حسین خلعتبری

حسین خلعتبری مکرم (زاده ۱۳ مهر ۱۳۲۸ در رامسر – درگذشته ۱ فروردین ۱۳۶۴ در سنقر) سرهنگ خلبان اف-۴ فانتوم ۲ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود.[1][2][3] وی نقش عمده‌ای در انهدام نیروی دریایی ارتش عراق در عملیات مروارید ایفا کرد.[4] او به خاطر رشادت‌های فراوان در این عملیات به شکارچی اوزا معروف شد.[5]

شکارچی اوزا، حسین ماوریک

حسین خلعتبری
زاده۱۳ مهر ۱۳۲۸
رامسر، مازندران
درگذشته۱ فروردین ۱۳۶۴(٣۵ سال)
سنقر، ایران
مدفن
درجهسرلشگر
جنگ‌ها و عملیات‌هاجنگ ایران و عراق
عملیات مروارید،کمان ۹۹
نشان‌هافهرست کامل

زندگی و سابقه نظامی

وی در ١٣ مهر ماه سال ۱۳۲۸ در روستای «بصل‌کوه» شهرستان رامسر به دنیا آمد. حسین دوران کودکی و جوانی را در رامسر سپری نمود و بعد از گذراندن دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان، در سال ۱۳۴۹ به خدمت سربازی اعزام شد.

پس از گذراندن دوران سربازی، در سال ۱۳۵۱ به دلیل علاقهٔ وافری که به فن خلبانی داشت وارد دانشکدهٔ خلبانی نیروی هوایی شد و بعد از گذراندن دورهٔ مقدماتی پرواز جهت طی نمودن دورهٔ پیشرفته به کشور آمریکا اعزام شد.

قبل از سفر به آمریکا، حسین خلعتبری به دیدار خانواده می‌شتابد و به مادرش وکالت می‌دهد که: «مادر تمام حقوق ماهیانه‌ام را برای رفع مشکلات نیازمندان هزینه کن.» در کشور آمریکا حسین ابتدا دورهٔ خود را در دانشگاه شپارد آغاز کرد و سپس به دانشگاه تگزاس منتقل شد.

استعداد خیره‌کنندهٔ او در یادگیری و در پی آن هدایت هواپیما، باعث شده بود به عنوان دانشجوی ممتاز شناخته شود و نام او را تمامی استادان به‌عنوان یک دانشجوی برجسته بر زبان آورند. در همین حین حسین به خاطر مهارت خاصی که در خلبانی داشت، دورهٔ شلیک موشک ماوِریک که یک موشک هوا به سطح است و به وسیلهٔ آن می‌توان انواع شناورها را هدف قرار داد، را با موفقیت طی کند و به‌واسطهٔ این مهارت به او لقب حسین ماوریک را داده بودند.

سرانجام دورهٔ خلبانی وی پایان می‌یابد و او با دریافت گواهینامهٔ خلبانی اف-۴ فانتوم ۲ به ایران بازمی‌گردد و در پایگاه ششم شکاری بوشهر با درجهٔ ستوان دومی مشغول به خدمت می‌شود.

عملیات البرز

در ۳۱ شهریور ماه سال ۱۳۵۹ کشور بعثی عراق با تهاجمی همه‌جانبه به ایران حمله می‌کند. بلافاصله بعد از حملهٔ عراقی‌ها، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران دست به کار شده و ترتیب انجام دو عملیات را در همان روز می‌دهد که بر اساس آن یکی از عملیات‌ها با رمز البرز به پایگاه هوایی بوشهر می‌رسد. ۴ فروند فانتوم مسلح به خلبانیِ تعدادی از بهترین‌های نیروی هوایی از جمله: سرلشکر خلبان حسین خلعتبری، سرلشکر خلبان سیدعلیرضا یاسینی، سرلشکر خلبان داوود اکرادی، سرگرد خلبان حسن طالب‌مهر و سرگرد خلبان حسین زندی تعدادی دیگر از خلبانان نیروی هوایی به پرواز در می‌آیند.

هدف پایگاه شعیبیه در استان بصره بود. با رسیدن به هدف، حسین با مهارت خاصی که در شیرجه زدن با هواپیما دارا بود تمامی اهداف از پیش تعیین شده را بمباران می‌کند و سالم بازمی‌گردد.

عملیات کمان - ۹۹

در روز یکم مهر ماه سال ۱۳۵۹ عملیات گسترده‌ای از سوی نیروی هوایی ارتش با نام کمان -۹۹ آغاز می‌شود که طی آن ۲۰۰ فروند هواپیما به پرواز در می‌آیند و ۱۴۰ فروند از مرز عبور کرده و به مواضع دشمن بعثی در عراق حمله می‌کنند.

در این عملیات باز هم حسین نقش عمده‌ای دارد. او از پایگاه ششم شکاری به پرواز درآمده و به عنوان فرمانده یک دستهٔ ۸ فروندی انجام وظیفه می‌کند. انجام مانورهای عالی از میان ساختمان‌ها و پروازِ با ارتفاع بسیار پایین در شهر بغداد، باعث می‌شود خبرگزاری‌ها از مهارت خلبانان ایرانی لب به تحسین باز کنند.

هفت روز بعد از این عملیات حسین در مصاحبه با روزنامهٔ کیهان این گونه می‌گوید: خلبانان نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران عملاً ثابت کردند که از هیچ صدامی واهمه ندارند و روحیه‌شان بسیار عالی است. از چندی پیش هواپیماهای عراقی به خاک ما تجاوز می‌کردند و ما تنها به تعقیب آن‌ها می‌پرداختیم ولی بعد از آن به ما مأموریت‌هایی داده شد که پایگاه‌های نظامی عراق را بمباران کنیم این پایگاه‌ها درست در قلب عراق قرار داشتند و ما مأموریت خود را با نهایت موفقیت بدون این که کوچک‌ترین ضربه‌ای به ما وارد شود، در خاک عراق انجام دادیم. در حملهٔ روز یکم مهر ماه (کمان ۹۹) مواضع حساس و مهم عراق در چند منطقه از جمله بغداد، بصره، ام‌القصر و… منهدم شد و این ضربهٔ محکمی بود که بر ارتش عراق وارد کردیم."

عملیات مروارید

در روزهای ابتدایی آذر ماه سال ۱۳۵۹ طبق هماهنگی‌های به عمل آمده از سوی نیروهای هوایی و دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، قرار می‌شود در روز هفتم آذر ماه، نیروی دریای و هوایی به دو اسکلهٔ البکر و الامیه حمله کنند.

روز عملیات فرا می‌رسد و خلعتبری به همراه تعدادی دیگر از خلبانان نیروی هوایی همچون سرلشکر خلبان عباس دوران و سرلشکر خلبان سیدعلیرضا یاسینی و سرگرد حسین زندی برای این مأموریت انتخاب می‌شوند.

خلعتبری با مانورهای دیدنی، خود را در بهترین موقعیت‌ها قرار می‌دهد و یکی پس از دیگری ناوچه‌های عراقی را غرق می‌کند.

لازم است ذکر شود که در این عملیات خلتعبری به همراه حسین زندی، علیرضا یاسینی و عباس دوران، در مجموع بیش از ۲۵ سورتی پرواز عملیاتی داشتند که این تعداد پرواز فقط از عهدهٔ این خلبانان ماهر برمی‌آمد.

بر اساس گفتهٔ کارشناسان، حسین خلعتبری در استفاده از هواپیمای اف ۴، انجام مانورها و عملیات جنگی، انهدام هدف و شلیک موشک ماوِریک همتا نداشت. به‌قدری مهارت داشت که در هر شیرجه به چندین هدف می‌توانست حمله کند.

بعد از پایان این عملیات، با توجه تخصصی که حسین در شلیک موشک ماوریک از خود نشان داد، مدتی را در هوانیروز جهت آموزش خلبانان بالگرد جنگندهٔ کبرا برای شلیک و کاربرد موشک ماوریک سپری کرد.

خلعتبری آن زمان که در بوشهر خدمت می‌کرد و زمان عملیات از هواپیمای خودش پیاده می‌شد و سوار هواپیمای دیگر می‌شد و با موشک‌های «ماوریک تلویزیونی» این ناوها را مورد هدف قرار می‌داد و به همین سبب به نام قاتل اوزا معروف شد.

عملیات اچ-۳

در اواخر سال ۱۳۵۹ با توجه به این که عراق تمامی هواپیماهای ذخیرهٔ خود را به دلیل سالم ماندن از حملات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، به مجموعهٔ پایگاه‌های الولید در نزدیکی مرز اردن انتقال داده بود، نیروی هوایی تصمیم می‌گیرد که این پایگاه‌ها را به هر طریق ممکن هدف قرار دهد. طرح اولیه آماده می‌شود و تعدادی از برجسته‌ترین خلبانان نیروی هوایی برای این عملیات انتخاب می‌شوند و دلیل آن این بود که اگر فرماندهِ دستهٔ پروازی مورد هدف قرار گرفت، خلبانان حاضر مهارت این را داشته باشند که خود هدف را پیدا و آن را منهدم کنند.

پس جمعی از بهترین‌ها انتخاب شدند که در بین آن‌ها نام حسین خلعتبری نیز به چشم می‌خورد. سرانجام روز پانزدهم فروردین ماه سال ۱۳۶۰ تعداد ۸ فروند هواپیمای فانتوم از پایگاه هوایی همدان به پرواز درآمدند و با چهار بار سوخت‌گیری هوایی و طی مسافتی بالغ بر ۱۰۰۰ کیلومتر، پایگاه‌های الولید را بمباران کردند و همگی سالم برگشتند.

مأموریت زدن پل العماره

از سوی فرماندهی به پایگاه ششم شکاری مأموریت داده می‌شود تا پل العماره را بزنند. خلعتبری و چند تن از خلبانان دیگر این پایگاه انتخاب می‌شوند. پل درست وسط شهر بود. خلعتبری وقتی روی پل می‌رسد، حملات ضدهوایی دشمن به اوج خود رسیده بود. اتومبیل‌های مختلف که مشخص بود شخصی است، روی پل در حال حرکت بودند. او با قبول خطر دور می‌زند و پس از عبور آنها، پل را منهدم می‌کند. وقتی از او سؤال کردند که چرا چنین کردی؟ گفت: - فرزند یک‌ساله‌ای دارم، یک لحظه احساس کردم که ممکن است توی ماشین بچه‌ای مثل «آرش» من باشد. چطور قبول کنم که پدری بچه سوخته‌اش را در آغوش بگیرد؟

نمایندهٔ ایران در دادگاه لاهه

مدتی از جنگ گذشته بود که خلعتبری برای دفاع از حقوق ایران که درگیر جنگی ناخواسته شده بود، به‌عنوان نمایندهٔ ویژهٔ ایران در دادگاه بین‌المللی لاهه حضور می‌یابد تا از حق ایران دفاع کند و در این امر خطیر با ابتکار عملی که در آن جا بروز داد، حقانیت ایران را در جنگ ثابت کرد.

باوجود این که مدت مأموریت او در دادگاه لاهه ۲ ماه بود، ادامه امور را به کاردار ایران در سوئیس سپرد و پس از ۱۵ روز به کشور بازگشت و در پاسخ به این سؤال که چرا تا پایان مأموریت در آن جا نمانده‌است، می‌گوید: نمی‌توانم شب‌ها و روزها را در سوئیس با آرامش طی کنم درحالی که جنگنده‌های دشمن آرامش را از هموطنانم گرفته‌اند.

درگذشت

در تعطیلات سال ۱۳۶۴ وی به زادگاهش نمی‌رود. در جواب دوستانش هم که می‌گویند چرا به دیدن خانواده نمی‌روی؟ می‌گوید: در این شرایط بحرانی مردم هر لحظه به کمک ما نیاز دارند. وجدانم اجازه نمی‌دهد که این مردم را تنها بگذارم. روز یکم فروردین ماه سال ۱۳۶۴، خلعتبری و ستوان محمدزاده به عنوان شیفت پایگاه سوم شکاری همدان هستند. ناگهان صدای آژیر بلند می‌شود و در پایگاه اعلام حالت آماده باش می‌شود.

حسین خلعتبری مکرم به همراه کمک خود ستوان «عیسی محمدزاده عروس محله» یا یک فروند هواپیمای فانتوم دی با نام رمز سلیمان ۳۱ برای مقابله با هواپیماهای دشمن به پرواز در می‌آید. در کرمانشاه در منطقه سنقر با دو فروند میگ ۲۳ عراقی و یک فروند میگ ۲۵ عراقی درگیر می‌شود. سریعاً به سمت یکی از هواپیما گردش کرده و به پرواز ادامه می‌دهد و در ارتفاع ۳۵۰۰۰ پایی یکی از میگ‌های ۲۳ را مورد هدف قرار می‌دهد که پس از برخورد موشک، میگ منهدم می‌شود.

در همین حین از ایستگاه‌های رادر زمینی مرزی به اطلاع خلعتبری می‌رسانند که یک فروند میگ ۲۵ پی دی، در تعقیب آن‌ها می‌باشد. میگ ۲۵ اقدام به شلیک یک تیر موشک r-۴۰ می‌کند موشک با فانتوم برخورد می‌کند. ستوان محمدزاده موفق می‌شود اجکت کند و به سختی از ناحیه دست راست آسیب می‌بیند و توسط نیروهای امداد و نجات نیروی هوایی نجات پیدا می‌کند؛ ولی سرلشکر خلبان حسین خلعتبری فرصت اجکت پیدا نمی‌کند و کشته می‌شود.

تلویزیون عراق با اعلام این خبر اعلام کرد که موفق شده یکی از بهترین خلبانان ایرانی را از بین ببرد.

وصیت‌نامه

اگر ذره‌ای از خاک وطنم به پوتین سرباز دشمن چسبیده باشد، آن را با خونم در خاک وطن می‌شویم و مرگ در این راه را افتخار می‌دانم و اگر ارزشمندتر از جانم هدیه‌ای داشتم، حتماً به این مردم تقدیم می‌کنم.

جایزه‌ها و نشان‌های افتخار

این بخش شامل نشان‌ها و جایزه‌های رسمی امیر خلعتبری است که بر روی لباس همسان او نصب می‌شود، ولی جایزه‌های غیرنظامی و غیررسمی را در بر نخواهد گرفت.

آرم‌ها

آجا
خلبان F-4

نوار نشان‌ها

نام نشان‌ها

نشان فتح درجه دو
دوره دافوس دوره علوم استراتژیک
دوره سوم دانشگاه افسری دوره عالی دوره مقدماتی

جستارهای وابسته

منابع

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.