خلار
خلار، روستایی از توابع بخش همایجان شهرستان سپیدان در استان فارس ایران است. در گذشته(قبل از انقلاب ۵۷)مهم ترین مرکز تولید شراب شیراز بوده است.
اطلاعات کلی | |
---|---|
کشور | ایران |
استان | فارس |
شهرستان | سپیدان |
بخش | بخش همایجان |
دهستان | همایجان |
مردم | |
جمعیت | ۳۱۱ نفر (سرشماری ۹۵) |
کد آماری | ۰۷۶۳۴۶ |
جمعیت
این روستا در دهستان همایجان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۸۱ نفر (۶۴خانوار) بودهاست.
جستارهای وابسته
منابع
توسط وبلاگ خلار و ناشر وثوق.
- «نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۸۵». درگاه ملی آمار ایران. بایگانیشده از اصلی در ۱ ژانویه ۲۰۱۳. دریافتشده در ۱ ژانویه ۲۰۱۳.
پیوند به بیرون
- خلر و خلار در لغتنامهٔ دهخدا
روستای خلار، در شمال غربی و 35کیلومتری شیراز(به طول و عرض ۲۳۸۹/۵۲ و۹۶۴۷/۲۹جغرافیایی) قرار دارد؛ هماکنون مردم محلی و گردشگران از سه طریق به این روستای شگفت انگیز وارد میشوند:1- از جنوب شرقی روستا از طریق راهی که روبروی روستای کلستان میباشد(ورودی اول وقدیمیترین راه ورودی خلار ).2-و از جنوب غربی خود، راهی که حدفاصل روستای شول و سنگر میباشد و بین مردم روستا به راه شول معروف است(ورودی دوم) 3- از شمال روستا ،از طریق خروجی بزرگراه در حال احداث اصفهان-سپیدان (راه بیضا). این روستا جزء بخش همایجان از شهرستان سپیدان میباشد. نام خلار ..بسیاری از مردم خلار به اشتباه فکر میکنن نام خلار از خالکوبی چند صد سال پیش گرفته شده که به نوعی مرسوم بوده ولی دو نقل قول وجود دارد که بیشتر واقعیت نزدیک است یک.به دلیل وجود تاکستانهای و رواج تولید شراب تا قبل از انقلاب اسلامی به زبان اقوام مغول خول به معنی شراب ولار به معنی شهر یا سرزمین شراب گفته میشود و نقل قول دوم که بسیار به حقیقت نزدیکتر است در گذشته مردم روستایی خلار زرتشتی بودن و در زبان فارسی پهلوی که گویش حال حاضر خلاریها است خل به معنی خاکستر آتش میباشد و خلار به معنی شهر یا سرزمین آتش میباشد و معنی خالکوبی بیشتر به یک شوخی تلخ شبیه است
خلار در قدیم یکی از بزرگترین روستاهای فارس بودهاست و حتی قبل از پدیدار آمدن شیراز نیز وجود داشتهاست و در کتابهای تاریخی آمده است که قدمت این روستا به بیش از 400سال قبل از ایجاد شیراز برمیگردد و پس از اینکه شیراز به شهری بزرگ تبدیل شد و به خصوص در زمان زندیه به دلیل جمعیت و مساحت زیاد زمینهای زراعی و باغی خلار، بیشترین خراج را حاکمان شیراز از این روستا دریافت میکردهاند. به نقل از کتب تاریخی متعدد، پس از آن با ساختن 4 برج حفاظتی که هماکنون نیز به برج زمان افغان نامیده میشوند. برگردیم به خلار که دارای چند طایفه اصلی میباشد که عبارت اند از کاملکی از چند طایفه دیگر تشکیل شده کابهزادی .کاجعفری کاقیصری کامعصومی که از اجداد به هم میرسند و حاج رضایی از الکشکی .شیخون.سیدی حاج عباسی و.. طایفه کایوسفی و چند طایفه کوچکتر تشکیل شده که همگی به گویش فارسی میانه (پهلوی)صحبت میکنند . از تاریخ خلار میتوان به این اشاره کرد که مردم کوهمره فارس با کوچ اجباری به سوی مرکز فارس که شهر استخر بوده کوچ داده شدن و به صورت سپری جهت حفاظت از مرکز اسکان داده شدن که روستاهایی خلار دالین برقان ابنو دشتک و شهر سپیدان به وجود آمد که با گذشت هزاران سال هنوز به زبان فارسی پهلوی وهم زبان هستن این مثله که به صورت سپری نیم دایره قرار گرفته شده رو میتوان با نقشه هوایی رویت کرد
لازم به ذکر است که علی رغم برخی اختلافات طایفه ای در بین مردم این روستا در گذشته، هم اکنون مردم این دیار که بسیاری نیز در شهر شیراز زندگی میکنند در کمال صلح و دوستی و مودت با یکدیگر در ارتباط میباشند و همین باعث شدهاست که روستای خلار روز به روز در حال آباد شدن بیشتر باشد.خلاریها هم اکنون در روستای خود و در باغات محدوده و مرز جغرافیایی خلار ویلاهای زیبایی ساخته اند و در آخر هفته برای تفریح به زادگاه خود می آیند ولی ساکنین دائمی روستا بین دویست تا سیصد نفر می باشند.در 50 سال گذشته اکثریت خلاریها به شغل شریف کاسبی و تجارت مشغول بوده اند اما جوانان بین 20 تا 40 ساله خلار بسیار تحصیلکرده و حتی میتوان به جرأت گفت که تحصیلکرده ترین جوانان در بین روستاهای منطقه می باشند.رسمی که از دیرباز بین خلاریها دوام داشته است اینست که از سیاست دوری میکنند البته این در مورد بحث داخلی است اما وقتی بیگانه ای به کشور حمله کند قضیه فرق می کند همانطوریکه در جنگ هشت ساله صدام خبیث بر علیه کشور عزیزمان ایران خلاریها ده شهید و ده جانباز به کشور خود اهداء نموده اند.در مورد بحث طبیعت و گردشگری خلار طبیعتی زیبا و بکر دارد.
خلار به دلیل آب و هوای بسیار عالی و بکر بودن طبیعت خود، عاشقان خاص و حرفهای طبیعت و گردشگری را شیفته خود کردهاست. مردم سختکوش این دیار از دیر باز از بهترین استادان سنگ تراش کشور پرهنر ایران بودهاند . سنگ آسیابهای این روستا شهرتی ملی داشته و باغ داری و پرورش گونههایی از درختان مختلف مثل انگور و انجیر و بادام و گلابی و .. در بین مردم رواج داشتهاست. در قبل از انقلاب یکی از معروفترین شرابهای جهان در کارخانه ای در شیراز بنام کارخانه شراب خلار و از انگور خلار تولید میشد که شهرتی جهانی داشتهاست.که هم اکنون کارخانه شراب سازی ساختمان مخابرات ولیعصر شیراز میباشد علاوه بر کشاورزی و باغداری و سنگ تراشی یکی از منابع درآمد مردم در گذشته فروش گیاهان دارویی خودرو در کوههای اطراف روستا از قبیل کتیرا، ریشه محک، کاسنی ، جاشیر و .... بودهاست. مردم با فرهنگ این روستا به حفاظت از محیط زیست اعتقادی ژرف دارند تا جایی که جنگلهای بلوط این روستا علی رغم خشکسالیهای اخیر بسیار زیبا و انبوه هستند، ضمن اینکه شکار کردن در این روستا غدقن است و با اشخاص غریبه ای که برای شکار به این روستا می آیند برخورد میشود؛ درصورتیکه به جز قضیه شکار ، کسانی که برای تفرج به این روستا می آیند با مهمان نوازی و برخورد بسیار گرم مردم این دیار روبرو میشوند. در با فرهنگ بودن مردم این دیار همین بس که نسبت به جمعیت، بیشترین درصد افراد تحصیلکرده در بین تمام روستاهای منطقه مربوط به خلار میباشد . به نقل از فرزندان مرحوم بهمن بیگی در دهه 40 شمسی محمد قلی شریفی که یکی از معتمدین محلی و بزرگان روستا بود از طریق ارتباطگیری با مرحوم بهمن بیگی و مراجعه به آموزش و پرورش ، برای مردم این روستا درخواست معلم و مدرسه کرد. اسناد مربوط به این درخواست در آموزش و پرورش شهر شیراز موجود میباشد. لازم به ذکر است که در قدیم در ایران فرهنگ فئودالی برقرار بود ، ناصرخان و خسرو خان با خوانین منطقه دوستی برقرار میکردند و مرحوم محمد قلی شریفی با ناصرخان قشقایی دوستی داشت و چند بار ایشان برای دید و بازدید به خلار آمده بود، آشنایی بین مرحوم محمدقلی شریفی و مرحوم بهمن بیگی که دستیار ناصرخان قشقایی بود در یکی از همین دیدارها شکل میگیرد و مرحوم محمدقلی شریفی پس از این دیدار به آموزش و پرورش شیراز و رئیس اسبق آن رحمت الله ایزدی مراجعه میکند پس از آن تحصیل علم و دانش در مدارس جدید (پس از مکتب خانه ها) در این روستا شروع میشود و تمامی بچههای روستا تا ششم ابتدایی در همین روستا تحصیل می نمایند. به قول رحمت الله ایزدی که سپس شهردار شیراز شد مرحوم شریفی در روز درخواست معلم و مدرسه، لاندرور خود را پر از انگور و انجیر کرده و به آموزش و پرورش آورده بود و در آن روز هرکدام از کارمندان یک صندوق انگور به رسم هدیه به خانه بردند؛..
و اما افسانههای قدیمی در مورد خلار:
در افسانههای محلی آمده است که: کورش و همسرش برای تفرج به روستای خلار آمده بودند ، همسرکورش دچار بیماری سختی بودهاست میگویند خلار چند سالی تفریح گاه کورش کبیر بودهاست. همسر کورش با ورود به این طبیعت بکر و استشمام این هوای مطبوع، کمی از بیماری اش کاسته میشود. وی طی چند روز متوالی،طبق تجویز پزشکان دربار از انجیر و انگور و آب انگور این خاک استفاده میکرد و بیماری اش رو به بهبود میرفت . روزی همسر کورش سوار بر اسب با سپری کردن مسافتی قریب به 2کیلومتر به در ختان انجیری در این ده رسید، با نشستن زیر سایه یکی از درختان انجیر مشاهده کرد که شهد سیاه رنگی از درخت انگور کنارش در گودی یک سنگ می چکد و شیره این انگور با چند دانه انجیر ممزوج شدهاست ، همسر کورش کمی از آن شهد را نوشید و به خوابی کوتاه فرو رفت و پس از به هوش آمدن، متوجه انرژی و توان و سرحالی دوباره در خود شد به صورتیکه از آنجا نیز تا استراحت گاه شاه با شادابی تاخت و پس از این جریان، کورش به پاس سلامتی دوباره همسر خود و شکر ایزد منان، به برپایی جشنی بزرگ در3روز و 3شب دستور داد. میگویند کورش تصمیم گرفت برای مردم این روستا کاری بکند، روزی با مشاهده دشت مرغابی ها(دریاچهای که پایین خلار و در مسیر راه ورودی اول خلار قرار دارد و به دلیل کوچ هر ساله صدها مرغابی، به دشت مرغابیها معروف بود) و مشاهده هدررفت آبی که سرچشمه اش از دل کوه دوم خلار به نام کوه "توسر" (کوه طویل و بلندی، که خلار را از روستای شول جدا میکند) بود، دستور بنای سدی در دل این کوه عظیم داد و آبراهه ای نیز برای این آب به سمت روستا باز کرد که سالها بعد در اثر زلزله و یا سیلابها این خروجی آب بسته شد؛قدیمیهای روستا با توجه به افسانههای قدیمی میگویند هماکنون نیز به دلیل همین سد دریایی وسیع واقع در پشت کوه محصور شدهاست و چون نمیتوانند سد را بشکافند، این روستا بسیار کم آب است و مردم با کندن چاههای عمیق نیز نتوانسته اند، آب این روستا را تأمین کنند.