خودنگاره
خودنگاره چهرهنگاری نقاش، عکاس یا پیکرهساز از خود است. کشیدن خودنگاره در میان نقاشان از دهههای پس از رنسانس (یا حتی پیش از آن) رواج یافت و در اواخر سده ۱۹ و اوایل سده ۲۰ میلادی به اوج رسید. واقعگرایی و دریافتگری ربع آخر سده نوزدهم نگاه نقاش را بیشتر متوجه خویش و مسائل اطراف خود کرد. در این دوره نقاشان پی بردند که خود نیز جزئی از واقعیت و هستی موجود هستند و میتوانند موضوع نقاشی خود قرار گیرند. خودنگارههای سدهٔ بیستم نوعی خودکاوی و روانشناسی خویشتن محسوب میشوند.[1]
از جمله نقاشانی که خودنگارههای شناختهشدهای از خود بهجای گذاردهاند میتوان به رامبرانت و ون گوگ و فريدا كالو اشاره کرد.
خودنگارههای ون گوگ
ون گوگ در حدود ده سال فعالیت هنری خویش، بهویژه در چهار–پنج سال آخر عمرش، علاوه بر تکچهرههایی که از اطرافیانش کشید، بیش از ۲۰ تکچهره نیز از خود كشيد . ون گوگ در خودنگارههای خویش بیقراری و گرانباری انسانی پرشور را نشان میدهد که با نگاهی نافذ و معنیدار، خود را در نگاه مخاطب مینگرد. در بیشتر این آثار، کت آبی، پیراهن سفید، ریش قرمز و نگاه مضطرب به چشم میخورَد و هالهای از امواج رنگی در پیرامون صورت نقاش چرخ میزند. دو مورد از متفاوتترین و تکاندهندهترین خودنگارههای ون گوگ آنهایی است که در بدترین روزهای بیماریاش کشیدهاست. یکی از این تکچهرهها متعلق به سال ۱۸۸۹ و پس از حادثهٔ بریده شدن گوش اوست که در آن، باند سفیدی نیز بر دور سر او پیچیده شدهاست. نقاشی دیگر، آخرین تکچهرهٔ او و مربوط به چند ماه پیش از مرگش در سال ۱۸۹۰ است. این تابلو اثری عمیقاً تکاندهنده است که قدرت هراسآور نگاههای یک روانپریش را ثبت میکند.[2]
نگارخانه
- خودنگارۀ کمالالملک، ۱۹۱۷
- خودنگارۀ ژان باتیست سیمون شاردن در لباس کار، ۱۷۷۱
- خودنگارۀ رامبرانت، دهۀ ۱۶۶۰
- خودنگارۀ پیتر پل روبنس، ۱۶۲۳ م.
- خودنگارۀ ون گوگ، ۱۸۸۹
- خودنگارۀ گوستاو کوربه، حدود ۱۸۴۳
- خودنگارۀ هانری ماتیس، ۱۹۰۶
- خودنگارۀ دانته گابرییل روستی، ۱۸۴۷
جستارهای وابسته
- خودچهره با گردنبند خار و مرغ مگس
- کمالالملک (پرتره نیمرخ)
پانویس
منابع
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ خودنگاره موجود است. |
- احمدی ملکی، رحمان (۱۳۷۹). «در آیینۀ خویشتن: نگاهی به "اتوپرترۀ" چند نقاش». هنرهای تجسمی (۱۰): صص۱۲۶–۱۴۱. دریافتشده در ۲۰۱۴-۰۵-۲۷.