قاشق
کفچه[1] یا قاشُق ابزار کوچک فلزی یا چوبی است که دسته دارد و برای جایهجایی غذا و خوردن آن بهکار میرود.[2] معمولاً برای خوردن غذاهای مایع، نیمهمایع، یا دانه دانه (مانند برنج) که خوردن آنها با چنگال دشوار است از قاشق استفاده میکنند. از قاشق همچنین در آشپزی و برای افزودن مواد یا پیمانه کردن آنها استفاده میشود.
از قاشق برای خوردن غذا های مختلف استفاده می شود
ریشه واژه
واژه قاشق معرب واژه فارسی کهن کَفچَک است. معادل فارسی آن کفچه است که از کَفچَک (kafčak) فارسی میانه بازمانده است.[3] در دیگر زبانهای ایرانی مانند کردی «کَوچِک»، لری «کَمچه»، تالشی «کِچه» و در گیلکی و مازنی کَچه آمدهاست. گمان میرود این واژه با واژه کفگیر هم خانواده است. واژه «کفچه لیز»[4] نیز از مشتقات این واژه است.
انواع قاشق
قاشق غذاخوری، قاشق چایخوری، قاشق مرباخوری، قاشق سوپخوری، قاشق دسرخوری، ملاقه
منابع
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ قاشق موجود است. |
-
- سعدی: ز دیگدان لئیمان چو دود بگریزند ****نه دست کفچه کنند از برای کاسهٔ آش
- نظامی: تا شکمی نان و دمی آب هست****کفچه مکن بر سر هر کاسه دست
- مولوی: به گرد دیگ دل ای جان چو کفچه گرد به سر****که تا چو کفچه دهان پر کنی از آن حلوا
- خاقانی: دست کفچه مکن به پیش فلک****که فلک کاسهای است خاک انبار
- اوحدی: تا شدم کفچه دست و کاسه شکم****بر در خلق میشدم که: درم
- دهلوی:صفت کاس رباب و به سرش کفچهٔ دست****که دران کاسهٔ خالی ست نعم چند الوان
- صائب: گدای کوچه عشق است چرخ ازرق پوش****تو دست کفچه کنی پیش این گدای که چه؟
- لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ قاشق.
- فرهنگ پهلوی فروشی
- برون شد دیگت از سر میستیزی **** که در هر دیگ همچون کفچه لیزی. عطار (اسرارنامه).