند انجیل در دست اندی است، او را به خاطر چسباندن پوستر سکسی بر روی دیوار، می‌بخشد؛ سپس به انجیل اشاره می‌کند و می‌گوید «رستگاری در این کتاب نهفته اندی.» و از سلول خارج می‌شود.[3]

بعدها رئیس زندان متوجه موقعیت و تحصیلات اندی می‌شود و از او برای پول‌شویی رشوه‌هایش استفاده می‌کند. اندی و رد سال‌های زیادی در زندان می‌گذرانند تا اینکه پسر جوانی به عنوان زندانی به شاوشنک منتقل می‌شود. وی که فردی دلنشین است، خیلی سریع تبدیل به یکی از دوستان اندی و رد می‌شود و وقتی ماجرای اندی را می‌شنود، داستانی را که قبلاً از یکی از همسلولی‌هایش در زندانی دیگر شنیده، تعریف می‌کند؛ که حکایت از کشته شدن زن اندی به دست آن زندانی دارد. رئیس زندان که از شهادت دادن این جوان به نفع اندی و روشن شدن حقیقت قتل و آزادی اندی بخاطر لو رفتن خلاف‌ها و پول‌شویی‌هایش می‌ترسد، پس از کشاندن این جوان به محوطه زندان، دستور شلیک به وی را صادر و او را می‌کشد. یک روز اندی با رد دربارهٔ جزیره‌ای به نام «زواتانئو» صحبت می‌کند؛ صحبت‌های وی که با لبخندی تلخ همراه است توسط موسیقی متنی با همین نام ساختهٔ نیومن همراه می‌شود. او می‌گوید می‌خواهد زندگی‌اش را در آنجا بگذراند؛ «مکانی گرم و بدون خاطره». رد که ازین حرف‌ها تعجب کرده به او می‌گوید نباید خیالبافی کند و وقتی به حبس ابد محکوم است نباید به آزادی امید داشته باشد زیرا این مسئله می‌تواند او را نابود کند. او از جا بلند می‌شود و پس از گفتن اینکه حق با رد است و همهٔ این‌ها به انتخابی ساده منتهی می‌شود، معروف‌ترین دیالوگ فیلم را به رد می‌گوید و آنجا را ترک می‌کند:[4] «برای زندگی تلاش کن؛ یا به پیشواز مرگ برو…» رد که ازین حرف نگران شده‌است و فکر می‌کند اندی فکر خودکشی را در سر می‌پروراند، با دوستان خود در این‌باره صحبت می‌کند و شگفت‌زده‌تر می‌شود وقتی یکی از آن‌ها می‌گوید اندی امروز یک طناب از او گرفته‌است. آن‌ها با نگرانی تمام شب را می‌گذرانند.

فردا صبح موقع بازرسی، مسئولین زندان با کمال تعجب متوجه می‌شوند که سلول وی خالی است و وقتی رئیس زندان با عصبانیت سنگی به طرف یکی از پوسترها که همان پوستر هنرپیشهٔ زن که توسط رد تهیه شده پرت می‌کند، متوجه سوراخ عمیقی در دیوار می‌شوند که اندی با همان چکش کوچکی که رد گفته بود سوراخ کردن با آن ششصد سال طول می‌کشد، طی قریب بیست سال هر روز دیوار را حفر کرده و از آن به بیرون فرار کرده، و با خود تمامی مدارک پول‌شویی و مدارک شناسائی فردی که رئیس زندان به نام او حساب بانکی باز کرده و در واقعیت وجود ندارد به همراه تمامی آنچه که رئیس زندان در این مدت از راه‌های خلاف جمع‌آوری کرده، را برداشته، و فردای همان روز در اول وقت اداری با مراجعه به کلیه شعبی که رئیس زندان با امضای اندی به نام فردی جعلی پول‌های خود را در بانک سپرده‌گذاری کرده، تمام پول‌ها را با ارائه مدارک شناسائی از حساب خارج و مدارک کلاهبرداری‌های رئیس زندان را در یک پاکت دربسته به منشی بانک تحویل می‌دهد و از او می‌خواهد که به آدرس مربوط پست کند و پس از آن با تمام پولها، به همان جزیرهٔ آرام و دور، زواتانئو فرار می‌کند. بعدها، رئیس زندان انجیل اندی را در اتاق خود پیدا می‌کند و متوجه می‌شود اندی تمام مدت، چکش را آنجا پنهان می‌کرده‌است. انجیلی که در روز اول قرار بود به اندی در رستگاری کمک کند، حالا به زیرکی توسط اندی با دفتر عمل‌های حقوقی رئیس جابه‌جا شده (دفتری که همهٔ کلاه‌برداری‌ها را ثابت می‌کند) و باعث رسوایی و نابودی همهٔ افرادی که در این تجارت نقش داشته‌اند می‌شود.[5]

در صفحه اول انجیل جمله‌ای با امضای اندی دوفرین نوشته شده‌است:
«حق با شما بود رئیس! رستگاری در این کتاب نهفته!»

بعدها رد آزاد می‌شود و به‌خاطر قراری که مدت‌ها پیش با اندی گذاشته‌بوده به محلی می‌رود تا چیزی را که آنجا حفرشده دربیارد. آن چیز، نامه‌ای بیش نیست که توسط اندی و پس از فرار از زندان نوشته شده. نامه به رد اطلاع می‌دهد که اندی در حال حاضر در همان جزیرهٔ دورافتاده زندگی می‌کند. در قسمتی از نامه یکی دیگر از دیالوگ‌های معروف فیلم را می‌خوانیم:

«... امید چیز خوبیه؛ شاید بهترینِ چیزها؛ و هیچ چیز خوبی هیچ وقت از بین نمیره…»

فیلم در حالی به پایان می‌رسد که رد با پولی که اندی برایش در زیر همان سنگ سیاه گذاشته‌است، به جزیره دور افتاده می‌رود و اندی را می‌بیند در حالیکه دارد یک قایق قدیمی را تعمیر می‌کند.

بازیگران

تیم رابینز و مورگان فریمن دو بازیگر اصلی فیلم

درونمایه

منتقد روزنامه شیکاگو سان-تایمز راجر ایبرت استدلال کرد که رستگاری در شاوشنک تمثیلی برای حفظ احساس عزت نفس فرد در وضعیتی خالی از امید است. شرافت اندی دوفرین درونمایه‌ای مهم در داستان است؛ به ویژه در زندان که شرافت نایاب است. آیزک ام. مورهاوس اظهار می‌کند که فیلم تصویری فوق‌العاده از اینکه چگونه شخصیت‌ها می‌توانند بسته به نگرششان به زندگی حتی در زندان آزاد باشند یا که در آزادی آزاد نباشند، ارائه می‌دهد.

تیم رابینز اشاره کرد که داستان در به تصویر کشیدن یک داستان عشقی غیر جنسی بین دو مرد منحصر به فرد است.

معرفی شخصیت‌ها

نام شخصیت بازیگرپردازش
اندرو "اندی" دوفرین تیم رابینزشخصیت اصلی و قهرمان داستان. وی یک بانکدار موفق است که ناگهان به جرم کشتن همسرش به حبس ابد محکوم می‌شود. او شخصیت سرد و محکمی دارد و یکی از معدود زندانی‌های جدیدی است که می‌تواند با شرایط زندان کنار بیاید. اندی دوفرین هیچ‌گاه در طول فیلم امید خود را از دست نمی‌دهد و در نامه‌ای که برای رد به جا گذاشته امید را بهترینِ امور می‌نامد. این شخصیت در لیست "۱۰۰ سال… ۱۰۰ قهرمان و شرور" که لیست ۵۰ قهرمان و ۵۰ شخصیت منفی برتر تاریخ سینما به انتخاب بنیاد فیلم آمریکا (بفا) نامزد شد؛ ولی نتوانست مقامی به دست بیاورد.
اِلیس بوید "رد" ردینگ مورگان فریمنراوی داستان و کسی که در زندان با اندی دوفرین دوست می‌شود. او شخصیتی آرام و منطقی دارد ولی به اندازهٔ اندی به امید اعتقاد ندارد. با این حال، در آخر داستان که به جزیرهٔ "زواتانئو" می‌رسد، گویی شخصیتش تغییر کرده و این بار به امید کاملاً اعتقاد پیدا کرده‌است. مورگان فریمن برای بازی این نقش، نامزد جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد ولی آن را تام هنکس که نقش "فارست گامپ" را در فیلمی به همین نام بازی کرده بود باخت.
رئیس ساموئل نورتون باب گانتونشخصیت منفی اصلی داستان. او که منطقی خشک و مذهبی دارد، در طول طرح داستانی فیلم کم‌کم به پول‌شویی، تهدید و در نهایت قتل روی میاورد. این شخصیت در لیست "۱۰۰ سال… ۱۰۰ قهرمان و شرور" که لیست ۵۰ قهرمان و ۵۰ شخصیت منفی برتر تاریخ سینما به انتخاب بنیاد فیلم آمریکا (بفا) نامزد شد؛ ولی نتوانست مقامی به دست بیاورد.
بروکس هاتلن جیمز ویتموریکی از زندانیان پیر که سواد دارد و مسئول کتابخانه زندان است. او در مدتی که اندی در کتابخانه کار می‌کند با او دوست می‌شود ولی وقتی از زندان آزاد می‌شود، عدم کارآمدیش باعث می‌شود افسرده شود و در نهایت به زندگی خود پایان دهد. جیمز ویتمور، بازیگر این شخصیت به خاطر علاقهٔ شخصی‌ای که کارگردان فیلم فرانک دارابونت به او داشت، از ابتدا برای بازی در این نقش انتخاب شده بود.
کاپیتان بایرون هادلی

کلنسی بروان

کاپیتان هادلی نیز یکی از شخصیت‌های منفی فیلم است. او بسیار سرسخت است و از آسیب‌های جدی و قتل هیچ ترسی ندارد. او در پایان فیلم به خاطر همکاری در پولشویی‌های نورتون دستگیر می‌شود و آنطور که "رد" روایت می‌کند، "وقتی او را می‌بردند مثل یک بچه گریه می‌کرد.
تامی ویلیامز

گیل بیلاز

یکی از زندانی‌های جوان که نوزده سال بعد از اندی به زندان شاوشنک می‌آید. او شخصیتی پرجنب و جوش دارد خیلی سریع با اندی و رد، و بقیهٔ زندانی‌ها دوست می‌شود. او که بیسواد است، در مدتی که در شاوشنک است توسط اندی آموزش می‌بیند و در نهایت به کمک وی موفق به اخذ دیپلم می‌شود. تامی پس از اینکه متوجه می‌شود اندی به جرم قتل در زندان است، نزد وی رفته و با بازگو کردن خاطرات خود از هم سلولی سابقش که در جریان یک سرقت، همسر یک بانکدار (که این بانکدار همان اندی دوفرین بوده‌است) و معشوقه وی را به قتل رسانده پرده از راز جنایتی که اندی به جرم آن در حال حاضر در زندان است، برمی‌دارد. این موضوع سبب می‌شود تا اندی نزد رئیس زندان برود و جریان قتل همسرش را برای وی تعریف نماید و خواستار تشکیل پرونده جدیدی در این خصوص گردد. این مسئله باعث نگرانی رئیس زندان از احتمال تشکیل دادگاه و بیان حقایق توسط تامی گردیده و چون اندی از تمام جریانات پولشویی و فسادهای مالی رئیس زندان آگاه بوده، آزادی وی احتمال فاش نمودن این تخلفات را در برخواهد داشت، بنابراین رئیس زندان با کشاندن ویلیامز به بیرون محوطه، دستور شلیک به تامی ویلیامز را صادر نموده و وی با اصابت چند گلوله در جا جان می‌سپارد و علت کشته شدن وی را شلیک نگهبانان در حین فرار از زندان اعلام می‌کنند.

نکات جالب توجه

  • فیلم با امتیاز ۹٬۳ در سایت IMDb (بانک اینترنتی اطلاعات فیلم‌ها) برترین فیلم تاریخ سینما با بیش از ۲٬۰۰۰٬۰۰۰ رای محسوب می‌شود و بالاتر از فیلم پدرخوانده، در رتبهٔ یکم فهرست ۲۵۰ فیلم برتر این سایت قرار دارد.[6]
  • فیلم با داشتن بیش از ۲٬۰۰۰٬۰۰۰ رای در همین وبگاه بیشترین رای‌های کاربران را به خود اختصاص داده‌است؛ تنها فیلم دیگری که بیش از دو میلیون رای دارد، شوالیه تاریکی است که البته رای‌های این فیلم هم چند هزارتا کمتر از رستگاری در شاوشنک است.[7]
  • نقش تامی ویلیامز ابتدا برای برد پیت در نظر گرفته شده بود.
  • انجمن شقاوت آمریکا به سکانس دادن یک کرم توسط زندانی بروکس هاتلن به پرنده‌اش اعتراض کرد و آن را ظلم در حق کرم دانست و از مسولان فیلم خواست تا یک کرم که با حوادث طبیعی مرده باشد را برای آن صحنه استفاده کنند.
  • عکس جوانی مورگان فریمن که در پرونده زندان او ضمیمه شده بود در واقع عکس پسر کوچکتر او، آلفونسو فریمن است. او همچنین در صحنهٔ آوردن زندانیان جدید، نقش زندانی‌ای را بازی می‌کند که جملهٔ "ماهی تازه! تازه از دریا گرفتیمشون!" را فریاد می‌زند.
  • استفن کینگ حق اقتباس از روی داستانش را به ۲ دلار به فرانک دارابونت فروخت که این به دوستی آن‌ها به زمانی که دارابونت داستان استفن کینگ با نام «A Woman in the Room» را به صورت یک فیلم کوتاه درآورد، برمی گردد. آن‌ها در واقع همدیگر را ملاقات نکرده بودند تا هنگامیکه دارابونت ساختن فیلم رستگاری در شاوشنک را آغاز کرد.
  1. استفن کینگ، نویسنده کتابی که داستان فیلم از روی آن اقتباس شده، دربارهٔ یکی از فیلم‌های دیگری که فرانک دارابونت، کارگردان فیلم از روی یکی دیگر از داستان‌های او ساخته بود (A Woman in the Room) گفته‌است: بدون شک بهترین اقتباسی که از یکی از داستان‌های من شده‌است.
  • در مجله امپایر به عنوان چهارمین فیلم برتر تاریخ انتخاب شده‌است.
  • در ابتدای تیتراژ پایانی فیلم جملهٔ "به یاد آلن گرین" نمایش داده می‌شود. او کارگزار و دوست صمیمی فرانک دارابونت بود. او درست در روزهای پایانی فیلم به علت بیماری ایدز درگذشت.
  • در صحنهٔ ابتدایی فیلم که اندی با حالتی مردد یک سلاح در دست دارد، در نمایش کلوزآپ آن دست‌های فرانک دارابونت را مشاهده می‌کنیم نه دستان رابینز را. همین‌طور در کلوزآپ صحنه‌ای که اندی روی دیوار سلول اسم خود را با استفاده از چکش روی دیوار زندان می‌نویسد. در مورد دلیل این کار، عموماً معتقدند که دارابونت فقط خود می‌توانست آنچه که می‌خواست را با دستانش نشان بدهد.
  • کاراکتر اندی دوفرین ابتدا برای تام هنکس در نظر گرفته شده بود ولی او به خاطر فیلمبرداری فیلم فارست گامپ که در همان سال انجام می‌شد، نتوانست در آن شرکت کند.
  • عده‌ای فیلم را در زبان‌های مختلف از جمله پارسی، رهایی از شاوشنک معنا کردند که با توجه به متن و معنی فیلم درست نیست. رستگاری در شاوشنک به این دلیل انتخاب شده‌است که اندی به آرامی در طول ۱۹ سال زندانی بودن به این باور می‌رسد که قاتل اصلی همسرش خودش است و با وجود اینکه همیشه این امکان را داشت که از زندان فرار کند ولی این کار را نمی‌کند؛ ولی با آگاهی یافتن از وجود قاتل اصلی خود را می‌بخشد و به قولی به رستگاری می‌رسد که هر گناهکاری می‌بایست قبل از بخشیده شدن توسط خداوند آن را تجربه کند.
  • کوین کاستنر بازی در کاراکتر اندی دوفرین را رد کرد. نقشی که بعدها به خاطرش تاسف بسیاری خورد.
  • راب راینر برای گرفتن امتیاز فیلمنامه، به دارابونت ۲٫۵ میلیون دلار پیشنهاد داد. دارابونت که عقیده داشت این بهترین فرصتی است که می‌تواند یک کار بزرگ انجام دهد، این پیشنهاد را رد کرد. راینر قصد داشت از هریسون فورد و تام کروز به ترتیب در نقش‌های رِد و اندی استفاده کند.[8][9][10]
  • فیلم با بی‌مهری آکادمی روبرو شد درحالی که اکنون در فهرست بانک اطلاعات اینترنتی فیلم‌ها در صدر بهترین فیلم‌های تاریخ سینما قرار دارد.
  • این فیلم همزان با فیلم موفق فارست گامپ (در یک سال) ساخته شد و تقریباً در تمامی جایزه‌های اسکار، با این فیلم رقیب بود. فارست گامپ در همه رقابت‌ها پیروز شد و در این سال رستگاری در شاوشنک موفق به کسب هیچ جایزه‌ای نشد. البته بعدها در لیست ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما در سایت IMDB که بر اساس رای مردم است، رستگاری در شاوشنک در رتبه ۱ و فارست گامپ در رتبه ۱۲ قرار گرفت.
  • این فیلم در گیشه‌های هالیوود بسیار کم فروش رفته‌است، اما در سینمای خانگی این فیلم بیش از ۳۲۰ هزار نسخه فروخته‌است.

تفاوت‌های فیلم با داستان اصلی

داستان این فیلم از داستان ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنک از استفن کینگ برگرفته شده‌است، اما تفاوت‌هایی بین فیلم و داستان اصلی وجود دارد که بعضی از آن‌ها عبارت‌اند از:

  • در داستان زندان‌بان کنار اندی می‌آید و می‌رود، در حالی که در فیلم زندان بان تا لبه ساختمان نزدیک او می‌شود و با او صحبت می‌کند.
  • در داستان رد مسئول کتابخانه زندان نمی‌شود.
  • در داستان اندی کفش‌های رئیس زندان را نمی‌دزد.
  • در داستان ویلیامز به یک زندان ناامن فرستاده می‌شود و ترجیح می‌دهد که کشته شود.
  • در کتاب رد یک فرد انگلیسی-ایرلندی است در حالی که در فیلم یک سیاه‌پوست است.
  • در فیلم اندی در سال ۱۹۶۶ فرار می‌کند در حالی که در داستان در سال ۱۹۷۵ فرار می‌کند.
  • قسمت نمایش فیلم ریتا هیورث در داستان اتفاق نمی‌افتد.

جوایز

  • نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم برای فرانک دارابونت و نیکی ماروین
  • نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای مورگان فریمن
  • نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم‌نامه اقتباسی برای فرانک دارابونت
  • نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری برای راجر دیکنز
  • نامزد جایزه اسکار بهترین تدوین فیلم برای ریچارد فرانسس-بروس
  • نامزد جایزه اسکار بهترین موسیقی فیلم برای توماس نیومن
  • نامزد جایزه اسکار بهترین صدابرداری
  • نامزد جایزهٔ گلدن گلوب بهترین ایفای نقش در یک فیلم درام برای فریمن
  • نامزد جایزهٔ گلدن گلاب بهترین فیلم‌نامه برای دارابونت
  • نامزد جایزهٔ "Screen Actors Guild Awards" بهترین هنرپیشهٔ مرد در یک نقش اصلی برای فریمن
  • نامزد جایزهٔ "Screen Actors Guild Awards" بهترین هنرپیشهٔ مرد در یک نقش اصلی برای رابینز
  • نامزد جایزهٔ "Academy of Science Fiction, Fantasy & Horror Films" بهترین فیلم اکشن، ماجرایی یا دلهره‌آور برای دارابونت
  • نامزد جایزهٔ "Academy of Science Fiction, Fantasy & Horror Films" بهترین نویسندگی برای دارابونت
  • نامزد جایزهٔ "American Cinema Editors" بهترین تدوین فیلم برای ریچارد فرانسیس-بروس
  • نامزد جایزهٔ قورباغهٔ زرین از "Camerimage" برای ریچارد فرانسیس-بروس
  • نامزد جایزهٔ "Casting Society of America" بهترین انتخاب بازیگر برتی دبورا آکویلا
  • برندهٔ جایزهٔ "American Society of Cinematographer" بهترین فیلمبرداری برای راجر دیکنز
  • برندهٔ جایزهٔ "Awards of the Japanese Academy" بهترین فیلم خارجی‌زبان برای دارابونت
  • برندهٔ جایزهٔ قورباغهٔ برنجی از "Camerimage" برای ریچارد فرانسیس بروس
  • برنده جایزه گوزن طلایی(golden deer) از "Camerimage" برای نیکی ماروین
  • ۶ نامزدی دیگر و ۱۲ برد دیگر

منابع

  1. «نقد و بررسی فیلم "رستگاری در شاوشنک"».
  2. «IMDb Top 250». Internet Movie Database. دریافت‌شده در 17 ژوئن، 2014. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  3. «The Shawshank Redemption (1994) plot summary». ruinedendings.com. دریافت‌شده در ۲۰۱۴/۶/۲۴. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  4. «The Shawshank Redemption (1994) - Plot Summary». Internet Movie Database. دریافت‌شده در 2014/6/24. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  5. «Rita Hayworth and the Shawshank Redemption: Plot Overview». sparknotes.com. دریافت‌شده در 2014/6/24. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  6. «IMDb top 250». Internet Movie Database. دریافت‌شده در 2014/6/24. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  7. «The Shawshank Redemption (1994)». Internet Movie Database. دریافت‌شده در 2014/06/24. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  8. [www.imdb.com/title/tt0111161/trivia «The Shawshank Redemption (1994) - Trivia»] مقدار |نشانی= را بررسی کنید (کمک). Internet Movie Database. دریافت‌شده در 2014/6/24. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  9. «The Shawshank Redemption: Quizzes and Trivia». funtrivia.com. دریافت‌شده در 2014/6/24. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  10. Tony Kollath. «How Well Do You Know: The Shawshank Redemption». hwdyk.com. دریافت‌شده در 2014/6/24. کاراکتر line feed character در |عنوان= در موقعیت 22 (کمک); تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)

پیوند به بیرون

مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط به رستگاری در شاوشنک در ویکی‌گفتاورد موجود است.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.