کلید ازدواج
کلید ازدواج نام فیلمی با بازی رضا عطاران و علیرضا خمسه به کارگردانی داوود موثقی محصول سال ۱۳۷۶ ایران است.
کلید ازدواج | |
---|---|
کارگردان | داوود موثقی |
تهیهکننده | خسرو امیرصادقی |
نویسنده | افشین سرفراز بازنویسی: داوود موثقی مشاوران متن: مهدی فخیمزاده و علیرضا خمسه |
بازیگران | علیرضا خمسه رضا عطاران نادر سلیمانی فاطمه صامتی سعید آقاخانی فرخلقا هوشمند حمید لولایی مهران غفوریان نجات علیمرادی عباس محبوب رحمان مقدم ساناز سماواتی |
موسیقی | فریبرز لاچینی |
فیلمبردار | حسین ملکی |
تدوینگر | مهدی رجاییان |
تاریخهای انتشار | ۱۳۷۶ |
مدت زمان | ۹۰ دقیقه |
کشور | ایران |
زبان | فارسی |
بازیگران
- علیرضا خمسه در نقش تقی
- رضا عطاران در نقش عبدل
- نادر سلیمانی در نقش یادگار
- فاطمه صامتی در نقش غوغا
- سعید آقاخانی در نقش راننده تاکسی
- فرخلقا هوشمند در نقش خاله
- حمید لولایی در نقش رئیس
- مهران غفوریان در نقش صادقی
- عباس محبوب در نقش اکبر
- میترا خادمی در نقش پرستو
- ساناز سماواتی در نقش پرستار کاظمی
- محمدرضا قربانی
- رحمان مقدم در نقش همراه بیمار
- نجات علیمرادی در نقش نانکلی
- رومینا رجب لو
- خسرو کرمی
- محمدرضا امیرصادقی در نقش رضا
- ابراهیم قربانیفر
خلاصه فیلم
مرد جواني به نام صادق(مهران غفوریان) كه قرار است جنس قاچاقي را با خود به تهران بياورد و تحويل يك باند بدهد، كيف خالي را كه قبلاً محتوي جنس قاچاق بوده، در يكي از صندوق هاي امانات راهآهن مي گذارد و كليد آن را با خود مي برد. رييس باند0حمید لولایی)، ادريسي حرف هاي او را مبني بر ربوده شدن جنس، باور نمي كند و به دو مأمورش عبدل(رضا عطاران) و يادگار(نادر سلیمانی)، دستور مي دهد صادقي را كتك بزنند و با خود ببرند، از طرفي كليدساز جواني به نام تقي(علیرضا خمسه)، كه دوازده بار به خواستگاري دختري به نام غوغا(فاطمه صامتی) رفته و هربار جواب رد شنيده، سوار بر وانتش كه ترمز آن بريده است، پس از برخورد با دكه اكبر برادر غوغا با اتومبيل حامل عبدل، يادگار و صادقي تصادف مي كند. تقي، اكبر و سه خلافكار را سوار آمبولانس مي كند، ولي آن سه مي گريزند و تنها اكبر در بيمارستان بستري مي شود. غوغا ابتدا مي پندارد تقي به خاطر گرفتن انتقام، برادرش اكبر را مجروح كرده، اما با مراقبت هاي مداوم تقي كه صورتحساب هزينه هاي بيمارستان را نيز مي پرازد، نظر مثبتي نسبت به تقي پيدا مي كند. عبدل و يادگار كه صادقي را مرده مي پندارند او را خارج از شهر رها مي كنند و به دنبال كليد صندوق امانات راهآهن به سراغ تقي و اكبر مي آيند. آنها اكبر را كتك مي زنند و تقي را با خود نزد ادريسي مي برند. تقي بين راه مي گريزد و به هتل ادريسي مي رود كه در آن غوغا به عنوان حسابدار به كار مشغول است. در آنجا تقي از چنگ عبدل و يادگار مي گريزد، اما ندانسته در چنگ ادريسي مي افتد كه او را تحويل يادگار، عبدل و ديگر دستيار قوي هيكل مي دهد. غوغا آنها را تعقيب مي كند. بين راه، دختري به نام پرستو كه به ادريسي در ازاي كارهاي خلافش قول ازدواج داده همه سرنشينان را به خانه اي مي برد كه ادريسي در آن در انتظار آنهاست. تقي كه خاله اش و غوغا را در چنگ ادريسي مي بيند، كليد را به او مي دهد. اما عبدل و يادگار هنگام بازكردن در صندوق در راهآهن هستند كه نيروي انتظامي با هماهنگي صادقي، آنها را تعقيب مي كند تا به خانه ادريسي مي رسد. آنها هنگامي به خانه ادريسي مي رسند كه پرستو به روي ادريسي اسلحه كشيده و خواهان محتويات صندوق است. در صندوق و كيف داخل آن باز مي شود و همه آن را خالي مي يابند. تقي با غوغا ازدواج مي كند و صاحب بچه هاي سه قلو مي شوند.
منابع
- کلید ازدواج در بانک جامع اطلاعات سينماى ايران
- «فیلم کلید ازدواج». سوره سینما. دریافتشده در ۳۰ می ۲۰۲۱.