دلالت
زمانی که صدای زنگ در را میشنوید، متوجه میشوید کسی پشت در است و شما را میخواند؛ و این انتقال ذهنی [از شنیدن صدای زنگ به اینکه کسی پشت در است] به آن جهت است که صدای زنگ مبین وجود کسی است که شما را میخواند؛ بهعبارتی دیگر صدای زنگ بر وجود آن شخص دلالت دارد. صدای زنگ دال، و وجود آن شخص مدلول، و این ویژگیِ صدای زنگ دلالت است. دلالت عبارت است از اینکه شی بهگونهای باشد که هنگام علم بهوجود آن ذهن آدمی بهوجود شی دیگری منتقل گردد.[1]
معلم دینی ما این رامنطق اسلام گفت به ما.یادت باشه گفتی یهوه ویهود.
اقسام دلالت
دلالت به سه دسته تقسیم میشود:
دلالت عقلی: دلالتیاست که با استدلال و تفکر بر ما معلوم میشود؛ مانند دلالت دود بر آتش، دلالت جایپا بر رهگذر، دلالت مصنوع بر صانع و…[2]
دلالت طبعی: دلالتیاست که در آن آثار خارجی بدنی به حالات طبیعی یا نفسانی رهنمون میشود؛ مانند دلالت سرفه بر سینهدرد، سرخی چهره بر تب، پریدگی رنگ بر کمخونی، خنده بر شادمانی و گریه بر اندوه.[2]
دلالت وضعی: دلالتی که سبب آن قراردادی بین مردم باشد؛ مانند دلالت چراغ قرمز بر لزوم توقّف اتوموبیل، دلالت لباس سیاه بر ماتم و…[2]
دلالت لفظ بر معنی
یکی از اقسام دلالت وضعی، دلالت لفظ بر معنی است، زیرا هر لفظی در یک زبان به ازای معنی معیّنی وضع شده است. دلالت لفظ بر معنی بر چند دسته است:
دلالت مطابقه: دلالت لفظ بر تمام معنی خود از جهت آن که لفظ برای آن نامگذاری شده است را دلالت مطابقه مینامند؛ مانند کسی که درخت بگوید و مقصودش همهٔ اجزای درخت باشد.[2]
دلالت تضمن: دلالت لفظ بر یک جزء یا همهٔ اجزای معنی است و به این جهت تضمن نامیده میشود که کلی اجزای خود را در بر دارد، و چون لفظ بر معنی خود دلالت میکند، بر اجزاء هم دلالت میکند. مثلاً وقتی گفته میشود « میز شکست» و منظور یک پایهٔ میز باشد.[2]
دلالت التزام: یعنی دلالت لفظ بر امری خارج از معنی که از آثار و لوازم معنی است، و به همین سبب با آن همراه است. مانند این که گفته میشود « خانهام را دزد برد» و منظور « اثاث خانه» باشد یا این که بگویند « علی شیر است» و منظور از شیر معنای شجاع باشد.[2]
در دلالت تضمن و التزام، وضع و عقل هر دو دخالت دارند.[2]
جستارهای وابسته
منابع
- منطق مظفر، صفحهٔ ۵۹.
- کتاب منطق سال سوم ادبیات و علوم انسانی