لقب‌های قاجاری

لقب‌های قاجاری در دورهٔ قاجار، جدا از القابِ شغلی، اعطای لقب‌های توصیفی و امتیازی هم معمول شد و زیاده‌روی در دادنِ القاب در روزگارِ ناصرالدین شاه کار را به جایی رساند که به‌ناچار، آوردنِ القاب را در مکتوبات (نامه‌های) اداری و رسمی ممنوع ساختند.

پس از سقوطِ قاجاریه و روی کار آمدنِ پهلوی، القابِ رسمی و احترامی، با مصوّبِهٔ ۱۵ اردیبهشتِ ۱۳۰۴ ه‍. ش، (مصوبهٔ مربوط به القاب و مناصبِ مخصوصِ نظام و القابِ کشوری) ملغیٰ شد. برابرِ این قانون، مناصبِ مخصوصِ نظام (سپه‌سالاری، سپهداری، سرداری، سپهبدی، امیریِ مطلق و مُضاعف، امیرنویانی، امیرتومانی، امیرپنجی (میرپنجی) و سایرِ القابی که در آن مضاف یا مضافٌ‌الیهِ سپاه، لشکر، جنگ، سالار و نظام بود)، ملغیٰ و اعطای این القاب منسوخ و استفاده از آن‌ها ممنوع شد. نیز این قانون مقرّر داشت که همهٔ القابِ کشوری هم پس از سه ماه ملغیٰ خواهند بود.

در همین سال‌ها بود که اختیار کردنِ نام خانوادگی نیز الزامی شد، و در نتیجه بسیاری از کسانی که لقب داشتند، جزء اصلی یا مضافِ آن را، عیناً یا با افزودنِ پسوندی مانند یای نسبت، برای نام خانوادگی خود برگزیدند؛ مانندِ علاء، قوام و قوامی (به‌جایِ علاءالسّلطنه، قوام‌السّلطنه، قوام‌المُلک).

کریم شیره‌ای انتقادهای بسیار تندی از شاه و درباریان می‌کرد؛ ازجمله، لقب‌های درباریان را به‌شدت و با کلمات زشت مسخره می‌کرد.[1]

واژه‌هایی که در ترکیب ساخت القاب قاجاری با بیش از یک پسوند (ـ سلطنه، ـ دوله، ...) استفاده شده‌اند عبارتند از: آصف، اختر، ادیب، ارفع، اعتضاد، اعتماد، اعلم، اقبال، اکرم، امین، بدیع، بهادر، جلال، حسام، حشمت، حکیم، ذُکاء، رکن، ساعد، سالار، سدید، سراج، سعد، سیف، شجاع، شمس، شهاب، صارم، صدر، صمصام، صنیع، صولت، ضیاء، ضیغم، ظهیر، عاصم، عضد، علاء، عماد، عین، فخر، قوام، قویم، کمال، لسان، لقمان، مجد، مجلل، مُحاسب، محتشم، مخبر، مستشار، مستوفی، مُشار، مشیر، مصباح، مصدق، مصور، معاون، معتمَد، معین، مکرّم، منصور، مؤتمن، مورخ، مهندس، ناصر، نجم، ندیم، نصرت، نصیر، نظام، وکیل، یمین.

معنی لقب‌ها

در جدول زیر معانی بخش‌هایی از القاب قاجاری که در جلوی پیشوندهایی مانند ـ سلطنه (ـ السّلطنه)، ـ دوله (ـ الدّوله)، و غیره آمده درج شده‌است:

واژهمعنیواژهمعنیواژهمعنیواژهمعنیواژهمعنیواژهمعنی
اجلالبزرگ‌داشتاِعزازگرامی‌داشتبهاءنیکوییذُکاءخورشیدسَهامکماندارصمصامتیغ بُران
احترامآزرماعظمبزرگ‌تربهادرپهلوانرایضرام‌کنندهسهمتیرصنیعپرورده
احتشامشکوهاعلمداناتربیانسخنوریرشیدراه‌یافتهسیفشمشیرصولتهیبت
احسنبهترینافتخارنازشتاجتاجرضیخرسندشجاعدلیرضَرغامشیر
اَحیابشرم‌ترافسرتاجترجمانمترجمرفعتبلنداشرفبزرگواریضیاءروشنایی
اخترستارهافضلبرترثقةمورد اعتمادرفیعبلندپایهشعاعپرتوضَیغَمشیر
ادیبسخنوراقبالخوشبختیجلالشکوهرکنپایهشفادرمانظفرپیروزی
ارشدرساتراکرمگرامی‌ترجلیلبزرگوارساعدیاورشمسخورشیدظلسایه
ارفعبلندترامیندرستکارجمالزیباییسالارسردارشهابدرخشظَهیرپشتیبان
اسعدنیکترانتصاریاری‌دهیحاجبپرده‌دارسَدیداستوارشوکتجاه و جلالعاصمنگهدار
اشجعدلاورترانتظامسامان‌مندیحُسامشمشیر برانسِراجچراغشیخپیرعدلدادگری
اشرفمهترانیسهمدمحشمتشکوهسرورسرورصارمشمشیر تیزعزتسرفرازی
اعتصامگناه‌پرهیزیبدیعنوپیداحکیمفرزانهسَطوَتهیبتصحتدرستیعزیزگرامی
اعتضادیاری‌خواستبرهان‌دلیل قاطعخازننگهبانسعدنیکصدرپیش‌نشینعَضُدبازو
اعتلاءفراز آمدنبصیربیناخَبیرآگاهسعیدنیک‌بختصدیقدوستعلاءبلندی
اعتمادتکیهبنانسرانگشتخطیبسخنورسلطانپیشواصفاپاکیعمادستون
عمیدمهترلقماننام مردی دانامستشاررایزنمُعتَضِدیاری‌کنندهمنشورفرماننجیبباگُهر
عنایتتوجهمبصربینشمندمستعانفراخوانده به یاریمعتمدمورد اعتمادمُنشینویسندهنَدیمهم‌نشین
عیسینام فردمترجمبرگردانمستعینیاری‌جومُعِّزعزت‌بخشمنصورکامکارنُزهَتخُرمی
عینچشممُتعَّهـِدپیمانگرمُستوفیآمارگیرمُعَزَّزگرامی‌داشتهمُنطِقگویانصرتپیروزی
فُؤاددلمتیناستوارمسعودنیکبختمُعظَمکلانمهرخورشیدنصیریاری‌گر
فخرنازشمجاهدکوشامُشاررهنمودهمعمارمهرازمهندساندازه‌داننظامسامان
فصیحزبان‌آورمجدبزرگواریمشاوررایزنمُعَیِّرعیارگیرمُؤتَمَنقابل اعتمادنظمسامان
فَطندانامجللپرشکوهمِشکاتچراغ‌دانمعینیاورموثقمعتمدنَقیبسرپرست
قائماستوارمجیدگرامیمُشیررایزنی‌کنندهمفتاحکلیدمورخرویدادنگارنوابجانشین
قائم‌مقامجانشینمُحاسِبشمارگرمصباحچراغمفتوحگشودهمُوَقَّرسنگین و رنگینوُثوقپایداری
قواماستواریمُحتَسِبشمارندهمصدقراستگومُفَخَّمکلانمُؤیـِّدنیروبخشوثیقاستوار
قَویمنیکوقامتمُحتَشَمدارای خدم و حشممُصَوِّرنگارگرمُقبـِلنیک‌بختناصریاوروحیدیگانه
کاشفیابندهمخبرگزارشگرمُطاعپیرودارمُقَوِّمارزیابناظرنگرندهوَقارآرامیدگی
کمالرساییمُختارگزینندهمطیعپیرومُکَرَّمگرامی‌داشتهنایبجانشینوکیلکارگزار
لسانزبانمدیرگردانندهمظفرپیروزمندممتحنآزمایندهنایلدست‌یابهژبرشیر
لقاءدیدارمزینآراستهمعاوندستیارمُنتَصِرچیرهنجمستارهیمینسمت راست

جستارهای وابسته

منابع

فصل‌نامهٔ فرهنگستانِ زبان و ادبِ فارسی، تابستانِ ۱۳۷۴، سالِ اول، شمارهٔ دوم (شمارهٔ مسلسل: ۲)، تابستانِ ۱۳۷۴ [www.persianacademy.ir/UserFiles/image/naame02.pdf]

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.