کشمکش بلوچستان

کشمکش بلوچستان یک کشمکش مداوم بین احزاب جدایی‌خواه بلوچ و دولت مرکزی پاکستان و منطقهٔ بلوچستان در جنوب غربی آسیا است که شامل استان بلوچستان در پاکستان و منطقهٔ بلوچ‌نشین در جنوب‌غربی افغانستان می‌باشد. خواستهٔ این گروه‌ها خودمختاری بیشتر، درآمد بیشتر از منابع طبیعی استان‌هایشان و در مواردی حتی استقلال کامل است. ادعاهای بسیاری در مورد تعرض به حقوق بشر در این نواحی است. اخیراً شبه‌نظامیان در منطقهٔ بلوچستان با جمهوری اسلامی ایران درگیر شده‌اند که این مناطق در مرز پاکستان قرار دارد. این گروه‌ها در پاکستان، جنوب افغانستان فعال هستند.

کشمکش بلوچستان
تاریخ۱۹۴۸–تابه حال
درگیری‌های اصلی : ۱۹۴۸ ۱۹۵۸–۵۹, ۱۹۶۳–۶۹, ۱۹۷۳–۷۷, ۲۰۰۴-تابه حال،
مکانبلوچستان
وضعیت

ادامه دارد

  • عملیات ارتش پاکستان، ۱۹۷۳–۱۹۷۷
  • حمله شورشی‌ها به گوادر چین را درگیر می‌کند.[1]
  • کشته شدن اکبر بوگتی
  • مسائل حقوق بشر
  • افراد گمشده( پاکستان)
  • خشونت سیاسی تا حدی محکوم شده و مذاکرات در حال انجام است (مه ۲۰۱۲)[2][3]
طرفین درگیر

 پاکستان

 چین (از ۲۰۰۴)[1]

 ایران[4]

پشتیبانی به وسیله:

 ایالات متحده آمریکا (پشتیبانی پاکستان؛ پشتیبانی ایران تا ۱۹۷۹; پشتیبانی چین ۱۹۷۹–۱۹۸۹)

ګروهای آزادی‌خواهی بلوچ

  • ارتش آزادی‌بخش بلوچستان
  • ارتش جمهوری‌خواه بلوچ
  • جبهه آزادیبخش بلوچستان
  • ارتش متحد بلوچ
  • لشکر بلوچ
  • جبهه آزادیبخش متحد بلوچستان
  • سازمان دانشجویان بلوچ (آزاد)

پشتیبانی توسط:
 عراق (۱۹۷۰)[5]
جمهوری دموکراتیک افغانستان (تا ۱۹۹۲)


گروهای فرقه ای
جندالله[6][7]
جیش‌العدل
جندالله (پاکستان)
القاعده
لشکر جهنگوی[5]
سپاه صحابه
فرماندهان و رهبران
لیاقت علی خان (۱۹۷۹–۱۹۵۱)
ایوب خان (۱۹۷۹–۱۹۷۴)
ذوالفقار علی بوتو (۱۹۷۱–۱۹۷۹)
تیک کا خان (۱۹۷۹–۲۰۰۲)
رحیم الدین خان (۱۹۷۹–۱۹۸۸)
پرویز مشرف (۲۰۰۱–۲۰۰۸)
اشفق پرویز کیانی (۲۰۰۷–۲۰۱۳)
راحل شریف (۲۰۱۳-تا حال)
هو جینتائو (۲۰۰۲–۲۰۱۲)
شی جین پینگ (۲۰۱۲– تا حال)
لیانگ گوانگلی (۲۰۰۸–۲۰۱۳)
فان چانگلونگ (۲۰۱۳–تا حال)
زو کلیانگ (۲۰۱۳–حال)
محمد رضا پهلوی (۱۹۷۹–۱۹۸۰)
سید روح‌الله خمینی (۱۹۷۹–۱۹۸۹)
سید علی خامنه‌ای (۱۹۸۹- تا حال)
سید محمد خاتمی (۱۹۷۹–۲۰۰۵)
حسن فیروزآبادی (۱۹۷۹–تا۲۰۱۶)
محمد باقری (۲۰۱۶_تا حالا)

کریم خان (اسیر)
نوروز خان (اسیر)
خیربخش مری  
بالاچ مری  
براهمداغ بوکتی[8]
الله نظر بلوچ
جاوید مینگل[9]


دادشاه  
عبدالمالک ریگی  
عبدالحمید ریگی  
محمد ظاهر بلوچ
قوا

پاکستان

ارتش آزادی‌بخش بلوچستان: ۱۰۰۰۰[11] ---- جندالله: ۷۰۰[12] -۲۰۰۰[13]
تلفات
نیروهای امنیتی پاکستان
۱۹۷۳–۱۹۷۷:
۳۰۰۰–۳۳۰۰ کشته[14]
۲۰۰۶–۲۰۰۹:
۳۰۳+ کشته[15]
نیروهای مسلح چین
۲۰۰۴ تا به حال:
نامعلوم ---- ایران
۱۵۴ کشته (نیروهای امنیتی و غیر نظامیان)[16]
سرمچاران بلوچ
۱۹۷۳–۱۹۷۷
۵۳۰۰ کشته شده[14]
۲۰۰۶–۲۰۰۹:
۳۸۰+ کشته شده[15] ----
~۶۰۰۰ (۱۹۷۳–۱۹۷۷)غیر نطامی کشته شده در پاکستان[14]
۱۶۲۸+ غیر نظامیان کشته شده در پاکستان (۲۰۰۴–۲۰۰۹)[10][15]
~۴۵۰۰ بازداشت شده (۲۰۰۴–۲۰۰۵)[10]
~۱۴۰۰۰۰ آواره (۲۰۰۴–۲۰۰۵)[10]
۳ مهندس چینی کشته شده
۴ ربوده شده
۵ تانکر نفتی آسیب دید[1]

چندی پس از استقلال پاکستان در سال ۱۹۴۷، ارتش پاکستان عملیاتی برای مطیع کردن خانات قلات که تصمیم شاه قنات مبنی بر پیوست شدن به پاکستان را نپذیرفتند ترتیب داد. حرکت بعدی جدایی‌خواهی بلوچ‌ها در دههٔ ۶۰ میلادی به‌علت تغییر در قانون اساسی پاکستان و تصویب کاهش اختیارات ایالتی رخ داد. تنش‌ها به جهت اختلالات سیاسی رو به افزایش رفت تا نهایتاً در سال ۱۹۷۳ دولت دستور به عملیات نظامی داد نیروهای پاکستانی توانستن صدمات سنگینی به جدایی‌طلبان وارد کنند. شورش‌ها پس از برگشت به ساختار چهار استانی کاهش یافت گرچه در اوایل ۲۰۰۰ شورش‌ها دوباره با وخیم شدن قوانین به جهت همسایگی با افغانستان و کاهش سطح فدرال در پاکستان بالا گرفت. گرچه بلوچستان دارای منابع وسیعی می‌باشد اما از فقیرترین مناطق پاکستان است. جدایی‌طلبان بلوچ بر این باورند که دولت مرکزی پاکستان به عمد پیشرفت این منطقه را به تأخیر می‌اندازند تا این منطقه همچنان ضعیف باقی بماند.

گروه ارتش رهایی‌بخش بلوچستان در دولت‌های پاکستان و بریتانیا و سایر کشورها، یک سازمان تروریستی طبقه‌بندی شده‌است. این سازمان به‌طور گسترده به عنوان گروه اصلی جدایی‌طلبی بلوچستان مورد توجه است. از سال ۲۰۰۰ تعداد بسیار زیادی حملهٔ تروریستی مرگبار بر نیروهای پاکستانی، پلیس و البته شهروندان این کشور داشته‌است. دیگر گروه‌های خشن جدایی طلب شامل «لشکر بلوچستان» و «جدایی‌طلبان بلوچ متحد» نام دارد.

در سال ۲۰۰۵، عمیلات گروه‌های مسلح بلوچ علیه جمهوری اسلامی ایران دوباره آغاز شد. این جریانات مخالف حکومت به میزان آنچه که در پاکستان رخ می‌دهد شدید نبود.

مناطق مورد نزاع

مناطق تاریخی بلوچستان قدیم، مکران ایران، ایالت بلوچستان در غرب پاکستان و همچنین جنوب ولایت هلمند افغانستان را شامل می‌شود. دریای عمان مرزهای جنوبی آن محسوب می‌شود. ساختار این منطقه بیابانی به همراه کوه‌هایی در این ناحیه است. بیشتر جمعیت بلوچ ساکن پاکستان هستند. گرچه ایالت بلوچستان بزرگ‌ترین ایالت پاکستان با دارا بودن ۴۴٪ از کل مساحت این کشور است اما در عین حال کمترین جمعیت را نیز در این کشور (۵٪) داراست و همچنین عقب افتاده‌ترین ایالت این کشور نیز محسوب می‌شود.

دین

دین غالب مردم بلوچ، اسلام و مذهب آنان تسنن می‌باشد.

تضاد طبقاتی

طبق گزارشی از معتبرترین روزنامهٔ خبری انگلیسی‌زبان در پاکستان، ابعاد تضاد در این ایالت بسیار وسیع بوده و بلوچستان را به عنوان ایالتی که مورد غفلت قرار گرفته و عمدهٔ جمعیت آن از کمبود امکانات رنج می‌برند یاد کرده‌است. در همین حال این گزارش از زندگی مرفه و بی‌دغدغهٔ مسئولان این ناحیه پرده برمی‌دارد. برای مثال به وزیر مختار دولتی در ایالت اشاره می‌کند که صاحب زمین‌هایی به وسعت شهرهای کوچک است و خودروهای لوکس و ثروتی معادل با میلیون‌ها روپیه دارد.

تاریخ

زمینه

نخستین مناقشه ۱۹۴۸

بلوچستان شامل ۴ ولایت تحت قیمومیت راج بریتانیا بود که سه ولایت آن که شامل مکران، لاس بلا و خارن بود، با اشتیاق به پاکستان پس از استقلالش در ۱۹۴۷ پیوستند.

خان قلات، احمد یار خان گزینهٔ استقلال را انتخاب کرد. این گزینه به تمام ۵۳۵ ایالت تحت امر توسط کلمنت اتلی داده شده بود.

ارتش پاکستان در همان سال و بلافاصله پس از استقلال، برای مطیع کردن این ولایت و به زانو درآوردن شورشیان، در آن چندین عملیات نظامی انجام داد.

دومین مناقشه ۵۹–۱۹۵۸

نواب نوروز خان، یک ارتش قوای متحد ساخت که حضور نیروهای دولتی را برای رهبران قبایل کمرنگ کرد. او و پیروانش یک جنگ پارتیزانی را در برابر پاکستان آغاز کردند اما در نهایت دستگیر شدند و به جرم خیانت در حیدرآباد زندانی شدند. پنج تن از اعضای خانواده‌اش (شامل پسران و برادرزادگان) به جرم خیانت و کشتار تعدادی از ارتشیان پاکستان به دار آویخته شدند. نواب نوروز خان بعدها در اسارت جان باخت.

سومین مناقشه ۶۹–۱۹۶۳

بعد از مناقشهٔ دوم، دولت فدرال دستور به ساخت تعداد زیادی پایگاه نظامی در مناطق راهبردی بلوچستان داد. شر محمود بیجرانی مارّی به رهبری شورشیان آغاز به ساخت پایگاه‌هایی در ۷۲٬۰۰۰ کیلومتر مربع از خاک بلوچستان کرد تا در وارد یک جنگ پارتیزانی شود. هدف آن‌ها این بود که با تحت فشار گذاشتن پاکستان آن‌ها را مجبور به تقسیم سود حاصل از فروش گاز با رهبران قبایل کنند. شورشی‌ها خطوط راه‌آهن را بمب‌گذاری می‌کردند. اقدام انتقام‌جویانهٔ ارتش نیز نابود کردن مناطق وسیعی از قبیلهٔ مارّی بود. نهایتاً شورش در سال ۱۹۶۹ با پذیرش آتش‌بس از جانب جدایی‌طلبان پایان یافت. در سال ۱۹۷۰ رئیس‌جمهور پاکستان، یحیی خان سیاست یک منطقه‌ای را منحل کرد تا بلوچستان به عنوان چهارمین استان پاکستان شناخنه شود که شامل تمام ایالات بلوچستان، استان کمیسیون بالا، و بندر گوادر که توسط دولت پاکستان از عمان خریداری شده بود، می‌شد.

چهارمین مناقشه ۷۷–۱۹۷۳

در سال ۱۹۷۳ رئیس‌جمهور بوتو با استناد به خیانت که (توسط شورشیان مسلح انجام پذیرفته بود) دولت استانی را منحل کرد و در آن مناطق حکومت نظامی اعلام کرد. خیر بخش مرّی جبههٔ جدایی‌طلبی مردم بلوچستان را تأسیس کرد که شامل تعداد کثیری از مردم قبایل مرّی و منگال بود. به استناد به برخی منابع ارتش پاکستان ۳۰۰ تا ۴۰۰ سرباز را در این درگیری‌ها از دست داد در حالی‌که در آنسو ۷٬۳۰۰ تا ۹٬۰۰۰ شبه‌نظامی بلوچ و ساکنان بلوچ جان خود را از دست دادند.

مناقشهٔ پنجم ۲۰۰۴-تاکنون

در سال ۲۰۰۵ رهبر سیاسی بلوچستان، نواب اکبر خان بوگتی و میر بالاچ مری در ۱۵ نقطهٔ دستور کار دولت پاکستان حضور داشتند. مطالبات اعلام شده از سوی آن‌ها کنترل بیشتر بر منابع استان و تحت اختیار گرفتن ساخت پایگاه‌های نظامی بوده‌است. در ۱۵ دسامبر ۲۰۰۵ بازرس کل از سپاه مرزی به همراه قائم مقام خود در تیراندازی واقع در استان بلوچستان در حالی‌که در بالگرد خود بودند مجروح شدند. در اوت ۲۰۰۶ نواب اکبر خان بوگتی ۷۹ ساله در درگیری با ارتش پاکستان کشته شد. در همین درگیری دست‌کم ۶۰ پاکستانی و ۷ افسر نیز کشته شدند. دولت پاکستان او را مسئول بمب‌گذاری‌های کشنده و حملات موشکی بر رئیس‌جمهور پرویز مشرّف می‌دانست.

در اوت ۲۰۰۹، رئیس جنبش ملی بلوچ «غلام محمد بلوچ» و دو تن از رهبران ملی‌گرا با دستبند و چشم‌بند دستگیر و به کامیونی در آن اطراف منتقل شد. گفته می‌شود افراد مذکور به زبان فارسی (رایج در ایران و افغانستان) سخن می‌گفته‌اند. ۵ روز بعد بدن پر از گلولهٔ آن‌ها در منطقه‌ای تجاری پیدا شد. جدایی طلبان بلوچ ادعا کردند که نیروهای پاکستان پشت این کشتار است اما کارشناسان بین‌المللی معتقدند که بسیار عجیب است که نیروهای پاکستانی آنقدر بی احتیاط عمل کنند.

در ۱۲ اوت ۲۰۰۹، میر سلیمان داوود، خان قلات خود را به عنوان قانونگذار بلوچستان و به‌طور رسمی شورای استقلال بلوچستان را نیز اعلام کرد. ادعای این شورا شامل استان سیستان و بلوچستان ایران نیز می‌شد اما منطقهٔ بلوچ‌نشین افغانستان را دربر نمی‌گرفت.

حملات جندالله در ایران

در اوایل سال ۲۰۰۰ گروه رادیکالیزه جندالله در بلوچستان فعال شد. این گروه که با القاعده نیز ارتباط دارد، تعدادی عملیات در دو کشور ایران و پاکستان انجام داده‌است.

مهم‌ترین عملیات‌های این گروه در ایران:

  • بمب‌گذاری‌های ۲۰۰۷ زاهدان: ۱۸ کشته
  • بمب‌گذاری ۲۰۰۹ زاهدان: ۲۰ کشته
  • بمب‌گذاری ۲۰۰۹ پیشین: ۴۳ کشته
  • بمب‌گذاری ژوئیه ۲۰۱۰ زاهدان: ۲۷ کشته
  • بمب‌گذاری انتحاری ۲۰۱۰ چابهار: ۳۸ کشته

در میان کشته شدگان حمله تروریستی پیشین دو گارد سپاه پاسداران نیز حضور داشتند: ژنرال نور علی شوشتری، قائم مقام فرماندار نیروی زمینی سپاه پاسداران و رجب علی محمدی زاده که فرماندار سپاه پاسداران سیستان و بلوچستان بود.

حامیان خارجی

پاکستان مکرراً هند، آمریکا، عربستان و انگلستان را متهم به حمایت از جدایی‌طلبان بلوچ کرده‌است، با این حال همهٔ این کشورها این ادعا را مردود اعلام کرده‌اند. ایران نیز ایالات متحده را به حمایت چندین ساله از جندالله متهم کرده‌است اما دولت آمریکا که به‌طور رسمی جندالله را به عنوان گروهی تروریستی می‌شناسد، این اتهامات را رد کرده‌است.

جستارهای وابسته

منابع

  1. Kiyya Baloch (27 March 2015). "Chinese Operations in Balochistan Again Targeted by Militants". The Diplomat.
  2. "IB advise talks with Baloch separatists". Dawn. 29 February 2012.
  3. "President, PM must talk to Baloch leadership: Nawab Talpur". Pakistan Observer. Archived from the original on 24 March 2014. Retrieved 19 May 2012.
  4. Abubakar Siddique (20 October 2009). "Jundallah: Profile Of A Sunni Extremist Group". Radio Free Europe/Radio Liberty.
  5. B Raman (25 January 2003). "Iraq's shadow on Balochistan". Asia Times. Archived from the original on 22 November 2010. Retrieved 21 December 2010.
  6. Aryan, Hossein. "Iran Offers Short-Term Solutions To Long-Term Problems Of Baluch Minority – Radio Free Europe / Radio Liberty 2010". Radio Free Europe/Radio Liberty. Archived from the original on 25 November 2010. Retrieved 21 December 2010.
  7. "Iranian group makes kidnap claim – Middle East". Al Jazeera. 10 October 2010. Retrieved 21 December 2010.
  8. "Baloch rebels 'linked with Afghanistan'". Press TV. 3 September 2009. Archived from the original on 4 May 2012. Retrieved 21 December 2010.
  9. "Butchering settlers on Independence day". Pakistan Observer. Archived from the original on 16 January 2013. Retrieved 18 June 2016.
  10. Ray Fulcher (30 November 2006). "Balochistan: Pakistan's internal war". Europe Solidaire Sans Frontières.
  11. Krishna, Maloy (10 August 2009). "Balochistan: Cruces of History- Part II". Maloy Krishna Dhar. Archived from the original on 11 October 2010. Retrieved 21 December 2010.
  12. "Jundallah a wedge between Iran, Pakistan". Asia Times. 7 August 2009. Archived from the original on 29 November 2010. Retrieved 21 December 2010.
  13. "Iran gets its man". Asia Times. 25 February 2010. Archived from the original on 29 November 2010. Retrieved 21 December 2010.
  14. "Eckhardt, SIPRI 1988: 3,000 military + 6,000 civilians = 9,000, Clodfelter: 3,300 govt. losses". Users.erols.com. Retrieved 14 October 2014.
  15. "Balochistan Assessment – 2010". Satp.org. Archived from the original on 11 November 2010. Retrieved 21 December 2010.
  16. Goodenough, Patrick (20 June 2010). "Iran Executes Insurgent Leader, Accused of Ties With American Intelligence". CNSnews.com. Archived from the original on 16 January 2016. Retrieved 6 July 2015.

ویکی‌پدیا، انگلیسی

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.