احضار (مجموعه تلویزیونی)

داستان این سریال با سفر چهار دوست شروع میشود. در این سفر مائده که عاشق کامرانی است دست به دامان خرافات شده تا کامرانی(خواستگار قبلی او) برگردد. در همین سفر بین دوستان فاصله می افتد و کامرانی خواستگار قبلی مائده این بار برای خواستگاری از دختر دایی مائده، زهره سفر آنها را به هم میزند. کامرانی میخواهد زهره را ببیند اما مائده نمی گذارد و کامرانی با سرعت زیاد دنبال مائده و زهره میکند اما در راه تصادف کرده و میمیرد. مائده که با این اتفاق دچار عذاب وجدان شده با کمک دوست خود سوسن پیش یک فالگیر رفته و از او میخواهد تا روح کامرانی را احضار کند اما مینو ده میلیون تومان از مائده پولدار میگیرد و به کمک بهروز کارمند خود حریم خصوصی او را هک میکند و به او دروغ هایی درباره کامرانی میگوید و مثلا جای او حرف می زند اما مائده در اواسط جلسه احضار روح کامرانی را می بیند و با او حرف می زند. مینو و کارمندان او را مسخره می کنند و فکر می کنند توهم زده است. در همین وقت و بعد از این جلسه خواستگار برای مائده می آید و مائده بعد از اینکه طبق گفته های روح کامرانی که گفت او را بخشیده با فرهاد(خواستگار خود) به کافی شاپ می رود. در این هنگام مائده که به دیدن دختر دایی خود رفته داستان دیدن روح کامرانی را برای او تعریف می کند ابتدا زهره طبق آیات قرآن کریم روح را باور نمیکند اما با شنیدن اینکه کامرانی وقتی مائده را دیده از زهره با نام غزال گریزپا یاد کرده به دیدن او می رود اما او هنوز هم باور نمیکند تا اینکه با اصرار مائده به مینو و زهره، مینو روح کامرانی را احضار کرده و روح با زهره حرف می زند اما چون زهره مینو را بیرون می فرستد روح کامرانی حرف خود را نیمه تمام رها می‌کند و می رود او در حرف نیمه‌تمام خود از خیانتکاری کنار مائده خبر میدهد که مائده و زهره فکر میکنند که منظور روح کامرانی فرهاد خواستگار مائده بوده پس مائده، زهره را مامور میکند تا به کمک شیده، راننده تاکسی فرهاد را پس از بیرون آمدن فرهاد از کافی شاپ قرار جدید با مائده او را تعقیب می کنند در روزی که خیانتکاری فرهاد مشخص میشود شیده پسر خود را میفرستد تا عاشق زهره شود اما وقتی که فرهاد با رها زن خود به سمت کافی شاپ می رود مهرداد پسر راننده تاکسی رفته تا چیزی برای خوردن بگیرد پس زهره ماشین آنها را برداشته و فرهاد را تعقیب می کند و در کافی شاپ چند عکس از فرهاد و رها بر میدارد اما افشین دوست فرهاد و صاحب کافی شاپ متوجه وجود زهره شده و بعد از بیرون رفتن زهره و مهرداد که تازه رسیده ابتدا کیف زهره و بعد از زخمی شدن پای مهرداد گوشی های آنها را برداشته و می دزدند (دزدانه مامورین افشین دوست فرهاد بودند) زهره این خبر را به مائده می دهد و مائده با فرهاد قطع رابطه میکند. مینو هم پس از رفتن بهروز و مهتاب به خاطر دعوا کردن با آنها با روح کامرانی به مشتریان خود رسیدگی می کند و روح کامرانی با سوسن هم حرف می زند و مائده را پیش او بد می کند. همین هنگام است که فرهاد با رها قطع رابطه می کند. مائده هم برای کمک به خانواده کامرانی به ناپدری اش حمید رضا سفارش وحید،شوهر خواهر کامرانی را کند و می خواهد تا او را در کارخانه خود استخدام کند. در همین وقت کامرانی با مینو درگیر شده و او را وادار میکند تا به دیدن مائده برود و او را پیش کامرانی ببرد مینو این کار را می‌کند و مائده وقتی که پیش روح کامرانی می رود، روح کامرانی از فرهاد خوب می گوید و حمید رضا را به دزدی متهم می کند و مدرک او استخدام نکردن وحید حسابدار جدید است. مائده پس از پرس و جو از افشین با فرهاد دوباره وارد رابطه شده و با حمیدرضا بد میکند. با زهره هم قهر می کند. همین هنگام زهره همه چیز را به پدر خود می گوید و وقتی پدر زهره پیش مینو می رود مینو با کامرانی درگیر میشود اما به محض ورود پدر زهره روح کامرانی غیب میشود. پدر زهره می فهمد او روح کامرانی نبوده و شیطان بوده است پس با مائده حرف می زند تا راضی شود که مائده حمید رضا را ببخشد اما او این کار را نمیکند پس زهره رها را پیدا میکند و از او میخواهد تا به دیدن مائده رود و واقعیت را به او بگوید اما او ابتدا به خاطر پولی که قرار بود فرهاد به او بدهد قبول نمیکند اما پس از واریز بخشی از پول قبول میکند واقعیت را به مائده بگوید تا از فرهاد انتقام گرفته باشد. شیطان هم دست از سر مینو بر نمی‌دارد و مینو با کمک پدر زهره توبه می کند و می فهمد اتاقش شیطان زده شده است و نحس است پس با مهتاب هم آشتی میکند. معصومه مادر مائده با کلک فرهاد را به خانه خود کشانده و او را با رها روبه رو میکند در این هنگام واقعیت آشکار شده و مائده با فرهاد قطع رابطه میکند و فرهاد میرود تا رها را بکشد اما با پیامک افشین به رها برای فرار کردن برای آلوده نشدن دست فرهاد به خون او، رها آماده می شود و فرهاد را با چاقو می کشد در این هنگام پرستو دوست رها سر می رسد و به اورژانس زنگ میزند. حامد پسر علی اکبر هم که ابتدای سریال سند خانه خود را پنهانی از خانواده رهن بانک گذاشته بود تا برای دوست خود و خودش وام بردارد متوجه میشود که دوستش فرار کرده و او مانده و طلب بانک. شیده هم به زهره زنگ میزند تا به خواستگاری او برای مهرداد رود. مینو هم با کمک علی اکبر و زهره به خانه خود رفته تمام مجسمه ها و تابلو های کفر انگیز را جمع میکند و برق اتاق را خاموش کرده و شیطان را محبوس می کند.

در میان سریال‌های تلویزیون سریال «احضار» شبکه یک سیما با ۴۳.۱ درصد مخاطب و رضایت حدود ۷۴ درصد در حد زیاد در صدر سریال های ماه رمضان قرار گرفته است و از طریق سایت تلوبیون حدود ۱۴.۵ میلیون بازدید دارد. [5]