شر

شر در برابر خیر، مفهومی نزدیک به بی اخلاقی است در فلسفه اخلاق خیر به وجود، وجود مطلوب و لذت؛ و شر به عدم، فقدان کمال و درد و رنج تعریف شده است.[1] این سؤال که آیا شر نسبی، مطلق یا موهوم است به چهار دیدگاه متقابل منجر می‌شود: مطلق گرایی اخلاقی، نسبی‌گرایی اخلاقی، اخلاق‌ستیزی و جهانی‌گرایی اخلاقی.

دسته‌بندی شر

در یک تقسیم‌بندی متداول، شر را از جهت مصداق به دو دسته تقسیم می‌کنند:شر اخلاقی و شر طبیعی. شر اخلاقی، شری است که مستقیماً در نتیجه عمل ناپسند انسانی به وجود می‌آید؛ مانند قتل، دزدی، غارت و تجاوز. همچنین زلزله، آتشفشان، سیل، طوفان و امراض لاعلاج نیز نمونه‌هایی از شرور طبیعی هستند.[1][2]

لایبنیتس شرور را سه دسته می‌داند:

  • شر اخلاقی یا خطا
  • شر طبیعی یا فیزیکی: رنج‌هایی که بر موجود عاقل و حساس وارد می‌شوند.
  • شر فلسفی یا متافیزیکی: تمام موجودات به جز خدا مصداق این نوع شر هستند، زیرا دارای نقص وجودی می‌باشند.

در تقسیم‌بندی دیگری، می‌توان شرور را در چهار گروه جای داد:

  • شر اخلاقی یا خطا
  • شر طبیعی یا فیزیکی
  • شر فلسفی یا متافیزیکی
  • شر احساسی یا عاطفی: حالات ناخوشایند روانی که بر اثر برخورد با سه قسم دیگر شرور، بر بشر عارض می‌شوند؛ همچون درد، رنج، غم و ناکامی.[3]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. جعفر سبحانی و محمد محمدرضایی، اندیشه اسلامی ۱، صفحهٔ ۱۲۲
  2. نایجل واربرتون، الفبای فلسفه، صفحهٔ ۴۱
  3. عسکری سلیمانی امیری، نقد برهان ناپذیری وجود خدا، صفحهٔ ۳۲۵
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.