پدرخوانده
پدرخوانده (به انگلیسی: The Godfather) فیلمی درام جنایی و گانگستری برندهٔ جایزهٔ اسکار به کارگردانی فرانسیس فورد کوپولا، محصول سال ۱۹۷۲ کمپانی آمریکایی پارامونت است که بر اساس رمانی به همین نام از ماریو پوزو در سال ۱۹۶۹ ساخته شدهاست. فیلمنامهٔ این اثر حاصل همکاری فرانسیس فورد کوپولا و ماریو پوزو است. پیش از این، هیچ فیلمی داستان زندگی گروههای خلافکار و گانگسترها را این چنین به تصویر نکشیده بود. پدرخوانده یکی از بهترین و مورد احترام واقع شدهترین فیلمهای تاریخ سینما است که مقام دوم لیست 250تایی IMDb را در اخیار دارد.
پدرخوانده The Godfather | |
---|---|
کارگردان | فرانسیس فورد کوپولا |
تهیهکننده | آلبر اس. رودی |
نویسنده | ماریو پوزو فرانسیس فورد کوپولا |
بر پایه | پدرخوانده نوشتهٔ ماریو پوزو |
بازیگران | مارلون براندو آل پاچینو جیمز کان رابرت دووال ریچارد کاستلانو استرلینگ هایدن جان مارلی ریچارد کونته دایان کیتن جان کازال سوفیا کوپولا تالیا شایر |
موسیقی | نینو روتا کارمینه کوپولا |
فیلمبردار | گوردون ویلیس |
تدوینگر | ویلیام اچ. رینولدز پیتر زینر |
شرکت تولید | |
توزیعکننده | پارامونت پیکچرز |
تاریخهای انتشار | ۱۴ مارس ۱۹۷۲ (تئاتر ایالتی لوو) ۲۴ مارس ۱۹۷۲ (ایالات متحده) |
مدت زمان | ۱۷۷ دقیقه |
کشور | ایالات متحده |
زبان | انگلیسی ایتالیایی لاتین |
هزینهٔ فیلم | ۷٫۲ میلیون دلار |
فروش گیشه | ۲۸۷ میلیون دلار |
ماجرای فیلم بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ اتفاق میافتد و داستان فیلم دربارهٔ خانوادهٔ مافیایی کورلئونه است. در این فیلم بازیگرانی همچون مارلون براندو، آل پاچینو، رابرت دووال، دایان کیتن و جیمز کان نقش آفرینی میکنند.
به دلیل استقبال تماشاگران از این فیلم، دو سال بعد از اکران آن، قسمت دیگری از این فیلم به نام پدرخوانده: قسمت دوم و در سال ۱۹۹۰ نیز قسمت سوم این فیلم با نام پدرخوانده: قسمت سوم ساخته شد. کوپولا گفتهاست: «فقط باید فیلم اول را میساختم!»
داستان
فیلم در جشن عروسی کانی، دختر دون ویتو کورلئونه، با کارلو ریزی در لانگ بیچ نیویورک، لانگ آیلند در اواخر تابستان ۱۹۴۵ شروع میشود. وقت پدرخوانده برای شنیدن خواهشهای دوستان و زیردستان چاپلوس پر شدهاست. یکی از این خواهشها را پسر (خوانده) او، جانی فونتن خواننده (که گویی شخصیت او از فرانک سیناترا الهام گرفته شدهاست) مطرح میکند. او به نفوذ کورلئونه برای گرفتن یک نقش در فیلمی که توسط جک ولتز تهیه میشود، احتیاج دارد. دون کورلئونه به او اطمینان خاطر میدهد که همه چیز را درست کند.
در این میان، مایکل، کوچکترین پسر دون، از خدمتش در جنگ جهانی دوم بازگشتهاست و به همراه دوست دخترش وارد جشن عروسی میشوند. کمی بعد وکیل خانواده، تام هاگن، وارد فیلم میشود. او بیخانمانی آلمانی-ایرلندی و دوست سانی، پسر بزرگ دون کورلئونه، بودهاست. دون، هاگن را در کودکی به خانه آورده و مانند پسر خودش او را بزرگ کردهاست. حال در بزرگسالی او وکیل شخصی و محرم اسرار خانوادهاست.
بعد از جشن، هاگن به هالیوود میرود و از رئیس استودیو، ولتز، میخواهد که فونتان را در فیلم به بازی بخواند. هاگن از طرف دون کورلئونه به ولتز برای پایان دادن به اعتصاب کاری که در حال از هم گسیختن استودیو بود، پیشنهاد کمک میدهد و اضافه میکند که دون لطف او را تا ابد فراموش نخواهد کرد. این خدمت دون در ازای واگذاری نقش کلیدی فیلم به فونتان است. ولتز که هنوز از فونتان به خاطر رابطهاش با هنرپیشهٔ جوانی که وی برای شکوفایی و موفقیتش وقت و پول زیادی صرف کرده بود، بسیار عصبانی است، این پیشنهاد را نمیپذیرد. ولتز فونتان را به این خاطر سرزنش میکند که باعث شده بود این هنرپیشهٔ آیندهدار قبل از آنکه توسط او به یک ستاره تبدیل شود، از دستش در برود و غضبناک هاگن را از منزلش بیرون میکند. صبح روز بعد، وقتی که ولتز از خواب برمیخیزد، سر بریدهٔ اسب اصیلش را که ششصد هزار دلار وقت آمریکا ارزش داشت و یک سرمایه هنگفت به حساب میآمد در تختخواب خود میبیند.
وقتی که تام به نیویورک برمیگردد، خانواده در حال معامله با ویرجیل سولوتزوی ترک، یک دلال با نفوذ هروئین، هستند. سولوتزو از دون کورلئونه تقاضای حمایت سیاسی و یک میلیون دلار پول برای واردکردن عمدهٔ هروئین و پخش آن میکند. علیرغم قول سولوتزو مبنی بر برگشت خیلی خوب پول، دون کورلئونه وارد معامله نمیشود، اما سانی بیتجربه برخلاف پدرش به این معامله اظهار علاقه میکند.
لوکا براسی، گانگستر وفادار دون کورلئونه ماًمور جمعآوری اطلاعات از خانوادهٔ تاتاگلیا، از حامیان سولوتزو، میشود. او خیلی زود توسط آنها کشته میشود. پس از امتناع دون کورلئونه، تام هاگن توسط سولوتزو دزدیده میشود. خود دون، اندکی پس از خرید میوه از یک دکه مورد حملهٔ مسلحانه قرار میگیرد. با این تصور که دون کورلئونه از بین رفتهاست، سولوتزو هاگن را راضی میکند که به سانی همان پیشنهادی را بدهد که خود او قبلاً به پدرش داده بود. پس از آزادی هاگن، سانی از قبول پیشنهاد سرباز میزند و قول میدهد که برای تلافی سوء قصد به جان پدرش، که به هر نحو زنده مانده بود، با تمام قوا با تاتاگلیاها بجنگد. اکنون خانواده کورلئونه خود را برای جنگ شدید احتمالی با سایر خانوادهها نیز آماده میکند و سایر خانوادههای مافیا برای جلوگیری از یک درگیری ویرانگر، علیه کورلئونهها جبهه میگیرند. در حالیکه کورلئونهها جمعاند و تلاش میکنند با لوکا براسی تماس بگیرند، جلیقه براسی به دستشان میرسد، جلیقهای که دور یک ماهی مرده پیچیده شدهاست: یک پیغام سیسیلی (لوکا براسی با ماهیها خوابیده).
مایکل که در تجارت خانواده وارد نشدهاست و خانوادههای دیگر او را به چشم یک غیرنظامی میبینند برای عیادت پدرش به بیمارستان میرود؛ ولی هیچ اثری از افراد پدرش که باید برای محافظت از او کشیک بدهند، نمیبیند. بدین ترتیب متوجه میشود که برای شلیک مجدد به پدرش، دوباره برنامهای ریخته شدهاست. مایکل با اینکه کمک خواسته، نگران این است که قبل از رسیدن کمک اتفاقی بیفتد مایکل، داماد انزوی شیرینیفروش را که برای ادای احترام به بیمارستان آمده بود به خدمت خود میگیرد. به او میگوید که بیرون بیمارستان در کنار او بایستد و تهدیدگرانه خود را مسلح جلوه دهد. بعد از مدتی ماشینهای پلیس به سرکردگی سروان مککلاسکی از راه میرسند. مایکل، مککلاسکی را به آدم سولوتزو بودن متهم میکند، و او هم با یک مشت فک مایکل را میشکند. مایکل در عین بیگناهی در شرف دستگیری است که تام هاگن با کاراگاهان خصوصی از راه میرسد. آنها حکمی از دادگاه مبنی بر حمل اسلحه دارند. مک کلاسکی صحنه را واگذار میکند و دون در امنیت قرار میگیرد.
در ادامه، مایکل داوطلب میشود که سولوتزو و محافظش، سروان مککلاسکی را آشکارا با سولوتزو همدست است از بین ببرد. آنها در یک رستوران با سولوتزو و مک کلاسکی یک نشست صلح ترتیب میدهند. مایکل با اسلحهای که قبلاً با دستور سانی در پشت سیفون دستشویی مخفی شده، هر دوی آنها را در آنجا میکشد.
از ترس دستگیر شدن قاتل، مایکل به سیسیل فرستاده میشود و آنجا تحت حمایت دن تماسینو، دوست قدیمی دون کورلئونه، قرار میگیرد. او در شهر کورلئونه، در حین قدم زدن با محافظانش، مسحور آپولونیای زیبا میشود و پس از یک معاشقهٔ کوتاه او را به همسری میگیرد. در این خلال، در آمریکا، دون کورلئونه از بیمارستان به خانه میآید، و با شنیدن اینکه کشتن سولوتزو و مککلاسی کار مایکل بوده، پریشان میشود. سانی به عنوان رهبر خانواده برادرش فردو را به لاس وگاس میفرستد تا با تجارت قمارخانه آشنا شود. در نیویورک، سانی تندمزاج شوهر خواهرش را به خاطر بدرفتاری با کانی، خواهر آبستنش، به شدت کتک میزند. پس از آنکه کارلو، کانی را برای بار دوم کتک میزند، سانی به تنهایی برای انتقامجویی به دنبال او میافتد. در این حین دشمنان خانواده که در یک باجه عوارض راهداری کمین کردهاند سانی را به شکل فجیعی با ضرب گلولههای فراوان از پا درمیآورند.
دون کورلئونه به جای ادامه انتقام جوییها، در یک جلسه با سران پنج خانواده به ناچار با قاتلین پسر بزرگش دست داده و ترتیبی میدهد که پسر کوچکش بتواند در امنیت کامل به خانه برگردد. در سیسیل، مایکل آمادهٔ بازگشت به آمریکا میشود. قبل از حرکت، یک بمب در ماشین وی کار گذاشته میشود. اما به جای او، آپولونیا کشته میشود.
در جلسهٔ سران خانوادههای نیویورکی، دون درمییابد که شخص پشت این جنگها و مرگ سانی، دون امیلیو بارزینی است، و نه فیلیپ تاتاگلیا. مایکل از سیسیل بر میگردد و با کی، دوست دختر سابقش، تماس میگیرد. میگوید که به او احتیاج دارد، پدرش به فعالیت خود خاتمه داده، و در طی پنج سال، خانواده کورلئونه کاملاً قانونی خواهد شد. اکنون در نبود سانی و به علت زرنگ نبودن فردو به اندازهٔ کافی، مایکل مسئول خانواده شدهاست. مایکل عازم نوادا میشود. در لاس وگاس، در هتل-کازینویی که نیمی از سرمایهٔ آن از کورلئونههاست، و توسط مول گرین (شخصیتی که احتمالاً از باگزی سیگل الهام گرفته شده) اداره میشود، فردو، برادر مایکل از او استقبال میکند. میکایی مارکر دن، جانی فونتان را نیز فرامیخواند، و از او میخواهد که قراردادی را امضا کند که طی آن سالی چند مرتبه با کازینو در تماس جدی درآید، و همچنین از او خواهش میکند که دوستانش در هالیوود را هم به سوی کازینو سوق دهد. فونتان از فرصت پیش آمده برای تلافی لطف دون خوشحال میشود. مایکل درصدد است که تجارت روغن زیتون در نیویورک را رها کند و خانواده را به نوادا بیاورد. به مو گرین پیشنهاد خرید سهمش را میدهد. اما از آنجایی که گرین تصور میکند که کورلئونهها ضعیف هستند، و او میتواند سهمش را به قیمت بهتری به بارزینی بفروشد، این پیشنهاد را با گستاخی رد میکند.
مایکل همراه همسرش، کی، و پسرش، آنتونیو، به خانه برمیگردد. در یکی از لطیفترین صحنههای فیلم، ویتو کورلئونه متذکر میشود که دشمنان مایکل با تلاش برای ترتیب دادن یک نشست توسط آشنایان مورد اطمینان، درصدد کشتن او هستند و کسی که پیشنهاد نشت با بارزینی را به او بدهد، قطعاً خائن است. در عین حال اعتراف میکند که همیشه امیدوار بوده که پسر کوچکش هیچگاه غرق تجارت خانواده نشود. کمی بعد، دون کورلئونه در حالیکه با نوهاش آنتونی در باغ بازی میکند، به دلیل سکتهٔ قلبی جان میسپارد. در مراسم خاکسپاری، کاپورژیم خانواده، تسیو به مایکل پیشنهاد یک نشست با دون بارزینی را در مرغزارهای تسیو میدهد، یعنی جایی که مایکل احساس امنیت کند. مایکل این پیشنهاد را میپذیرد، ولی به خیانت تسیو به خانواده پی میبرد. مایکل تصمیم میگیرد تا قبل از تعمید خواهرزادهاش عازم حرکت نشود.
در ادامه مایکل ترتیب کشتن سران سایر خانوادهها را میدهد. روکو لامپونه، فیلیگ تاتاگلیا را ترور میکند. آل نری، امیلیو بارزینی را میکشد. پیتر کلمنزا به ویکتور استراسی شلیک میکند. ویلی ویسی، کارمین کونیو را به قتل میرساند. در همین خلال، مو گرین هم در لاس وگاس کشته میشود. این لحظههای نفسگیر آدمکشیها بهوسیله تدوین موازی با صحنه شرکت مایکل در مراسم مذهبی تعمید همزمان شدهاست. وقتی که تسیو و تام هاگن آمادهٔ ترک جلسه میشوند، تعدادی از افراد هاگن، تسیو را محاصره میکنند و او را به داخل ماشین خود میآورند. او دیگر هرگز دیده نمیشود. تسیو در آخرین لحظات به تام میگوید: «به مایک بگو به خاطر کار بود. همیشه دوستش داشتم».
به دنبال ردیابی قتل سانی، مایکل به کارلو میرسد و او به نقشش در قتل اقرار میکند. مایکل میگوید که کارلو به لاس وگاس تبعید خواهد شد، ولی در ماشین توسط کلمنزا خفه میشود. در انتهای فیلم، کی میبیند که کلمنزا و روکو کاپورژیم جدید به مایکل ادای احترام میکنند، دستش را میبوسند و او را «دون کورلئونه» خطاب میکنند. در به روی او بسته میشود، و این در حالی است که مایکل دقیقاً همانی شده که پدرش نمیخواست.
بازیگران
- مارلون براندو در نقش دون ویتو کورلئونه
- آل پاچینو در نقش مایکل کورلئونه
- جیمز کان در نقش سانی کورلئونه
- ریچارد اس. کاستلانو در نقش پیت کلمنزا
- رابرت دووال در نقش تام هاگن
- دایان کیتن در نقش کی آدامز-کورلئونه
- جان کازال در نقش فردو کورلئونه
- تالیا شایر در نقش کانی کورلئونه
- ایب ویگودا در نقش سالواتوره تسیو
- آل لتیری در نقش ویرجیل سولوتسو
- جیانی روسو در نقش کارلو ریتزی
- استرلینگ هایدن در نقش کاپیتان مک کلوزکی
- لنی مونتانا در نقش لوکا براسی
- ریچارد کونته در نقش املیو بارزینی
- ال مارتینو در نقش جانی فونتین
- جان مارلی در نقش جک وولتز
- آلکس روکو در نقش مو گرین
- مرگانا کینگ در نقش کارملا کارلئونه
- سالواتوره کورسیتو در نقش آمریگو بوناسرا
- کورادو گیپا در نقش دان توماسینو
- فرانکو چیتی در نقش کالو
- آنجلو اینفانتی در نقش فابریزیو
- جانی مارتینو در نقش پائولی گاتو
- ویکتور رندینا در نقش فیلیپ تاتاگلیا
- تونی جورجو در نقش برونو تاتاگلیا
- سیمونتا استفانلی در نقش آپولونیا ویتلی-کارلئونه
- لوئیس گاس در نقش دان زولوچی
- تام روسکوئی در نقش روکو لامپونه
- جو اسپینل در نقش ویلی چیچی
- ریچارد برایت در نقش آل نری
- جولی گرگ در نقش ساندرا کارلئونه
- جینی لینرو در نقش لوسی مانچینی
- سوفیا کوپولا در نقش نوزاد مایکل فرانسیس ریتزی
پخش دیویدی
پدرخوانده به همراه دو قسمت دیگرش در سال ۲۰۰۱ برای اولین بار روی دیویدی رفت. کمی بعد این سه دیویدی به همراه یک دیسک پشت صحنه در یک مجموعه با عنوان پدرخوانده: کلکسیون دیویدی به بیرون عرضه شد. دفعهای دیگر در سال ۲۰۰۷ این مجموعه فیلم دوباره بر روی دیویدی عرضه شد. این بار بر روی پنج دیسک دیویدی باعنوان تجدید کوپولا. از مزایای این پخش مجدد، پشت صحنههای جدید بود. در اوایل ۲۰۰۸ نیز این مجموعه فیلمهای کوپولا روی دیسکهای بلوری به بازار آمد.
فروش
فیلم با ۶ میلیون دلار هزینه ساخته شد اما در اکران عمومیاش در سال ۱۹۷۲ طی ۱۸ هفته بیش از ۱۰۱ میلیون دلار در آمریکا و ۱۷۰ میلیون دلار آمریکا در گیشه جهانی فروش کرد (در کل ۲۷۰ میلیون دلار).
موسیقی
موسیقی فیلم ساخته نینو روتا موسیقیدان ایتالیایی است که علاوه بر آهنگسازی به عنوان یک رهبر ارکستر بزرگ نیز مشهور است. روتا برای ساخت موسیقی این فیلم از ترکیب سبک خاص موسیقی جاز ایتالیا با موسیقی احساسی سیسیل استفاده کرد. نتیجه کار با وجود آنکه کاملاً رمانتیک و احساسی بود توانست در تمام صحنههای فیلم اعم از احساسی، هیجانی، صحنههای درگیری و نبرد و … حضور داشته باشد.
جوایز
- اُسکار
این فیلم نامزد ۱۱ جایزه اسکار و برنده ۴ اسکار شد، اما بعدها جایزه اسکار بهترین موسیقی متن اعطاشده به این فیلم پس گرفته و باطل شد
جایزه | رده | نامزدی | نتیجه |
---|---|---|---|
چهل و پنجمین دوره جوایز اسکار | جایزه اسکار بهترین فیلم | آلبر اس. رودی | برنده |
جایزه اسکار بهترین کارگردانی | فرانسیس فورد کوپولا | نامزدشده | |
جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد (نپذیرفت) | مارلون براندو | برنده | |
جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد | جیمز کان | نامزدشده | |
رابرت دووال | نامزدشده | ||
آل پاچینو | نامزدشده | ||
جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی | ماریو پوزو، فرانسیس فورد کوپولا | برنده | |
جایزه اسکار بهترین طراحی لباس | آنا هیل جانستو | نامزدشده | |
جایزه اسکار بهترین تدوین | ویلیام اچ. رینولدز، پیتر زینر | نامزدشده | |
جایزه اسکار بهترین میکس صدا | پارلز گرنزباخ، ریچارد پورتمن، کریس نیومن | نامزدشده | |
جایزه اسکار بهترین موسیقی فیلم | نینو روتا | باطل شد | |
26th British Academy Film Awards | جایزه بفتای بهترین بازیگر نقش اول مرد | مارلون براندو (همچنین برای The Nightcomers) | نامزدشده |
جایزه بفتای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد | رابرت دووال | نامزدشده | |
Most Promising Newcomer to Leading Film Roles | آل پاچینو | نامزدشده | |
جایزه بفتای بهترین موسیقی فیلم | نینو روتا | برنده | |
Best Costume Design | آنا هیل جانستون | نامزدشده | |
25th Directors Guild of America Awards | Outstanding Directorial Achievement in Motion Pictures | فرانسیس فورد کوپولا | برنده |
سیامین مراسم گلدن گلوب | جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم درام | برنده | |
جایزه گلدن گلوب بهترین کارگردانی | فرانسیس فورد کوپولا | برنده | |
جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم درام | مارلون براندو | برنده | |
آل پاچینو | نامزدشده | ||
جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر نقش مکمل مرد | جیمز کان | نامزدشده | |
جایزه گلدن گلوب بهترین فیلمنامه | ماریو پوزو و فرانسیس فورد کوپولا | برنده | |
جایزه گلدن گلوب بهترین موسیقی | نینو روتا | برنده | |
15th Grammy Awards | Best Original Score Written for a Motion Picture or TV Special | نینو روتا | برنده |
25th Writers Guild of America Awards | Best Drama Adapted from Another Medium | ماریو پوزو و فرانسیس فورد کوپولا[1] | برنده |
بازی
در ۱۱ مارس سال ۲۰۰۶ بازی پدرخوانده توسط کمپانی الکترونیک آرتس منتشر شد که داستان فیلم مشهور پدرخوانده را به تصویر میکشد.
جستارهای وابسته
- پدرخوانده: قسمت دوم
- پدرخوانده: قسمت سوم
- مارلون براندو
- آل پاچینو
- جیمز کان
- سبحان اکرامی مدیر دوبلاژ دوبلهٔ سوم
- ویتو کورلئونه
- مایکل کورلئونه
- سانی کورلئونه
منابع
- پدرخوانده، نوشته جان لوئیس. مترجم امین مدی. تهران، کتاب آمه. آذر ۹۳
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «The Godfather». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۳۱ اوت ۲۰۲۰.
- "Previous Nominees & Winners". The Writers Guilds Awards. Writers Guild of America. Archived from the original on March 7, 2016. Retrieved March 13, 2018.
پیوند به بیرون
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به پدرخوانده در ویکیگفتاورد موجود است. |
- وبگاه رسمی سری فیلم پدرخوانده
- پدرخوانده در بانک اطلاعات اینترنتی فیلمها (IMDb)
- پدرخوانده در فهرستِ بنیاد فیلم آمریکا
- پدرخوانده در باکس آفیس موجو
- پدرخوانده در راتن تومیتوز
- پدرخوانده در متاکریتیک
- خلاصه داستان و داستان کامل فیلم پدرخوانده
- ۱۰ نکته دربارهٔ فیلم «پدرخوانده»
- جالب فیلم The Godfather - پدرخوانده