محمدعلی رجایی

محمدعلی رجایی معروف به شهید رجایی (۲۵ خرداد ۱۳۱۲ در قزوین - ۸ شهریور ۱۳۶۰ در تهران) دومین نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور جمهوری اسلامی ایران بود. وی در زمان ریاست‌جمهوری در حادثهٔ بمب‌گذاری ترور شد. محمدعلی رجایی دارای درجهٔ کارشناسی ریاضیات از دانش سرای عالی و کارشناسی ارشد آمار بوده و پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، به دبیری ریاضیات اشتغال داشته‌است. پس از انقلاب در کابینه مهدی بازرگان وزیر آموزش و پرورش بود و با انتخاب ابوالحسن بنی‌صدر به عنوان رئیس‌جمهور، رجایی به عنوان نخست‌وزیر معرفی شد. وی از ۱۱ مرداد ۱۳۶۰ تا ۸ شهریور همان سال، یعنی به مدت ۲۸ روز، رئیس‌جمهور منتخب مردم بود.[2][3][4]

محمدعلی رجایی
تصویری از رجایی
دومین رئیس‌جمهور ایران
مشغول به کار
۱۱ مرداد ۱۳۶۰  ۸ شهریور ۱۳۶۰
رهبرسید روح‌الله خمینی
پس ازسید ابوالحسن بنی‌صدر
پیش ازسید علی خامنه‌ای
چهل و دومین نخست‌وزیر ایران
مشغول به کار
۲۰ مرداد ۱۳۵۹  ۱۴ مرداد ۱۳۶۰
رئیس‌جمهورسید ابوالحسن بنی‌صدر
پیش ازمحمدجواد باهنر
نماینده مجلس شورای اسلامی
مشغول به کار
۷ خرداد ۱۳۵۹  مرداد ۱۳۵۹
حوزه انتخاباتیتهران، ری و شمیران
اکثریت۱٬۲۰۹٬۰۱۲ (۵۶٫۶٪)
وزیر آموزش و پرورش
مشغول به کار
۱۶ آبان ۱۳۵۸  ۴ آذر ۱۳۵۹
سرپرست: ۸ مهر – ۱۶ آبان ۱۳۵۸
نخست‌وزیرمهدی بازرگان
پس ازغلامحسین شکوهی
پیش ازمحمدجواد باهنر
اطلاعات شخصی
زاده۲۵ خرداد ۱۳۱۲
قزوین، ایران
درگذشته۸ شهریور ۱۳۶۰ (۴۸ سال)
تهران، ایران
علت مرگانفجار در دفتر نخست‌وزیری
آرامگاهآرامگاه شهدای هفتم تیر، تهران
ملیتایرانی
حزب سیاسیانجمن اسلامی معلمان ایران (۱۳۵۶–۱۳۶۰)
دیگر عضویت‌های سیاسیائتلاف بزرگ (۱۳۵۸)
نهضت آزادی ایران (۱۳۴۰–۱۳۵۸)
سازمان مجاهدین خلق ایران (؟ –۱۳۵۴)
همسر(ان)عاتقه صدیقی (ا. ۱۳۴۱–۱۳۶۰)
محل تحصیلدانشگاه تربیت معلم
هیئت دولتدولت موقت بازرگان
دولت موقت شورای انقلاب
دولت نخست
دولت دوم
خدمات نظامی
وفاداریایران
خدمت/شاخهنیروی هوایی شاهنشاهی
سال‌های خدمت۱۳۳۰–۱۳۳۴
درجهگروهبان

دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی که هم‌اکنون تنها دانشگاه کشور است که به تربیت دبیران فنی و حرفه ای اهتمام دارد، به افتخار وی نام‌گذاری شده.

آغاز زندگی

تولد و خانواده

محمدعلی رجایی٢۵ خرداد ۱۳۱۲ در قزوین متولد شد. پدرش پیشه‌ور بود و در بازار قزوین به کسب خرازی اشتغال داشت. ۴ سال پس از تولدش پدرش درگذشت و برادرش که ۱۰ سال بزرگتر از او بود بیرون از خانه کار می‌کرد و مادرش پنبه پاک می‌کرد و فندق و گردو و بادام می‌شکست تا هزینه‌های زندگی را تأمین کند.

مهاجرت به تهران

۱۳ ساله بود که کلاس ششم ابتدایی را تمام کرد و راهی تهران شد. برادرش از مدتی پیش به تهران نقل مکان کرده بود. ابتدا در بازار آهن فروشان مشغول به کار شد و به علت سنگینی کار چندی بعد به دستفروشی روی آورد. محمدعلی بعد از دستفروشی دوباره به بازار تهران برگشت و در چند حجره به شاگردی پرداخت.

نیروی هوایی

در سال ۱۳۳۰نیروی هوایی شاهنشاهی ایران جوانانی را که مدرک ششم ابتدایی داشتند با درجه گروهبانی استخدام می‌کرد. رجایی داوطلب خدمت در این نیرو شد. سه ماه از دوره آموزشی گروهبانی را گذرانده بود که گروه فدائیان اسلام را شناخت و در جلسات این گروه شرکت کرد [5][6] و به پیشنهاد لطف‌الله میثمی و محمدعلی لطفیان سرگزی همکاری‌اش با اعضای این گروه آغاز شد. او در کلاس‌های شبانه‌ای که وابسته به «مرکز تعلیمات جامعه اسلامی» با مدیریت عباس لطفیان سرگزی بود شرکت می‌کرد.

آموزگاری

رجایی پس از طی دوره آموزشی و دریافت درجه گروهبانی در کنار کار به تحصیل ادامه داد و در سال ۱۳۳۲ دیپلم گرفت. او چون در شهریور ماه دیپلم گرفته بود نمی‌توانست در آزمون ورودی دانشگاه شرکت کند. پس راهی بیجار شد و در دبیرستانی مشغول تدریس زبان انگلیسی شد. با تمام شدن سال تحصیلی، به تهران بازگشت و در دانشسرای عالی تربیت معلم به تحصیل پرداخت و سپس به دانشسرای عالی رفت. پس از ۲ سال، مدرک کارشناسی ریاضی گرفت و به استخدام آموزش و پرورش درآمد. ابتدا به ملایر رفت اما با رئیس آموزش و پرورش اختلاف پیدا کرد و بعد به خوانسار رفت و مشغول تدریس شد و یک سال را با موفقیت گذراند. سال تحصیلی که به پایان رسید رجایی به تهران برگشت و در دوره کارشناسی ارشد در رشته آمار مشغول به تحصیل شد و هم‌زمان در مدرسه کمال تدریس کرد.

ازدواج

در سال ۱۳۴۱ با عاتقه صدیقی، دختر یکی از بستگانش ازدواج کرد.

فعالیت‌های سیاسی

نهضت آزادی ایران

رجایی بعد از انتخاب به ریاست جمهوری طی سخنانی به سوابق سیاسی خود اشاره کرده و می‌گوید: «[در سال ۱۳۴۰] مهدی بازرگان در ماه رمضان ما را دعوت کرد به افطار و نهضت آزادی ایران را اعلام کرد که ما جزء نفرات اولی بودیم که در نهضت ثبت نام کردیم. سپس کم‌کم به عنوان عضو نهضت آزادی در دبیرستان کمال مشغول تدریس بودم.»

مجاهدین خلق

او دربارهٔ ارتباط با سازمان مجاهدین خلق ایران نیز می‌گوید: «با اکثر بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران از دوره دانشگاه و بعدها هم در جلسات مسجد هدایت که پای تفسیر آقای طالقانی بودیم آشنا شده بودم. در سال ۱۳۴۷ یک بار سعید محسن برای عضوگیری به من مراجعه کرد، ولی به علت اختلافاتی که در برداشتمان نسبت به مبارزه داشتیم من موافقت نکردم به عضویت این سازمان درآیم، منتهی شرعاً تعهد کرده بودم که تماس را به هیچ‌کس نگویم.»

اردیبهشت ماه ۱۳۴۲ توسط ساواک بازداشت شد و پس از ۵۰ روز آزاد شد. در سال ۱۳۵۳ به دلیل ارتباط نزدیک با سازمان مجاهدین برای بار دوم بازداشت شد و به زندان منتقل شد. به گفته خودش هفته‌ها تحت شکنجه قرار گرفت. سرانجام در روز عید غدیر خم در آبان ۱۳۵۷ پس از چهارسال از زندان آزاد شد. رجایی بلافاصله با تأسیس انجمن اسلامی معلمان به مبارزه علیه دودمان پهلوی پرداخت. عضو «کمیته استقبال» شد و در کنار دیگر انقلابیون مهیای ورود خمینی شد.

همسر رجایی

همسر رجایی (عاتقه صدیقی) نیز در فعالیت‌ها سیاسی او همراه بود و برنامه‌ریزی و زمان‌بندی این اقدامات با او بود.

لطف‌الله میثمی

لطف‌الله میثمی از دوستان رجایی در جایی گفته‌است: «آقای رجایی در دوران نخست‌وزیری به منزل ما می‌آمد. [...] در اولین سخنرانی ریاست جمهوری نیز به نام من اشاره کرد و گفت این آقای میثمی که چشم‌هایش را در مبارزه از دست داده‌است دوست ماست و من به همراه او و مهندس توسلی با هم جلسات بحث و تحلیل داشتیم اما آن زمان روزنامه‌ها این سخنان رجایی را منعکس نکردند. بعدها هم صداوسیما این سخنرانی را پخش نکرد.»

به گفته میثمی: "رجایی یک بار که به منزل ما می‌آمد ماشین را چند خیابان قبل‌تر در آبشار پارک می‌کند و به گونه‌ای به منزل ما می‌آید تا مبادا محافظین خودش، او را ببینند. البته محافظین او را به طرز جالبی تعقیب کرده بودند و به منزل ما آمده و پلاک را هم یادداشت کرده بودند. آن موقع که رجایی می‌آمد ما تعدادی از بچه‌ها را مأمور حفاظت از او می‌کردیم که در کوچه و بر روی بام نگهبانی می‌دادند. " (شهروند امروز - شهریور ماه ۱۳۸۷- شماره ۶۱)

پس از پیروزی انقلاب

نهضت آزادی ایران

رجایی در سال ۱۳۵۸ عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران بود که در جریان انشعاب پس از گروگانگیری سفارت آمریکا به همراه ۱۲ نفر دیگر از اعضای نهضت آزادی از این سازمان جدا شدند.[7]

ورود به مجلس

پس از گذشت چند ماه از انقلاب، در کابینه مهدی بازرگان به سمت وزیر آموزش و پرورش منصوب شد.[8] مسئولیتش بعد از استعفای بازرگان نیز با حکم سید روح‌الله خمینی ادامه یافت. در انتخابات دوره نخست مجلس شورای اسلامی در ۲۴ اسفند ۱۳۵۸ نام او در لیست فهرست ائتلاف بزرگ، لیست مشترک جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی قرار داشت. او با کسب یک میلیون و دویست و نه هزار و دوازده رأی به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس اول راه یافت.

پوستر تبلیغاتی رجایی در انتخابات ریاست جمهوری

نخست‌وزیری

نخست‌وزیر رجایی در حالی که خبرنگاران در گرد اویند، وارد دفتر خود می‌شود.

مجلس شورای اسلامی که بیشتر آن را اعضای حزب جمهوری اسلامی تشکیل می‌دادند، اولین شخصی که ابوالحسن بنی‌صدر برای نخست‌وزیری انتخاب کرده بود را نپذیرفت.[9] در ۲۹ تیر ۱۳۵۹ طی یک سخنرانی، سید روح‌الله خمینی اعلام کرد که: «این اشخاصی که انقلابی نیستند باید در راس وزارتخانه‌ها نباشند و آقای بنی صدر باید امثال اینها را معرفی به مجلس نکند و اگر کرد، مجلس رد بکند و هیچ اعتنایی نکند.»[10]
این کشمکش حدود یک ماه ادامه یافت و مجلس، بار دیگر کاندیداهای بنی صدر شامل حسن حبیبی، محمدعلی رجایی، علی‌اصغر غروی، موسی کلانتری و حتی سید مصطفی میرسلیم از اعضای حزب جمهوری اسلامی را برای احراز پست نخست‌وزیری نپذیرفت.[11] بنی صدر که از عدم اقبال مجلس به این گزینه‌ها آگاه بود، در اول مرداد از «سید احمد خمینی» به عنوان گزینه نخست‌وزیری نام برد که این موضوع با مخالفت سید روح‌الله خمینی مواجه شد. پس از آن، کمیته‌ای مشترک بین مجلس و دولت تشکیل شد و این هیئت ۳ نفر را به مجلس معرفی کرد. در جلسه غیر علنی هم با رای‌گیری، محمدعلی رجایی به عنوان نخست‌وزیر معرفی شد. در ۱۸ مرداد، رجایی با ۱۵۳ رای موافق، ۲۴ مخالف و ۱۹ ممتنع نخست‌وزیر شد.[11] حزب جمهوری اسلامی، رجایی را با حمایت سید محمد بهشتی معرفی نمود و بر آن پافشاری کرد.[11][12]

تنش با بنی‌صدر

سرانجام در مرداد ۱۳۵۹ و دو ماه پس از انتخابات مجلس، بنی‌صدر از سر اجبار، رجایی را که مورد تأیید او نبود به سمت نخست‌وزیری دولت خویش انتخاب کرد. اما بنی‌صدر با سه نفر که توسط رجایی برای کابینه نامزد شده بودند شامل میرحسین موسوی به عنوان وزیر امور خارجه به دلیل «خودسر» بودن، محسن نوربخش به عنوان وزیر اقتصاد و بهزاد نبوی به عنوان وزیر امور اجرایی به دلیل چپ‌گرایی و عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بودن که امروزه جناح اصلاح‌طلبان جمهوری اسلامی ایران را هدایت می‌کند مخالفت کرد. پس از مذاکره‌های بسیار، نهایتاً بهزاد نبوی توسط بنی‌صدر پذیرفته شد و محسن نوربخش به عنوان قائم مقام وزیر اقتصاد منصوب شد.[13] با عدم پذیرش نامزدهای منتخب رجایی برای کابینه دولت توسط بنی‌صدر، روابط این دو به تیرگی گرایید. در این باره بنی‌صدر نامه‌ای به سید روح‌الله خمینی نوشت و کابینه دوباره معرفی شده رجایی را شامل افرادی که صلاحیت ندارند معرفی کرد که شامل کسانی می‌شد که گزارش دروغ دربارهٔ اطرافیان بنی‌صدر به سید روح‌الله خمینی داده بودند. سید روح‌الله خمینی پاسخ داد که: «اینجانب دخالتی در امور نمی‌کنم، موازین همان بود که کراراً گفته‌ام و سفارش من آن است که آقایان تفاهم کنند و اشخاص مؤمن به انقلاب و مدیر و مدبر و فعال انتخاب نمایند.»[persian-alpha 1] دولت بنی‌صدر اما عمر چندانی نداشت، از ۲۰ خرداد ۱۳۶۰ فرایند بررسی کفایت سیاسی رئیس‌جمهور در غیاب وی آغاز شد و تا ۳۱ خرداد همان سال به طول انجامید. در این روز مجلس شورای اسلامی با اکثریت ۱۷۷ نفر در مقابل ۱۲ رای ممتنع و یک رای مخالف رأی بر عدم کفایت بنی‌صدر داد. حکم مجلس یک روز بعد به امضای سید روح‌الله خمینی که از همراهی بنی‌صدر با سازمان مجاهدین خلق ایران برآشفته بود، رسید.[15][16][17][18] در شهریور ۱۳۵۹ رجایی در حالی که سمت نخست‌وزیری را در اختیار داشت، از طرف سید روح‌الله خمینی به سرپرستی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی نیز منصوب شد.[19]

ابولحسن بنی‌صدر و محمدعلی رجایی

ریاست جمهوری

اعتبارنامه ریاست جمهوری محمدعلی رجایی

پس از عزل بنی صدر، دومین انتخابات ریاست جمهوری، در ۲ مرداد ۱۳۶۰ برگزار شد و رجایی در رقابت با سید علی‌اکبر پرورش، عباس شیبانی و حبیب‌الله عسگراولادی مسلمان موفق شد با کسب ۱۲ میلیون و ۷۷۰ هزار و ۵۰ رای (۹۰٪) از مجموع ۱۴ میلیون و ۵۷۳ هزار و ۸۰۳ رای دریافتی، رئیس‌جمهور ایران شود. میزان مشارکت در این دوره ۶۴٫۲ درصد بود.[20][21][22] و ۱۱ مرداد ۱۳۶۰ مراسم تنفیذ او توسط سید روح‌الله خمینی برگزار شد.[23]

مراسم تنفیذ محمدعلی رجایی

ترور

تیتراژ روزنامه اطلاعات در ۹ شهریور ۱۳۶۰

رجایی در ساعت ۱۴:۳۰ روز ۸ شهریور ۱۳۶۰ از اتاق کارش خارج شد و به محل جلسه فوق‌العاده دولت رفت. در ساعت ۱۵:۰۰ صدای انفجار مهیبی از ساختمان نخست‌وزیری برخاست. در این حمله، او و محمدجواد باهنر، نخست‌وزیر وقت جان باختند.[24] در این هنگام کمتر از یک ماه از ریاست‌جمهوری او می‌گذشت. این ترور نیز همانند بمب‌گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی توسط سازمان مجاهدین خلق ایران انجام شد.[25][26][27] سیگارچی یکی از نویسندگان بخش فارسی صدای آمریکا می‌گوید مقام‌های حکومت ایران این ترور را به گروه‌های ناراضی چون مجاهدین خلق نسبت دادند اما گروه‌های اسلامی چپ و راست، هنوز هم یکدیگر را به دست داشتن در این ترورها متهم می‌کنند.[28]

پس از درگذشت رجایی و باهنر، شورای موقت ریاست‌جمهوری متشکل از اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای ملی و سید عبدالکریم موسوی اردبیلی رئیس دیوان عالی کشور تشکیل شد و به پیشنهاد این شورا و تصویب مجلس، در ۱۱ شهریور محمدرضا مهدوی کنی به نخست‌وزیری رسید.[29] تا اینکه با برگزاری انتخابات دوباره در مهر ۱۳۶۰ (انتخابات ریاست جمهوری دوره سوم) سید علی خامنه‌ای به ریاست جمهوری برگزیده شد.

خانه محمدعلی رجایی واقع در تهران، خیابان ایران (خیابان عین الدوله سابق) تبدیل به موزه شده و برای بازدید عموم آزاد است.

سال‌شمار زندگی

  • ۱۳۱۲ تولد در قزوین
  • ۱۳۱۹ ورود به دبستان
  • ۱۳۲۷ اخذ مدرک ششم ابتدایی، کار در بازار قزوین
  • ۱۳۲۸ عزیمت به تهران، شاگردی در بازار، دستفروشی در سبزه میدان
  • ۱۳۳۰ استخدام در نیروی هوایی
  • ۱۳۳۴ اخذ مدرک دیپلم، استعفا از نیروی هوایی، تدریس در شهرستان بیجار
  • ۱۳۳۵ ورود به دانشسرای عالی تربیت معلم
  • ۱۳۳۸ اخذ لیسانس ریاضی از دانشسرای عالی، تدریس در شهرستان خوانسار
  • ۱۳۳۹ بازگشت به تهران، تدریس در مدرسه کمال
  • ۱۳۴۰ عضویت در نهضت آزادی
  • ۱۳۴۱ ازدواج با عاتقه صدیقی (رجایی)
  • ۱۳۴۲ دستگیری توسط ساواک، آزادی پس از ۵۰ روز، تدریس در مدارس مختلف تهران
  • ۱۳۴۶ همکاری با جمعیت هیئت‌های مؤتلفه
  • ۱۳۵۰ مسافرت به فرانسه، ترکیه و سوریه
  • ۱۳۵۳ دستگیری توسط ساواک
  • ۱۳۵۷ آزادی از زندان پس از چهار سال اسارت، پیوستن به صفوف مبارزان
  • ۱۳۵۸ تصدی کفالت آموزش و پرورش و سپس وزارت آموزش و پرورش
  • استعفا از شورای مرکزی نهضت آزادی
  • ۱۳۵۹ انتخاب به عنوان نماینده مجلس شورای اسلامی از سوی مردم تهران
  • ۱۳۶۰ انتخاب شدن از سوی مردم ایران به عنوان ریاست جمهوری اسلامی ایران
  • ۱۳۶۰/۶/۸ کشته شدن بر اثر انفجار بمب در ساختمان نخست‌وزیری توسط مجاهدین خلق (بر اساس اعلام منابع داخلی)[2][3][4]

کابینه

اعضای کابینه محمدعلی رجایی
قبور رجایی و باهنر در آرامگاه شهدای هفتم تیر

پی‌نوشت

  1. نامه بنی‌صدر به سید روح‌الله خمینی: «بسمه‌تعالی. بعرض می‌رساند، امروز بعدازظهر آقای رجائی آمد فهرست وزرا را آورد غیر از یکی ـ دو تغییر غیراساسی همان فهرست قبلی است حتی دو مورد وزارت بازرگانی و کشور را نیز دو نفر گذاشته که مجلس رأی بدهد نامه‌ای هم نوشته شده‌است که به نظر می‌رسانم به این ترتیب بنابر همان فهرست است و در آن فهرست اسامی که در جلوی آن‌ها علامت گذاشته‌ام همانها هستند که صلاحیتشان برای اینجانب محرز نیست برای اینکه نمونه‌ای معروض کرده باشم به عنوان وزیر، همان کسی معرفی شده‌است که گزارش کذایی را دربارهٔ اطرافیان من تهیه و به خدمت شما آورده‌است و تقاضای مصرانه کرده بودم رسیدگی و دروغ و راستش معلوم شود با آقای رجائی بسیار صحبت کردم و فرمایشات صبح شما را که باید با هم تفاهم کنید و همه خدمتگزار اسلام باشید و تضعیف هیچ ارگانی نه رئیس‌جمهوری و نه مجلس به سود کشور نیست را گفتم معلوم شد اعضای هیئت وزیران مثل خود نخست‌وزیر لایتغیرند با هم در متن نامهٔ ضمیمه موافقت کردیم که به مجلس بنویسم می‌فرستم هر طور می‌فرمایید عمل می‌کنم خود مصلحت کشور و ثبات کشور را در اجرا شدن تام و تمام قانون اساسی می‌دانم اما همان‌طور که صبح عرض کردم و همواره نشان داده‌ام تصمیم شما هر چه باشد اجرا می‌کنم. ابوالحسن بنی‌صدر»
    پاسخ سید روح‌الله خمینی: «بسمه تعالی. اینجانب دخالتی در امور نمی‌کنم موازین همان بود که کراراً گفته‌ام. و سفارش من آن است که آقایان تفاهم کنند و اشخاص مؤمن به انقلاب و مدیر و مدّبر و فعّال انتخاب نمایند. والسلام علیکم. روح‌اللّه الموسوی الخمینی»[14]

منابع

مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط به محمدعلی رجایی در ویکی‌گفتاورد موجود است.
در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ محمدعلی رجایی موجود است.
  1. «انتصاب سرپرست جدید بنیاد مستضعفان». اطلاعات: ۲. ۷ مهر ۱۳۵۹.
  2. شصت و پنجمین وزیر آموزش و پرورش ایران کیست؟ بایگانی‌شده در ۱۷ اوت ۲۰۱۳ توسط Wayback Machine آموزش نیوز
  3. زندگی‌نامه محمدعلی رجایی شبکه ملی مدارس
  4. زندگی‌نامه شهید رجایی راسخون
  5. «رجایی از آغاز تا شهادت». تاریخ شفاهی. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۵-۱۶.
  6. رجایی. «زندگی مبارزاتی شهید رجایی به روایت خودش». پایگاه خبری تحلیلی هابیلیان. دریافت‌شده در ۲۰۲۱-۰۵-۱۶.
  7. همگام با آزادی- خاطرات شفاهی دکتر سید محمدمهدی جعفری -978-964-8635-57-7 -- دو جلد-1389-انتشارات صحیفه خرد
  8. بهنود، مسعود (۱۳۹۲). ۲۷۵ روز بازرگان. تهران: نشر علم. ص. ۷۳۷. شابک ۹۶۴-۴۰۵-۰۴۹-۵.
  9. «The Cornell Daily Sun, Volume XCVII, Number 3, 29 August 1980 PDF».
  10. همان، ص51
  11. چگونگی رسیدن شهید رجایی به مسند ریاست‌جمهوری ایران اکونومیست
  12. انتخابات ریاست جمهوری (اول و هفتم) در وبگاه روزنامه ایران، شماره ۲۱۴۷ - سال هشتم - دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۱
  13. «The Political Evolution of Mousavi». کالج اجتماعی‌ها هیوستن (en). بایگانی‌شده از اصلی در ۲۵ فوریه ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۱۸ فوریه ۲۰۱۶.
  14. «معرفی اعضای کابینه توسط آقای رجایی». صحیفهٔ امام. ۱۳. ص. ۱۷۵.
  15. عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر در قاب تصویر
  16. چهارده دلیل برای اثبات عدم کفایت بنی‌صدر،نطق در مجلس شورای اسلامی در جلسه بررسی کفایت سیاسی بنی‌صدر
  17. خبرآنلاین - کدام یک از نمایندگان در جلسه عدم کفایت رئیس‌جمهور حضور نیافتند؟
  18. خبرآنلاین - سخنان عزت‌الله سحابی در جلسه بررسی عدم کفایت بنی‌صدر و پاسخ صریح آیت‌الله خامنه‌ای
  19. ربیعی، منیژه (۱۳۹۳). «بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی». در حداد عادل، غلامعلی. دانشنامه جهان اسلام. ۴. تهران: بنیاد دائرةالمعارف اسلامی. شابک ۹۶۴-۴۴۷-۰۰۴-۴. دریافت‌شده در ۶ شهریور ۱۳۹۷.
  20. بررسی آماری ۹ دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران بایگانی‌شده در ۴ ژانویه ۲۰۱۰ توسط Wayback Machine ،فرارو
  21. نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری ایران ،مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی
  22. نامزدهای ریاست جمهوری در ۳۰ سال گذشته ،بی‌بی‌سی فارسی
  23. Hiro, Dilip (2013). "The Revolution". Iran under the Ayatollahs. Routledge. p. 192. ISBN 978-1-135-04381-0.
  24. چگونگی رسیدن شهید رجایی به مسند ریاست‌جمهوری ایران اکونومیست
  25. Hiro, Dilip (2013). "The Revolution". Iran under the Ayatollahs. Routledge. pp. 193–194. ISBN 978-1-135-04381-0.
  26. Cordesman, Anthony H. (2004). "Terrorrist and Extremist Movements". In Center for Strategic and International Studies. The Military Balance in the Middle East. Greenwood Publishing Group. p. 404. ISBN 978-0-275-98399-4.
  27. «اعتراف مسعود رجوی به بمب‌گذاری حزب جمهوری اسلامی!». آپارات - سرویس اشتراک ویدیو. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۱۱-۰۱.
  28. سیگارچی، آرش (۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲). «محمدعلی رجایی؛ زجر کشیده اما بداقبال». صدای آمریکا. دریافت‌شده در ۴ شهریور ۱۳۹۷.
  29. «رجایی و باهنر در انفجار دفتر نخست‌وزیری به شهادت رسیدند». تاریخ ایرانی. دریافت‌شده در ۸ شهریور ۱۳۹۱.

پیوند به بیرون

مناصب سیاسی
پیشین:
غلامحسین شکوهی
وزیر آموزش و پروش
۱۳۵۸ – ۱۳۵۹
پسین:
محمدجواد باهنر
بدون متصدی
آخرین تصدی توسط:
مهدی بازرگان
نخست‌وزیر ایران
۱۳۵۹ – ۱۳۶۰
پیشین:
سید ابوالحسن بنی‌صدر
به عنوان رئیس شورای انقلاب اسلامی
رئیس حکومت ایران
به عنوان نخست‌وزیر ایران

۱۳۵۹ – ۱۳۶۰
پیشین:
محمدکریم خداپناهی
سرپرست
وزیر امور خارجه
سرپرست

۱۳۵۹ – ۱۳۶۰
پسین:
میرحسین موسوی
پیشین:
سید علینقی خاموشی
رئیس بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی
۱۳۵۹ – ۱۳۶۰
پیشین:
سید ابوالحسن بنی‌صدر
رئیس‌جمهور ایران
۱۳۶۰
پسین:
سید علی خامنه‌ای
مناصب احزاب سیاسی
پیشین:
حسن حبیبی
نامزد حزب جمهوری اسلامی برای ریاست‌جمهوری
مرداد ۱۳۶۰
پسین:
سید علی خامنه‌ای
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.