اسلام آمریکایی

اسلام آمریکایی اصطلاحی است که توسط روح‌الله خمینی برای توصیف نوعی اسلام جعلی استفاده می‌شد.[1] این اصطلاح، بعدها کاربرد گسترده‌تری پیدا کرد و حتی در منازعات سیاسی مورد استفاده قرار گرفت.

پیشینه این واژه سیاسی به دوران اول انقلاب سال ۱۳۵۷، هنگامیکه روح‌الله خمینی در صحبت‌هایش از اسلام[2] و نظام حاکم بر شیخ‌نشینان عرب در خلیج فارس[3] و عربستان سعودی با عبارت منادیان «اسلام آمریکایی» اشاره کرد بازمی‌گردد.[4][5][6]

خمینی از این اصطلاح به‌صورت عامی بهره می‌گیرد. وی اسلام آمریکایی را شامل مواردی چون اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهای کثیف درباری، اسلام مقدس نماهای بی‌شعور حوزه‌های علمی و دانشگاهی، اسلام نکبت و ذلت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه داران بر مظلومین و پابرهنه‌ها ذکر می‌کند. وی این اصطلاح را در برابر اسلام ناب محمدی، اسلام پابرهنگان و محرومان قرار می‌دهد.[7]

اسدالله بیات درک نوشته‌های علی شریعتی را مدیون متمایزسازی «اسلام ناب محمدی» و «اسلام آمریکایی» توسط خمینی دانسته‌است.[8]

همچنین امروزه اسلام آمریکایی را به چهار شاخهٔ تندروی غرب ستیز، سکولار، راست دینی اسلامی و عرفان‌های دروغین تقسیم می‌کنند.[9]

دیدگاه سیدقطب

سید قطب در سال ۱۹۴۹م دربارهٔ اسلام آمریکایی اذعان کرده بود که: "اسلامی را که آمریکا و همپیمانانش برای شرق می‌خواهند، آن اسلامی نیست که در مقابل استعمار و طاغوت مقاومت کند، بلکه از دیدگاه آنان اسلامی خوب است که فقط در مقابل کمونیسم قیام نماید و آن را برنتابد.

آنها نمی‌خواهند اسلام حکومت کند و حکومت اسلامی را تحمل نمی‌کنند، زیرا که اگر اسلام حکومت تشکیل داد، ملت‌ها را به شکلی دیگر - برخلاف میل آمریکا - تربیت می‌کند و آنگاه است که مردم می‌دانند که باید صاحب قدرت باشند، استعمارگر را نپذیرفته و طردش نمایند، و می‌فهمند که کمونیسم وبائی است مانند استعمار و هر دو دشمن و تجاوزگرند.

آمریکا و همپیمانانش برای شرق "اسلامی آمریکایی" می‌خواهند که فقط به عدم زاد و ولد، حضور زنان در پارلمان و شکننده‌های وضو فتوا دهد و هرگز در مورد اوضاع اجتماعی، اقتصادی و نظام مالی ما بحث نکنند و در مسائل سیاسی، قومی و آنچه که ما را باهم وصل می‌کند و خلأها را برطرف می‌سازد، نه سخن بگویند و نه فتوایی صادر کنند و قانون گذاری، صدور حکم بر مبنای اصول و ثوابت اسلامی و تفوّق طلبی برای اسلام ممنوع است و نوشتن، سخن گفتن و صدور فتوا در آن مورد جواز ندارد".[10]

دیدگاه ریچارد نیکسون

رئیس‌جمهور اسبق آمریکا ریچارد نیکسون در سال ۱۹۸۸م. در کتاب «فرصت را دریابیم»، غرب - از آمریکا تا روسیه - را بر اتحاد علیه «مسلمانانِ بنیادگرا» فراخوانده و گوشزد کرده بود که این نوع مسلمانان به دنبال مسائلی اند از قبیل:

  1. بازآفرینی گذشته به معنی احیای تمدن سابق اسلامی.
  2. تطبیق و اجرای کامل شریعت و قوانین اسلامی.
  3. معتقد اند که اسلام شامل دین و دولت است - و جدایی دین از سیاست را نمی‌پذیرند -.

۴- با وجود اینکه آنان به گذشته می‌نگرند، اما از گذشته برای ساختن آینده الهام می‌گیرند. آنها محافظه کار نبوده بلکه انقلابی اند.[11]

دیدگاه فوکویاما

"فرانسیس فوکویاما" (به انگلیسی: Yoshihiro Francis Fukuyama) فیلسوف و نظریه‌پرداز استراتژی آمریکا " در اوائل سال ۲۰۰۲م. در مورد پروژه "اسلام آمریکایی" گفت: "اسلام در جهان، تنها تمدنی است که با مدرنیسم غربی مشکل دارد - و آن را نمی‌پذیرد -، جهان اسلام در سال‌های اخیر مأمن ظهور حرکت‌های اصولگرایانه ای بوده که سیاست‌های غربی را نمی‌پذیرند که هیچ، بلکه اساس مدرنیسم که نظام لائیک و غیر دینی است را رد می‌کنند. پس باید تحول اساسی از درون اسلام آغاز گردد. مسلمانان باید موضع خود را مشخص کنند که آیا با مدرنیسم و حاکمیت لائیک می‌خواهند کنار بیایند و با مسالمت زندگی کنند؟ یا خیر؟".[12][13][14]

جستارهای وابسته

منابع

  1. Parliamentary politics in revolutionary Iran: the institutionalization of factional politics. Bahman Baktiari.
    انتشارات دانشگاه فلوریدا. ۱۹۹۶. شابک ۰۸۱۳۰۱۴۶۱۱ ص۱۴۷
  2. Iran's Rivalry with Saudi Arabia Between the Gulf Wars. Durham Middle East monographs. Henner Fürtig. Garnet & Ithaca Press
    ۲۰۰۶ شابک ۰۸۶۳۷۲۳۱۱X ص۲۲۲
  3. The international politics of the Middle East. Raymond A. Hinnebusch.
    انتشارات دانشگاه منچستر. ۲۰۰۳ شابک ۰۷۱۹۰۵۳۴۶۳ ص۱۹۴
  4. Iran and the surrounding world: interactions in culture and cultural politics. Nikki R. Keddie, Rudolph P. Matthee
    انتشارات دانشگاه واشینگتن. ۲۰۰۲ شابک ۰۲۹۵۹۸۲۰۶۳ ص۲۸۱
  5. Islam in a changing world: Europe and the Middle East. Anders Jerichow, Jørgen Bæk Simonsen
    انتشارات روتلج. ۱۹۹۷ شابک ۰۷۰۰۷۰۵۰۹۰ ص۳۸
  6. America and political Islam: clash of cultures or clash of interests. Fawaz A. Gerges
    انتشارات دانشگاه کمبریج. ۱۹۹۹. شابک ۰۵۲۱۶۳۹۵۷۳ ص۴۴
  7. «پیام به هنرمندان و خانواده شهدا (تجلیل از هنر و هنرمندان متعهد)». سایت جامع امام خمینی.
  8. Iran after the revolution: crisis of an Islamic state. Saeed Rahnema, Sohrab Behdad. I.B.Tauris.
    ۱۹۹۶ شابک ۱۸۶۰۶۴۱۲۸۸ ص۷۸
  9. وبگاه جهان نیوز. «نبرد اسلام ناب با چهار شاخه اسلام آمریکایی/ خدمتی که داعش به اسرائیل می‌کند». از پارامتر ناشناخته |نشانی نویسنده= صرف‌نظر شد (کمک)
  10. سید ابوالحسن ندوی، بازسازی شخصیت انسان، ۲۳.
  11. سید ابوالحسن ندوی، بازسازی شخصیت انسان، ۲۳.
  12. Salome Asatiani (ژانویه ۲۹, ۲۰۱۶). «Fukuyama: 'Putinism,' Radical Islam No Alternative To Liberal Democracy». Radio Free Europe/Radio Liberty.
  13. «Islam and the End of History» (PDF). i-epistemology. بایگانی‌شده از اصلی (PDF) در ۱۱ فوریه ۲۰۱۷.
  14. «Francis Fukuyama - Radical Islam's Threat to Democracy». FORA.tv. اوت ۲۰, ۲۰۰۷.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.