حیا
حیا حالتی درونی است که موجب میشود انسان به دلیل سرزنش درونی خود یا دیگران از کارهای زشت دوری کند.
بررسی لغوی
کلمه "حیا" در لاتین (Modesty) از کلمه لاتین modestus آمده است که به معنی "نگه داشتن در اندازه" است.[1]
تعریف حیا
حیا از ریشه «ح ی و» یا «ح ی ی»،[2] مفهومی است که در معارف اسلامی بیان و به آن پرداخته شدهاست. محمدباقر مجلسی در تعریف حیا میگوید:
حیا ملکهای نفسانی است که موجب گرفتگی روح از زشتی و انزجار آن از خلاف آداب از ترس ملامت میشود.[3]
از حیا به عنوان پوششی برای روح انسان در مقابل پرده دری یاد شده است.[4] حیا یکی از امتیازات انسان نسبت به حیوانات است.[5]
حیا در ادیان مختلف
یهودیت
حیا که در یهودیت صنیوت نامیده می شود فراتر از پوشیدگی است. این رفتار به صورت عمومی و خصوصی گسترش می یابد و به شرایط بستگی دارد.
زنان
زنان یهودی ارتدکس و حریدی معمولاً دامن هایی را می پوشند که تا زانوی آنها را پوشانده باشد. همچنین بلوزها و پیراهن ها استخوان یقه و آستین ها آرنج را می پوشاند.[6]
کاربرد واژه «چادر» و «برقع» که به معنای روپوش صورت است، در آیات تورات، کیفیت پوشش زنان یهودی را نشان می دهد. تورات تشبّه مرد و زن به یکدیگر را نهی نموده، می گوید: متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد؛ زیرا هر که این را کند، مکروه «یهوه» خدای توست.[7]
مردان
استانداردهای حیا در مورد مردان نیز صدق می کند. در حالی که برخی از مردان ارتدوکس در مکان های عمومی پیراهن آستین کوتاه می پوشند، مردان یهودیت حریدی اینگونه لباس نمی پوشند. حیا برای مردان یهودی اغلب به پوشاندن تنه و پاها با لباس گشاد معنا می شود. گروه های مختلف یهودیان ارتدکس هنجارهای مختلفی در پوشش دارند. اما همه مردان دارای پوشش سر (کیپا) هستند.
مسیحیت
در انجیل آمده است: «و همچنین زنان خود را بیارایند به لباس حیا و پرهیز، نه به زلف ها و طلا و مروارید و رخت گران بها، بلکه چنان که زنانی را می شاید که دعوای دینداری می کنند به اعمال صالحه.» [8] بسیاری از مسیحیان، حیا را بسیار مهم می دانند،[9] هرچند اختلاف نظرهای زیادی در مورد ابعاد و اهداف آن وجود دارد.[10]
اسلام
در اسلام بر اهمیت حیا تاکید زیادی شده است.[11] در برخی از احادیث، حیا نیمی از ایمان خوانده شده است.[12]
در روایات شیعی حیا به عنوان لباس اسلام[13] و اخلاقی که اسلام با آن شناخته میشود،[14] معرفی شدهاست.
علی بن ابیطالب عاقل ترين انسان ها را با حياترين آنها خوانده است.[15]
محمد بن عبدالله، حیا را زینت ایمان می داند[16] و در بیان علی بن ابیطالب حیا، کلید هر خوبی است.[17] از این بیانات این نکات استنباط می شود که با رفتن حیا باب خیر و خوبی مسدود و باب شرّ و زشتی گشوده می گردد و در نهایت هلاکت ابدی را به دنبال می آورد.
امام ششم شیعیان حیا را ده قسمت دانسته که نُه قسمت آن در زنان و یک قسمت آن در مردان است. او معتقد است وقتی زن حیض میشود، یک قسمت حیای وی میرود، و چون ازدواج میکند، یک قسمت دیگر میرود، و چون عروسی میکند، یک قسمت دیگر میرود، و چون فرزند به دنیا میآورد، یک قسمت دیگر میرود و پنج قسمت حیا برای وی باقی میماند.[18][19][20]
پیامبر اسلام حیا را به دو قسمت تقسیم کردهاست؛ حیاء عاقلانه و حیاء احمقانه؛ و در توضیح آن گفتهاست: حیاءِ عقلانی ناشی از علم و حیاءِ احمقانه ناشی از جهل است.[21] برای مثال یکی از موارد حیاءِ احمقانه، حیا از یادگیری دانش و علم شمرده شدهاست[22]
علمای علم اخلاق حیا را به سه دسته تقسیم می کنند:
- یک. حیا و شرم از خالق که تعبیر به تقوا نیز شده است.
- دو. حیا و شرم از مردم
- سه. حیا و شرم از نفس و خود انسان[23]
تفاوت حیا با شرم
در مساله حیا نسبت به افعال زشت دو جهت وجود دارد: جهت اول پیشگیری است که حیا جنبه مانعیت دارد به تعبیر دیگر مانع حرکت انسان به سمت کار زشت می شود. جهت دوم هنگامی است که انسان مرتکب کار زشتی شد، این شرم و حیای وجودی موجب می شود از کار خود ناراحت باشد.[24] البته این مساله تا زمانی وجود دارد که آدمی مسخ نشده باشد.[25]
حیا و فطرت
برخی معتقدند حیا امری فطری و طبیعی است و برخی برخلاف این نظریه میگویند حیا تابع فرهنگ است، بهعنوان مثال میگویند مطالعه جامعههای به دور از تمدن (مثل برخی قبیلههای آفریقایی) نشان میدهد که در این قبیلههای به اصطلاح دستنخورده، مردم از عریانی عورت خود نزد دیگران، ابایی نداشته و شرم نمیکنند، یا زنان آنان، اختلاط با مردان را زشت نمیدانند و از نداشتن حجاب، احساس شرم و خجالت نمیکنند و ...، بنابراین نتیجه میگیریم که ارزشها و ازجمله حیا و شرم، پدیدههایی فرهنگی و محصول تمدناند نه اینکه فطری و ذاتی باشند.
برخی دیگر که معتقد به فطری بودن حیا هستند، میگویند برای اثبات فطری بودن یا نبودن، نمیتوان جامعه معیار را جامعهای دانست که از فرهنگ و تمدن روز، به دور است. چنین جامعهای نسبت به اصالت انسانی، بکر و دستنخورده نیست و تحت تأثیر فرهنگ و تمدن خود قرار داشتهاست. در چنین مواردی، جامعه معیار را باید ((انسان نخستین)) قرار داد که از تأثیر هر فرهنگ و آیینی به دور بوده، دارای فطرتی پاک و دستنخورده است. این دسته برای اثبات ادعای خویش میگویند خداوند متعال در جریان نقل داستان حضرت آدم و حوا و اخراج آن دو از بهشت، تصریح میکند که پس از خوردن از میوه آن درخت ممنوعه، عورت آنها آشکار شد و آنها از این آشکار شدن، متأثر شدند و برای پوشاندن عورت خود، تلاش کردند. این نشان میدهد که شرم از آشکار شدن عورت، امری فطری است و به فرهنگ خاصی اختصاص ندارد.[26] اندیشمندان اسلامی از جمله ملاصدرا معتقدند حیا به عنوان یک اصل فطری در همه انسانها وجود دارد.[27][28][29] و باید پرورش داده شود و شکوفا شود.[30]
ارتباط حیا و پوشش
سید ابوالحسن مهدوی معتقد است، نوع پوشش میتواند تأثیر زیادی در حفظ یا نابودی اصل حیا داشته باشد. او میگوید رابطه حیا و پوشش مانند رابطهٔ شاخ و برگ با ریشهٔ درخت است؛ ریشه، باعث به وجود آمدن شاخ و برگ و همچنین شاخ و برگ موجب محکم شدن ریشه میگردد. او با بیان این مثال میگوید؛ حیا، نیازِ به پوشش را در وجود شخص پدیدار و پوشش موجب استحکام و تقویت حیا میشود.[31]
بی حیایی
در مقابل حیا، پرده دری مطرح می شود.[32] برخی افراد هیچ باکی ندارند که مردم آنان را در حالت بدکارگی ببینند. فرد بی حیا برای حضور دیگران هیچ ارزشی قائل نیست و نظارت آنان او را از انجام کار قبیح باز نمیدارد و انجام اشتباه یا گناه هیچ تاثر قلبی درونش ایجاد نمیکند.[33]
حیا از منظر هنر
مفهوم حیا و برداشت افراد از آن در هر جامعه ای متفاوت است. برخی از هنرمندان در آثار خود به این مفهوم پرداخته اند. برای نمونه می توان به مجسمه مرمرین یک زن توسط Jean-Louis Jaley مجسمه ساز فرانسوی اشاره کرد.
منابع
- Jennett, Sheila. The Oxford companion to the body. Eds. Colin Blakemore, and Sheila Jennett. Vol. 7. New York, NY: Oxford University Press, 2001.
- فرهنگ دهخدا
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، جلد ۱، صفحه ۱۰۹.
- مجتبی تهرانی (۱۳۹۶)، ادب الهی (کتاب سوم: تربیت فرزند)، مصابیح الهدی، ص. ۸۷، شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۹۴۰-۰۹-۰
- مجتبی تهرانی (۱۳۹۶)، ادب الهی (کتاب سوم: تربیت فرزند)، مصابیح الهدی، ص. ۸۷، شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۹۴۰-۰۹-۰
- "Modesty: Not Only A Woman's Burden" بایگانیشده در ۲۰۱۶-۱۰-۲۸ توسط Wayback Machine, Patheos
- تورات، سفر تثنیه، باب ۲۲،فقره
- انجیل، رساله پولس رسول به تیموناؤس ، باب دوّم، فقره ۱۵۹
- See, e.g., Modesty: The Undressing of Our Youth بایگانیشده در ۲۰۰۷-۰۵-۰۳ توسط Wayback Machine, by Lenora Hammond.
- The Modesty Survey بایگانیشده در ۲۰۰۹-۰۱-۲۹ توسط Wayback Machine: An anonymous discussion among Christians concerning various aspects of modesty.
- Ali, Fatima (2016-06-10). "I used my religion as an excuse to hide my body – until now". The Tempest. Retrieved 2019-04-29.
- "Hadith 20 :: Modesty is from Faith". 40hadithnawawi.com. Archived from the original on 10 August 2015. Retrieved 27 July 2015.
- کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۴۶.
- ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۳۹۹، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست.
- غرر الحكم و ميزان الحكمه، ج ۲، ص ۵۶۲ و ۵۶۳.
- مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۱ ، ص ۴۸۸، ح ۱۲۴۴
- غرر الحکم و درر الکلم، ح ۲۹۵
- من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۶۸ (ح ۶۴۳۰.
- الخصال، ص ۴۳۹.
- بحار الأنوار، ج ۱۰۳، ص ۲۴۴.
- کافی، ج ۳، ص ۱۶۶.
- نهج البلاغه، فیض الاسلام، قصار ۷۹.
- مجتبی تهرانی (۱۳۹۶)، ادب الهی (کتاب سوم: تربیت فرزند)، مصابیح الهدی، ص. ۸۵، شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۹۴۰-۰۹-۰
- مجتبی تهرانی (۱۳۹۶)، ادب الهی (کتاب سوم: تربیت فرزند)، مصابیح الهدی، ص. ۸۸ و ۸۹، شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۹۴۰-۰۹-۰
- مجتبی تهرانی (۱۳۹۶)، ادب الهی (کتاب سوم: تربیت فرزند)، مصابیح الهدی، ص. ۸۸ و ۸۹، شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۹۴۰-۰۹-۰
- عباس پسندیده، پژوهشی در فرهنگ حیا، ص 47 دارالحدیث، بازار کتاب قائمیه بایگانیشده در ۲۳ مارس ۲۰۱۷ توسط Wayback Machine
- ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ص. کتاب عقل و جهل
- مبحث حجاب، سید ابوالحسن مهدوی، جوانان موفق
- مجتبی تهرانی (۱۳۹۶)، ادب الهی (کتاب سوم: تربیت فرزند)، مصابیح الهدی، ص. ۸۵، شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۹۴۰-۰۹-۰
- مجتبی تهرانی (۱۳۹۶)، ادب الهی (کتاب سوم: تربیت فرزند)، مصابیح الهدی، ص. ۸۷، شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۹۴۰-۰۹-۰
- سیدابوالحسن مهدوی، مبحث حجاب، انتشارات جوانان موفق
- مجتبی تهرانی (۱۳۹۶)، ادب الهی (کتاب سوم: تربیت فرزند)، مصابیح الهدی، ص. ۸۶، شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۹۴۰-۰۹-۰
- پژوهشی در فرهنگ حیا، عباس پسندیده، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث