تخته قاپو

تخته قاپو اصطلاحی که در زبان ترکی آذربایجانی به مفهوم «دروازهٔ» چوبی است، اما در دوران پهلوی اول به اسکان عشایر کوچرو که مایل به یکجانشینی می‌شدند، اطلاق می‌شد.

تخته قاپو

اسکان

درب آجری

اسکان در واقع آخرین مرحله از سیاست‌های عشایری رضا شاه بشمار می‌رفت تا عشایر را برای همیشه سر جایش بنشاند. رضاشاه بر این اعتقاد بود که

قبایل چادرنشین، وحشیانی ناهنجار، غیرمولد و بی‌سواد هستند که در وضع طبیعی بَدوی باقی مانده‌اند.[1]

منظور از «تخته قاپو» کردن عشایر این بود که چادرنشینان و صحرانوردان را از فراز کوه‌ها و درّه‌ها به شهرها بیاورند و به اصطلاح فرهنگ شهری را به آنها بیاموزند. تغییر زندگی عشایری از کوچ‌نشینی به یکجانشینی، بخشی از دغدغه‌های فکری روشنفکران ملی را نیز تشکیل می‌داد. شاید هیچ‌یک از برنامه‌های رضاشاه به اندازهٔ سیاست او در تخته قاپو کردن ایلات ایران برای ملیون پرجاذبه نبود.

درهای دو کوبه‌ای

در گذشته که درهای دروازه خروجی از تخته ساخته می‌شد و بوسیله گل میخ‌ها به هم چفت و بست می‌شد به سفارش مالک، دو جور کوبه یکی به‌شکل میله و دیگری به‌شکل حلقه و در سمت چپ و راست درب نصب می‌گردید. دلیل نصب دو کوبهٔ متفاوت بخاطر مراجعه کنندگان بود و همیشه زنان از کوبه حلقوی و مردان از کوبه مفتولی بر در می‌کوبیدند. در شکل بالا دو کوبه متفاوت هنوز هم بر روی درب آبی‌رنگ باقیست.

پانویس

  1. یراوند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمهٔ گل‌محمد و محمد ابراهیم فتاحی. تهران نشر نی. ۱۳۷۷ ص ۱۷۶

جستارهای وابسته

  • یکجانشینی

منابع

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.