شرطی‌شدن فعال

شرطی‌شدن فعال(نام‌های دیگر:شرطی‌شدن کنش‌گر، شرطی‌شدن ابزاری، شرطی‌شدن نوع II، آزمون و خطا)یک نوع یادگیری همخوان یا تداعی است. در شرطی‌شدن فعال، جانور یاد می‌گیرد که بین یکی از رفتارهای خودش، با یک پاداش یا تنبیه ارتباط برقرار کند.

گردانندگان سیرکها، از طریق شرطی‌شدن فعال، به شکل‌دهی رفتار حیوانات می‌پردازند. (حکاکی سنگی از گیبسون و کو، ۱۸۷۳)

ثرندایک:قانون اثر

در ابتدا پاسخ‌های گربه عمدتاً غریزی بود؛ اما با گذشت زمان، پاسخ فشردن اهرم تقویت، و پاسخ‌های دیگر تضعیف شدند.

ادوارد لی ثرندایک، در اواخر قرن نوزدهم، از طریق آزمایش‌های معروف خود با گربه نشان داد که چگونه جانور به تدریج از طریق آزمایش و خطا یاد می‌گیرد. هنگامی که گربه در قفس‌های موسوم به جعبهٔ معما، قرار می‌گرفت، برای رسیدن به غذا رفتارهایی انجام می‌داد؛ ولی وقتی کوشش‌هایی منجر به غذا می‌شدند، میزان خطای حیوان کاهش می‌یافت تا جایی که بدون هیچ کوشش اضافی موفّق می‌شد به غذا دست یابد.[1]

بنابراین وقتی پاداشی بلافاصله به دنبال یکی از رفتارها بیاید، یادگیری عمل قوی‌تر می‌شود. ثرندایک این نیرومند شدن را قانون اثر (به انگلیسی: Law of Effect) نامید.[1]

اسکینر:جعبهٔ آزمون و خطا

جعبهٔ اسکینر

در آزمایش‌های برحاس فردریک اسکینر، موش یا کبوتری را در جعبه‌ای (جعبهٔ اسکینر) قرار می‌دادند. جعبه دارای اهرم‌های متفاوتی بود که موجب دریافت غذا یا آب؛ یا برعکس موجب شوک الکتریکی می‌شدند. حیوان در جعبه به اکتشاف دست می‌زد و گاهی اوقات تصادفاً میلهٔ تعبیه شده را فشار می‌داد.[1]

تقویت یا پاداش هر فرایندی است که احتمال بروز یک رفتار خاص را افزایش دهد؛ خواه با ارائهٔ یک محرک دلخواه (تقویت مثبت) یا حذف یک محرک آزاردهنده (تقویت منفی).[1]

تنبیه عکس تقویت است و عبارتست از هر فرایندی که باعث کاهش احتمال بروز یک رفتار می‌شود؛ خواه از طریق ارائهٔ یک محرک آزاردهنده یا حذف محرک خوش‌آیند.[1]

با آزمون و خطا می توان به جانور یاد داد که در موقعیت خاص ، رفتار مشخصی انجام دهد یا اینکه آن را انجام ندهد.

بریلندها:شکل‌دهی

بریلند و بریلند، نشان دادند که با تقویت پاسخ‌های موردنظر، می‌توان رفتار جانور را در جهت دلخواه شکل داد. البته به علت وجود محدودیت‌های زیست‌شناختی نمی‌توان هر رفتاری را در هر جانوری به وجود آورد.[1]

برنامه‌های تقویت

برنامه‌های تقویت نوع پاسخ‌دهی را تعیین می‌کنند. مهم‌ترین برنامه‌های تقویت عبارتند از:

  • برنامهٔ نسبتی ثابت(FR): تقویت وابسته به تعداد پاسخ‌های جانور؛ تعداد پاسخ‌ها قابل پیش‌بینی.
  • برنامهٔ نسبتی متغیر(VR): تقویت وابسته به تعداد پاسخ‌های جانور؛ تعداد پاسخ‌ها غیرقابل پیش‌بینی.
  • برنامهٔ زمانی ثابت(FI): تقویت وابسته به زمانی معیّن.
  • برنامهٔ زمانی متغیر(VI): تقویت وابسته به زمانی نامعیّن.[1]

نظریهٔ پریماک در شرطی‌شدن فعال

طبق نظریهٔ پریماک(۱۹۵۹)، به جای آن‌که محرک‌ها را تقویت‌کننده‌هایی بدانیم که ارائهٔ آن‌ها موجب نیرومند شدن پاسخ شده و قبل از پاسخ باید ظاهر شوند، بهتر است تقویت‌کننده‌ها را، نوعی پاسخ یا فعالیت بدانیم. برای مثال پریماک معتقد است که در آزمایش اسکینر، قطعهٔ غذایی تقویت‌کننده نیست، بلکه خوردن غذا تقویت‌کننده‌است.

پریماک بر این باور است که برای هر جانور معین، یک سلسله مراتب تقویتی وجود دارد که در آن تقویت‌کننده‌های بالاتر، فعالیت‌هایی هستند که احتمال پرداختن جانور به آن‌ها بیش‌تر است.

اصل پریماک بیان می‌دارد که در مورد هر جانور معین، هر فعالیت در سلسله مراتب تقویتی می‌تواند با هر یک از فعالیت‌های بالاتر از آن تقویت شود؛ و به نوبهٔ خود می‌تواند فعالیت‌های پایین‌تر از خود را تقویت کند.

مایر و سلیگمن:کنترل و عوامل شناختی

مایر و سلیگمن در آزمایش‌هایی(۱۹۷۶) مشابه با آزمایش‌های رسکورلا دربارهٔ شرطی‌شدن کلاسیک؛ بر کم‌اهمیتی مجاورت در مقایسه با پیش‌بینی‌پذیری؛ به عنوان عامل اساسی در شرطی‌شدن وسیله‌ای تأکید کردند.[1]

شرطی‌شدن فعال در انسان

کودکی که در هنگام خواب بدون هیچ مشکل یا عارضهٔ جسمی خاصی، صرفاً برای جلب توجه بیش از اندازهٔ والدین بداخلاقی و بدقلقی می‌کند؛ با عدم توجه والدین، دست از این رفتار خود خواهد کشید.[1]

مثال دیگر، کودکی است که یاد می‌گیرد شیر آب گرم را ببندد؛ تا از آمدن آب داغ به وان حمام جلوگیری کند.[1]

همچنین در کودکی که یاد می‌گیرد، حمله و خشونت نسبت به خواهر یا برادر تنبیه والدین را در پی خواهد داشت، و به این خاطر از خشونت اجتناب می‌کند. در اینجا هم شرطی‌شدن فعال مشاهده می‌شود. البته شرطی‌شدن فعال از طریق تنبیه معایبی هم دارد، از جمله آنکه فرد یاد نمی‌گیرد چه کاری را انجام دهد و نتایجش به اندازهٔ ارائهٔ پاداش، قابل پیش‌بینی نیست. دیگر آنکه می‌تواند منجر به احساس نفرت از فرد تنبیه‌کننده یا موقعیتی که در آن تنبیه صورت گرفته، شده و اثرات مخرب‌تری به بار آورد.[1]

پیوند به بیرون

پانویس

  1. گروه مولفان (۱۳۸۸)، «فصل ۷:یادگیری و شرطی‌شدن»، زمینه روان‌شناسی هیلگارد و اتکینسون، ترجمهٔ گروه مترجمان (ویراست چهاردهم)، تهران: انتشارات گپ، ص. صفحه ۱۸۰ تا ۱۸۵
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.