بخار خدایان

بخار خدایان (سغدی: βuxārak Xwaday) عنوان تعدادی از پادشاهان محلی ایرانی شرقی سغدی بودند که از یک تاریخ نامعلوم در سده هفتم میلادی تا دوران پادشاهی اسماعیل سامانی بر بخارا فرمان راندند.

بخار خدایان

βuxārak Xwaday
Bukhar Khudats
پیش از 681–890s
نقشه‌ای که بخارا و سغد را نشان می‌دهد
پایتختبخارا
زبان(های) رایجسغدی
دین(ها)
مزدیسنا
(و همچنین مانوی‌گری، بودایی‌گری، مسیحیت و اسلام)
حکومتپادشاهی
بخار خدا 
 ???-681
بندوی بخارا
 ???-890s
ابو اسحاق ابراهیم
دوره تاریخیسده‌های میانه
 بنیان‌گذاری
پیش از 681
 فتح توسط سامانیان
890s
پسین
سامانیان

واژه

سکه یکی از بخار خدایان، با نام خنک (xunuk)

«بخار» ریخت کهن بخاراست، در حالی که «خدای» به معنای «سرور» و معادل عنوان انگلیسی Lord است. به این ترتیب بخار خدای به معنی «سرور بخارا»ست.

تاریخ

تاریخ برتخت نشینی نخستین بخار خدا مشخص نیست. نرشخی تاریخ نگار ایرانی قرن دهم قرن میلادی نام چند تن از خداوندگاران بخارا در این دوران را ذکر کرده است؛ با این حال مشخص نیست که آنان به یک سلسله تعلق داشته‌اند یا خیر. نخستین فرمانروایی که نرشخی نام او را ذکر می‌کند، آبروی آبرَزی نام دارد. نرشخی او را یک حاکم ستم‌گر توصیف می‌کند که به دست یک خان ترک به نام قارا جورجین از حکومت خلع شده است. کانا نام بخار خدای بعدی است؛ گفته شده که او به نام خود سکه زد، با این حال سکه‌ای از او پیدا نشده است. ماخ یا مخ حاکم بعدی است که نامش ذکر شده. نرشخی می‌گوید او یک بازار در بخارا ساخته و نام خودش را بر روی آن گذاشته است. نخستین کسی که با عنوان «بخار خدا» برتخت نشست و سکه زد، بندوی است. او در سال 681 میلادی توسط فرمانده مسلمان، سلم ابن زیاد در جریان نخستین تلاش مسلمانان برای فتح فرارود کشته شد. گفته شده که به جای او پسرش توغشادا که تنها چند ماه داشته، بر تخت نشسته است در زمان طفولیت او، مادرش که تنها با عنوان خاتون شناخته شده است، حکومت کرده. خاتون در نوشته‌های تاریخی به خاطر خرد و عدالتش ستوده شده است.[1][2]

در سال 706، جنگ داخلی در بخارا و شهرهای و شهرهای اطراف آن در گرفت. حاکم وردانا که تنها با نام وردان خدا در نوشته‌های تاریخی شناخته شده است، به بخارا حمله کرد و آن را به تصرف خود در آورد. با این حال، یک نجیب‌زاده سغدی که با نام خنک خدا شناخته شده است، با کمک اشراف بخارا بر شهر چیره شد و با عنوان بخار خدا برتخت نشست. در همین زمان، والی اموی خراسان، قطیبه ابن مسلم شهر پیکند که در نزدیکی بخارا بوده تصرف کرده است. با این حال مردم پیکند بر قطیبه شوریدند اما شورش آن‌ها ناموفق بود و اعراب به شدت مردم شهر را مجازات کردند. گفته شده به دلیل تعداد زیاد کشته شدگان پیکندی، مردم بخارا به همراه اشراف و خنک از ترس دچار شدن به سرنوشت پیکند، با وردان خدا پیمان اتحاد بستند. با این حال در جریان نبرد سغدیان و اعراب، وردان کشته شد و این اتفاق باعث شکننده شدن اتحاد بخارا و وردانا شد. اندکی بعد، قطیبه بخارا را تصرف کرد، او یک فرماندار عرب را برای حکومت برشهر گماشت و معین نمود که بخارا سالانه دویست هزار درهم به صورت سالانه خراج پرداخت کند. قطیبه چند سال بعد توغشادا را به بخارا بازگرداند و او را به عنوان حاکم شهر منصوب کرد. وی خنک و کسانی که به او کمک کرده بودند را نیز اعدام کرد.[3] [4] [5] [6] [7]

بعداً، در 712/3، به منظور گسترش اسلام در بخارا، قطیبه مسجدی در شهر ساخت. با این حال، اسلامی سازی به کندی انجام می‌شد و حاکمان بخارا هنوز زرتشتی بودند.[4][8][9] بعدها، تغشادا شورشی را برای بازپس گیری استقلال بخارا برنامه ریزی کرد. منابع تاریخی از افرادی مانند گورک، نارایانا و تیش نام می‌برند که به تغشادا در شورش علیه مسلمانان یاری رساندند. آن‌ها حتی سفیری را به دربار تانگِ چین فرستادند.[10] با همه این‌ها شورش در سال 728 وقوع یافت اما یکسال بعد مسلمانان آن را با موفقیت سرکوب کردند. توغشادا نیز کشته شد و پس از او پسرش که قطیبه نام داشت، به جای او برتخت نشست.

در سال 750، خلافت امویان سقوط کرد و خلافت عباسی روی کار آمد و به فرمانروایان تازه آسیای مرکزی تبدیل شد. در همین دوران، شورشی توسط کسی که منابع عربی نام او را شاریک ابن شیخ ثبت کرده‌اند، در بخارا روی داد.[11] ابومسلم خراسانی سپاهی را به فرماندهی زیاد ابن صالح برای سرکوبی شورش فرستاد، اما شورشیان با موفقیت آنان را شکست دادند. قطیبه (پسر توغشادا) سپاهی ده هزاره نفره به یاری ابومسلم فرستاد و به آنان در شکست دادن شاریک یاری رساند. در نهایت او در نبردی شاریک را شکست داد و وی را کشت.[11] با این حال، به دلیل نگرش قطیبه علیه به اعراب، او به دستور ابومسلم خراسانی در سال 750 به قتل رسید و برادرش ساکان به جای او برتخت نشست. ساکان تا 757 حکومت کرد و در نهایت او نیز توسط عباسیان کشته شد. پس از ساکان، برادر او بنیات حاکم بخارا شد. بنیات نیز در سال 783 به دلیل حمایت از مقنع به قتل رسید. از حاکمان بخارا پس از بنیات اطلاعاتی در دست نیست. منابع تاریخی تنها به واپسین حاکم بخارا اشاره می‌کنند که ابو اسحاق ابراهیم نام داشته و در سال 913 از اسماعیل سامانی شکست خورده است. سامانیان از این زمان بخارا به قلمروی خود ضمیمه کردند. با این حال در زمان زندگی نرشخی، هنوز نوادگان ابو اسحاق ابراهیم در میان مردم بخارا شناخته شده بودند.

دین

اکثریت ساکنان بخارا در دوران بخار خدایان، از جمله حاکمان شهر، زرتشتی بودند. با این حال، آثاری از مسیحییان نسطوری در بخارا در دوران بخار خدایان در دست است. نرخشی حتی به یک کلیسا که در این دوران ساخته شده اشاره کرده است.[12]

منابع

<references group="" responsive="0">

  1. Gibb 1923, p. 18.
  2. Robert G. Hoyland (2014). In Gods Path: The Arab Conquests and the Creation of an Islamic Empire. Oxford University Press. pp. 120–121.
  3. Gibb 1923, pp. 34–35.
  4. Bosworth 1986, p. 541.
  5. Gibb 1923, pp. 35-36.
  6. Shaban 1979, p. 65.
  7. Wellhausen 1927, p. 435.
  8. Gibb 1923, pp. 38-39.
  9. Shaban 1979, p. 67.
  10. Gibb 1923, p. 60.
  11. Litvinsky & Dani 1996, p. 458.
  12. Litvinsky & Dani 1996, p. 418.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.