خط فقر
خط فقر یا آستانه فقر حداقل درآمدی است که برای زندگی در یک کشور خاص در نظر گرفته میشود. پیشتر خط بینالمللی فقر یک دلار آمریکا در نظر گرفته میشد. اما در سال ۲۰۰۸ بانک جهانی این رقم را ۱/۲۵ دلار بر اساس برابری قدرت خرید سال ۲۰۰۵ تغییر داد.
شاخص فقر
مطالعه فقر نیازمند تعریف شاخص یا معیار برای سنجش فقر است. شاخص فقر میتواند صورتهای متفاوتی را بپذیرد که از جملهٔ آنها سه برداشت زیر میباشد:
- مصرف یک سبد خاص از کالا
- هزینهٔ کل
- درآمد کل
مورد نخست همان روشی است که به وسیلهٔ جیمز توبین پیشنهاد شدهاست. توبین به نیازهای بیولوژیکی و ضروریاتی اشاره میکند که اگر بهطور نابرابر بین افراد توزیع شود بعضی را زیر خط فقر قرار خواهد داد. ترسیم خط فقر بر اساس هزینهٔ حداقل یا درآمد حداقل دو برداشت است که از دیر زمان، انتخاب یکی از این دو روش مطرح بودهاست. مطالعاتی که بعد از جنگ جهانی دوم در زمینهٔ فقر در انگلستان صورت گرفته عمدتاً متکی به آمار بودجه خانوار بوده و از روش هزینه استفاده شدهاست. آبل اسمیت و تاونزند در سال ۱۹۶۵ به عنوان پیشگام مطالعات بودجهٔ خانوار از روش فوق برای تعیین فقر استفاده نمودند. دلایلی وجود دارد که استفاده از درآمد به جای هزینه منجر به نتایج متفاوتی میگردد. مثلاً امکان دارد که کسانی از نظر سطح درآمد، زیر خط فقر قرار داشته باشند، ولی از طریق قرض نمودن یا فروش بعضی از داراییها سطح رفاه خود را بالاتر از خط فقر قرار دهند. هم چنانکه ممکن است گروهی که سطح درآمد خط فقر را دارا میباشند، به دلایلی چون عادت اجتماعی، دانش ناقص یا ناقص بودن بازار قادر به تأمین نیازهای خود در سطح مناسب و بالای فقر نباشند.[1]
خط فقر
کسانی زیر خط فقر در نظر گرفته میشوند که قادر به فراهم نمودن نیازهای اساسی خود، خصوصاً اولین نیاز که سلامت جسم و تغذیهٔ مناسب است نباشند.
گام اول در تشخیص فقیر از غیر فقیر معیاری است که بر اساس آن بتوان تعیین نمود چه کسی فقیر است و چه کسی فقیر نیست. این معیار در مطالعات خط فقر نامیده میشود. مارتین راوالیون خط فقر را به صورت مخارجی که یک فرد در یک زمان و مکان معین برای دسترسی به یک سطح رفاه مرجع متحمل میشود، تعریف میکند. افرادی که به آن سطح رفاه دسترسی ندارند، فقیر و کسانی که به این سطح رفاه دسترسی دارند، غیر فقیر تلقی میشوند. «سطح مرجع» یا «حد قابل قبول» در تعریف خط فقر منجر به ایجاد دو مفهوم فقر مطلق و فقر نسبی میشود. با توجه به اینکه فقر در مفهوم مطلق یا نسبی آن بررسی میشود، خط فقر نیز به دو روش مطلق و نسبی محاسبه میشود. انتخاب هر یک از این دو روش حائز اهمیت است، چرا که شاخصهای فقر مبتنی بر هر یک، حساسیتهای متفاوتی در مقابل تغییرات اقتصادی-اجتماعی از خود نشان میدهند.[2]
خط فقر خشن
خط فقر خشن یا گرسنگی، پایینترین ردههای درآمدی یک جامعه را شامل میشود، خط فقر خشن هنگامی کاربرد دارد که معیارهای خط فقر نسبی و حتی فقر مطلق پاسخگو نباشد.[3]
خط فقر مطلق و شدید
عبارت است از مقدار درآمدی که برای تأمین حداقل نیازهای فردی در یک جامعه لازم است و عدم تأمین آن موجب میشود فرد مورد بررسی به عنوان فقیر در نظر گرفته شود.[4] افرادی که زیر خط فقر مطلق قرار دارند توانایی تأمین حداقل نیازهای اساسی خود را ندارند و بهطور مطلق فقیر محسوب میشوند.[5]
خط فقر نسبی
خط فقر نسبی عموماً به صورت در صد معینی از میانه (آمار) توزیع درآمد (یا هزینهٔ) جامعه در نظر گرفته میشود و افرادی که درآمد (یا هزینهٔ) آنها پایینتر از این آستانه قرار میگیرد فقیر محسوب میشوند. افرادی که زیر این خط فقر قرار میگیرند فقیر مطلق نیستند؛ بلکه در مقایسه با دیگران فقیر محسوب میشوند.[5]
برای ارزیابی فقر بهتر است فقر مطلق مبنا قرار بگیرد چراکه فقر نسبی بیشتر با توزیع نابرابر درآمد مرتبط است.[5] طبقهبندیهای متعدد و گوناگون دیگری (مانند دهکهای پردرآمد یا خط کفاف بهمعنی حدمیانی بین اغنیاء و فقرا) نیز در این رابطه وجود دارند.[6][7][8]
خط فقر در ایران
بر اساس گزارش مرکز پژوهشی مجلس در سال ۹۷ بین ۲۳ تا ۴۰ درصد از کل جمعیت ایران زیر خط فقر بهسر میبرند.[9]
در مهر ماه ۱۳۹۹ بر اساس گزارشها و رویکرد بیسابقه سقوط پول ایران بیش از ۵۷ درصد کل جمعیت ایران زیر خط فقر هستند.[10][11]
شرط سازگاری
مسئلهٔ مهم دیگری که در مورد روش تعیین خط فقر مهم است مسئلهٔ سازگاری است. راوالیون و بیدانی (۱۹۹۴) معتقدند اگر دو خانواده با سطح زندگی یکسان، اما محل زندگی متفاوت را در نظر بگیریم، روشی که یکی از این خانوارها را فقیر میداند و دیگری را غیر فقیر، روش ناسازگار است. شرط سازگاری نیازمند این است که «خط فقر» واقعی در همه جا ثابت باشند. خط فقر واقعی نیز خط فقر اسمی است که بر اساس هزینهٔ زندگی در مناطق مختلف تعدیل شدهاست. یعنی تفاوت خطوط فقر منطقهای (برای افراد با نیازهای یکسان) باید تنها مربوط به تفاوت هزینهٔ زندگی در مناطق مختلف باشد. بعلاوه دید مطلق به اندازهگیری فقر منجر به این میشود که خط فقر واقعی در طول زمان نیز ثابت باشد و تنها برای تغییرات ایجاد شده در قیمتها تعدیل شود؛ بنابراین سطح زندگی که خط فقر مطلق بر اساس آن تهیه شدهاست حداقل در کوتاه مدت تغییر نمیکند و تغییرات آن در بلند مدت کند است.[12]
منابع
- پژویان، ج. (۱۳۷۵) فقر، خط فقر و کاهش فقر، مجله برنامه و بودجه، شمارهٔ ۲، ص. ۵–۲۳
- راغفر، ح و ابراهیمی، ز. فقر در ایران طی سالهای ۱۳۶۸–۱۳۸۳. فصلنامهٔ علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال ششم، شمارهُ۲۴
- «15 میلیون ایرانی زیر خط فقر». Fararu. ۲۰۱۵-۰۳-۰۷. دریافتشده در ۲۰۱۵-۰۳-۰۷.
- راغفر، ح؛ و ابراهیمی، ز. فقر در ایران طی سالهای ۱۳۶۸–۱۳۸۳. فصلنامهٔ علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال ششم، شمارهُ۲۴.
- «"خط فقر" کجاست؟». Fararu. ۲۰۱۵-۰۳-۰۷. دریافتشده در ۲۰۱۵-۰۳-۰۷.
- ««خط کفاف» جایگزین «خط فقر» شود». ایسنا. ۲۰۱۵-۰۳-۰۷. دریافتشده در ۲۰۱۵-۰۳-۰۷.
- «گزارش فارس/ حذف یارانه ۳ دهک بالا یا ۲۲ میلیون نفر؟ / کارشناسان اقتصادی راهکار میدهند». Fars News Agency. ۲۰۱۳-۱۰-۲۷. دریافتشده در ۲۰۱۵-۰۳-۰۷.
- «ماجرای حذف یارانه ثروتمندان شریعتمداری: حذف پردرآمدها شروع شده و به تعدادی اطلاع دادیم/ جهانگیری: به راهکاری برای تفکیک افراد نیازمند و دارا نرسیدیم». Fars News Agency. ۲۰۱۴-۱۰-۱۴. دریافتشده در ۲۰۱۵-۰۳-۰۷.
- مرکز پژوهشهای مجلس: ۲۳ تا ۴۰ درصد جمعیت ایران زیر خطر فقر هستند
- «مجید محمدی | سه چهارم جمعیت ایران، زیر خط فقر مطلق». ایندیپندنت فارسی. ۲۰۲۰-۰۹-۲۷. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۲-۱۴.
- «۵۰ درصد جمعیت ایران زیر خط فقر مطلق؛کاهش ۶۵ درصدی مصرف گوشت و ۳۴ درصدی برنج خانوارها». ایران اینترنشنال. ۲۰۲۰-۱۰-۰۸. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۲-۱۴.
- راغفر، ح؛ و ابراهیمی، ز. فقر در ایران طی سالهای ۱۳۶۸–۱۳۸۳. فصلنامهٔ علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال ششم، شمارهُ۲۴.