دستوریشدگی
دستوریشدگی یا دستوری شدن (به انگلیسی: Grammaticalization) یکی از مهمترین فرایندهای تغییر زبانی[و 1] است که در تاریخ تحول زبانها رخ میدهد و طی آن، عناصر واژگانی به سمت گرفتن نقشهای دستوری پیش میروند و کارکرد دستوری پیدا میکنند یا واحدهای دستوری موجود، دستوریتر میشوند.[1] این فرایند معمولاً در برابر واژگانیشدگی قرار میگیرد. از زبانشناسان غیرایرانی، برند هاینه، پل هاپر، ویلیام کرافت و کریستین لمان و از زبانشناسان ایرانی، مهرداد نغزگوی کهن به تفصیل دربارهٔ دستوریشدگی بحث کردهاند.
از رهگذر دستوریشدگی مقولههای اصلی[و 2] (اسم و فعل) تبدیل به مقولههای فرعی[و 3] (افعال معین، اشاریها[و 4] و غیره) میشوند.[2]
نمودار مرحلهای دستوریشدگی
خودمختاریِ اجزای زبانی که مشمول پروسه دستوریشدگی میشود چه از نظر صوری و چه از نظر معنایی کاهش مییابد. این تغییر در مسیر خاصی صورت میگیرد که میتوان آنرا با نموداری جهتدار به نام نمودارِ مرحلهای دستوریشدگی[و 5] بازنمود.[3]
جزء واژگانی آزاد -> کلمهٔ نقشی -> واژهبست -> وند تصریفی
این نمودار برای همه زبانها به شکل بالا نیست مثلاً برای زبان اسکاندیناوی باستان اینگونه است:
صورت آزاد -> واژهبست -> وند اشتقاقی -> وند تصریفی
بر طبق این نمودار پروسه دستوریشدگی یک پروسه یکجهتی[و 6] از واژگان به دستور است و حرکت در خلاف آن ممکن نیست. اما پژوهشهای که در دههٔ نود قرن بیستم میلادی انجام گرفت نشان داد که تغییر در جهت مخالف دستوریشدگی نیز امری محال نیست و دستوریزدایی[و 7] نیز ممکن است رخ دهد.[4]
واژهنامه
- Language change
- major categories
- minor categories
- Demonstratives
- cline of grammaticality
- Unidirectionality
- degrammaticalization
منابع
- مهرداد نغزگوی کهن (اسفند ۱۳۸۷)، «بررسی فرایند دستوریشدگی در فارسی جدید» (PDF)، ویژه نامه نامه فرهنگستان (دستور) (۴)، ص. ۳
- مهرداد نغزگوی کهن (تابستان ۱۳۸۹)، «چگونگی شناسایی موارد دستوریشدگی» (PDF)، پژوهشهای زبان و ادبیات تطبیقی (۲)، ص. ۱۵۵
- مهرداد نغزگوی کهن (تابستان ۱۳۸۹)، «چگونگی شناسایی موارد دستوریشدگی» (PDF)، پژوهشهای زبان و ادبیات تطبیقی (۲)، ص. ۱۵۱
- مهرداد نغزگوی کهن (بهار و تابستان ۱۳۹۰)، «مقایسه دستوری شدگی و دستوری زدایی در فارسی کنونی (مطالعه موردی: تبدیل برخی وندهای تصریفی به اشتقاقی)» (PDF)، زبانشناسی و گویشهای خراسان (۴)، ص. ۹۱–۹۳