چخانسور

چَخانسور شهر کوچکی است در جنوب غربی افغانستان که مرکز ولسوالی چخانسور ولایت نیمروز می‌باشد.

چخانسور
ولسوالی
خطای لوآ در پودمان:Location_map در خط 543: Unable to find the specified location map definition: "Module:Location map/data/افغانستان" does not exist.
مختصات: ۳۱°۱۰′ شمالی ۶۲°۰۴′ شرقی
کشور افغانستان
ولایتولایت نیمروز
مرکزچخانسور
جمعیت
  برآورد 
(٢۰۰۴)
١١١۶٥
منطقه زمانی+ 4.30

این شهر مرکز ولسوالی چخانسور در ولایت نیمروز است؛ که در از گذشته‌ها جز منطقه تاریخی سیستان به‌شمار می‌آید.

چخانسور شهر اصلی دلتای بیابانی رود خاشرود است و در پایین‌دست این رود واقع شده‌است.

پیشینه

بازمانده‌های باستان‌شناسی و شبکه‌های کهن آبیاری نشان می‌دهد که انسان‌ها از دیرباز در این محل زندگی می‌کرده‌اند اما نام چخانسور در کتاب‌های تاریخی از سده سیزدهم هجری (۱۹ میلادی) به این‌سو ذکر شده‌است. ممکن است چخانسور همان سرووار/سروزان باستانی باشد که اصطخری در نوشته‌های خود از آن یاد کرده‌است. چخانسور را چغانسور نیز می‌نوشتند و سور را در این نام به معنای جشن و عروسی می‌دانند. هنری راولینسون معنای آن را «تپه عروسی» دانسته و نام‌گذاری آن را با روایات سنتی «ازدواج دختر رستم» مرتبط می‌داند. این شهر در سال ۱۸۴۵ حدود ۱٬۵۰۰ تا ۱٬۸۰۰ خانه داشت و از قلعه‌ای بزرگ، بازار، پنج گرمابه همگانی، دو کاروانسرا و یک مسجد برخوردار بود. ذوالفقار کرمانی، نویسنده کتاب جغرافیای نیمروز، که در سال ۱۲۸۸ قمری به دستور ناصرالدین‌شاه قاجار، شاه ایران، برای تهیهٔ نقشه سیستان و تعیین مرزهای ایران با افغانستان به آن منطقه رفته به چخان‌سور نیز سر زده و از آن با نام چخنشور و گاه خچنشور یاد می‌کند. وی در صفحه ۹۷ کتاب جغرافیای نیمروز می‌نویسد:یوم سه‌شنبه دهم، اول صبح چند راس گوسفند خریده قربانی نموده سوار شدیم تا یک فرسخی چخنشور رفته همه‌جا نقشه برداشته، خود چخنشور با دوربین خوب دیده می‌شد. تحقیق وضع چخنشور را از میردرویش‌خان که از صاحبان چخنشور بود کردم از قراری که مذکور داشت سه قلعه در میان هم، قلعه سیم که ارک است روی تپه واقع شده، دور تپه هم قلعه دیگری در وسط ارک که خانه سردار ابراهیم خان سنجرانی بلوچ می‌باشد برج بلند مستحکمی سه مرتبه. سردار ابراهیم خان سنجرانی در میان همان برج منزل دارد. حالت سردار ابراهیم خان سنجرانی این است که از مردم دوری می‌کند؛ تمام حکمرانی میان طایفه را زنش، مادر خانخان، می‌کند... از قرار مذکور قلعه اول چخنشور خیلی مستحکم است. قطر دیوار با خاکریزی که وصل به دیوار است بیست و پنج ذرع است. عرض شمالی چخنشور ۳-۸-۳۱، طول شرقی‌اش از دارالخلافه ۲۰-۲۳-۱۰. اطراف چخنشور در تمام صحرا نیزار و علامت مرداب است که از آب خوش‌رود مرداب بوده‌است.

تاریخ

چخانسور جز ولایت تاریخی سیستان بوده که از نظر جغرافیا جز افغانستان به‌شمار می‌آید که حاکمان چخانسور از دیر زمان کم و بیش از دولت افغانستان اطاعت می‌کردند. در سال ۱۲۸۴ ناصرالدین‌شاه با گماردن امیر علم‌خان حشمت‌الملک امیر قائنات به حکومت سیستان، کوشش به الحاق این منطقه به ایران نمود که با ناکامی مواجه شد. امیر حشمت‌الملک کوشید مناسبات نزدیکی با دیگر خاندان‌های سیستانی و بزرگان آن‌ها برقرار کند و او اقدامات زیادی را نیز برای متقاعدکردن حاکمان چخانسور و لاش و جوین به اطاعت از دولت ایران انجام داد اما این تلاش‌هابه هیچ جایی نرسید. از آنجا که چخانسور از سابق جز لاینفک افغانستان بود از طرف حاکمان چخانسور علاقه به دولت ایران نشان داده نشد و حکومت افغانستان، اعتماد خان‌جهان خان حاکم چخانسور را جلب می‌کند و فرمانروای چخانسور متحد این حکومت می‌شود.

مردم‌شناسی

باشندگان امروزی چخانسور شامل مردم تاجیک، بلوچ، و پشتون که به برزگری مشغول‌اند می‌شود ولی در گذشته قومیت‌های گوناگون به این محل مهاجرت نموده و دوباره از این‌جا رفته‌اند. پشتون‌های برزگر ساکن این منطقه شامل اقوام غلجایی، درانی، نورزایی، علی‌زایی و غیره می‌شود و همچنان بلوچ‌ها در این ولسوالی مسکون بوده که به زبان بلوچی سخن می‌گویند و ۷۵ درصد مردم بلوچ از طایفهٔ کشانی هستند. منطقهٔ چخانسور تا سال ۱۸۸۵ میلادی منطقه‌ای نسبتاً خودمختار بود که با دستور مالیات‌دهی توسط امیر عبدالرحمان و قیام مردم این منطقه علیه امیر عبدالرحمن‌خان جنگ سختی میان مردم بومی و قوای دولت درگرفت که با مقاومت سرسختانهٔ مردم بومی و عقب‌نشینی لشکر حکومت به فرماندهی نایب سالار به اتمام رسید، در جریان همین جنگ معروف بود که نایب بنیاد کشانی از فرماندهان قوای بلوچ و از جنگجویان ایشان کشته شد. یارمحمد دهمرده، منصورخان خروت و نایب احمد نهتانی از دیگر فرماندهان جنگجویان بلوچ بودند. در این جنگ نایب بنیاد کاشانی کشته شد و قوای بلوچ در حال شکست خوردن بود که منصور خان خروت فرماندهی سپاه را بر عهده گرفت و بلوچ‌ها توانستن ارتش امیر عبدالرحمان راشکست داده چهل تن از فرماندهان ایشان را که معروف به خاسه داران بودند در جنگ کشتند. پس از این جنگ در جریان حکومت ابراهیم‌خان سنجرانی بلوچ و نهایتاً دولت خلقی‌ها شمار زیادی از مردم بلوچ از این منطقه مهاجرت کردند و امروز جمعیت وسیعی ازسیستانی ها و بلوچ های چخانسور ساکن استان سیستان و بلوچستان ایران و استان های گلستان و مازندران و کشور ترکمنستان هستند به‌طوری که اکثریت بلوچ‌های ترکمنستان اصالتاً مربوط به چخانسور هستند[1]

وضعیت امروزی

امروزه شهر چخانسور یک شهر بسیار کم‌جمعیت و دور از راه‌های بازرگانی بوده از این رو جایگاهی برای بازرگانی و برنامه‌ریزی راهبردی ندارد. در چخانسور کمتر آثار تمدن جدید به چشم می‌خورد و بیشتر مردم آن از نیروی برق بی‌بهره‌اند.

منابع

  • Encyclopaedia Iranica: ČAḴĀNSŪR
  • کتاب سیستان و مرزهای آن، نوشته محمدعلی بهمنی قاجار. ۲۰ اسفند ۱۳۸۹.
  • جایگاه و بلندا
  • احمدی، حسن. جغرافیای تاریخی سیستان، سفر با سفرنامه‌ها، تهران: مؤلف، ۱۳۷۸.
  • غلامعلی رئیس الذاکرین. زادسروان سیستان. چاپ ۱۳۷۰.
  • جی. پی. تیت. سیستان جلد دوم. چاپ مشهد ۱۳۶۲. اداره کل ارشاد اسلامی سیستان و بلوچستان.
  • کتاب سیستان و مرزهای آن، نوشته محمدعلی بهمنی قاجار. ۲۰ اسفند ۱۳۸۹.
  • جایگاه و بلندا
  • انسان شناسی نسل شرقی ایران: در سایت آفتاب. بازدید: مارس ۲۰۱۲.
  • استون، مارس ۲۰۱۲.
  • کرمانی، ذوالفقار. جغرافیای نیمروز. به کوشش عزیزالله عطاردی. تهران: عطارد، ۱۳۷۴
  1. استون، مارس ۲۰۱۲.

پیوند به بیرون

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.