مالیات چونان دزدی

دزدی دانستن مالیات‌ بستن دیدگاهیست که در شماری از فلسفه‌های سیاسی دیده می‌شود. در این دیدگاه، با اعمال اجباری جمع آوری مالیات به حقوق مالکیت تجاوز می‌کند.[1][2] آنارکو-کاپیتالیستها و آبجکتیویسیتها مالیات‌بستن را بمثابه نقض دولتی اصل عدم تجاوز می دانند.[3]

غارت و اخاذی. مجسمه مامورین مالیاتی بریتانیا را به سخره می‌گیرد.

موری راتبارد در اخلاق آزادی استدلال کرد که مالیات بستن دزدیست و نتیجتاً مقاومت در برابر مالیات مشروع است: «همان طور که هیچ کس اخلاقاً ملزم نیست به یک دزد وقتی از او می‌پرسد وسیلهٔ ارزشمندی در خانه‌اش دارد، صادقانه پاسخ گوید، بنابراین هیچ کس اخلاقاً ملزم نیست به سؤالات مشابهی از سوی حکومت، مثلاً هنگام پر کردن اظهارنامه مالیاتی، صادقانه پاسخ دهد.»[4][5]

حامیان مالیات بستن اغلب می گویند چنین حقوقی نقض نشده است. آنان استدلال می‌کنند «دزدی» باید در زمینه نظام دولت در نظر گرفته شود.[6] یک توجیه مالیات در قالب نظریه قرارداد اجتماعی ارائه شده است.[7] نظر کلی این است که مالیات بستن برای تأمین مواد اولیه‌ای که رشد اقتصادی را تسهیل می‌کنند لازم است (یعنی نظم و قانون، حمل و نقل/مخابرات/زیرساختهای انرژی) گرچه برخی اقتصاددانان مدعیند مالیات گیری توزیع زوری ثروت و خیلی شبیه به دزدیست و درست مثل جرم اثر منفی شدیدی بر GDP کشور دارد.[8][9]


جستارهای وابسته


منابع

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.