لری خرم‌آبادی

لری خرم‌آبادی یکی از گویش‌های زبان لری است[3][4] که در مرکز و جنوب استان لرستان، شمال استان خوزستان و جنوب استان ایلام رواج دارد.[5][6][7] فهرست لینگوییست[1] و اتنولوگ[2] نیز خرم‌آبادی را گویشی از لری شمالی معرفی می‌کنند. این گویش از زبان لری در برخی از منابع در کنار لری بالاگریوه، گویش بروجردی، گویش ملایری و در دسته گویش‌های لری شمالی قرار گرفته‌است.[8][9] مرکز فرهنگی این گویش خرم‌آباد است.[10] دانشنامه ایرانیکا در توصیف شاخه‌های شمالی لری، از خرم‌آباد، بروجرد، اندیمشک و نیز منطقه بالاگریوه به عنوان مراکز مهم گویش‌های لری شمالی یاد کرده‌است.[5][8]

لری خرم‌آبادی
کدهای زبان
ایزو ۳–۶۳۹lrc

جغرافیای گویش

این گویش در شهر خرم‌آباد و روستاهای اطراف آن و ازنا، سکوند، ریگ سفید، کیهان، طالقان، پل هرو و شهرهای دورود، زاغه، نهاوند، و سامن و نیز در طوایف لر ساکن این نواحی دیده می‌شود. علاوه بر اهالی خرم‌آباد شهرهای پلدختر، کوهدشت، رومشگان و قسمتی از الشتر، بخش گسترده‌ای از مردم جنوب استان ایلام از جمله ساکنان شهرستان‌های دره شهر، آبدانان و دهلران از استان ایلام و اندیمشک و شوش در شمال استان خوزستان به این گویش تکلم می‌کنند.[5] از ویژگی‌های این گویش توانایی آن در ساخت اشعار، سرودها و موسیقی است.

واژگان مشترک با لکی

لری خرم‌آبادی نزدیکترین گویش لری به زبان کردی است.[5][8] این گویش با کردی جنوبی و لکی به عنوان همسایگان قدیمی در عین تفاوت دارای قرابتهای زبانی بسیاری است. ۷۸ درصد واژگان میان لری خرم‌آبادی و لکی مشترک هستند.[2] ایزابلا برد که در سال ۱۸۹۰ به منطقهٔ کردستان و لرستان سفر کرده‌است، در سفرنامهٔ خود گویش لرهای لرستان را متفاوت از کردهای کرمانشاه می‌داند.[11]فهرست زیر برخی واژگان فارسی و برابر آن‌ها را در گویش‌ها و لهجه‌های رایج در استان‌های غرب ایران[12] در ناحیه زاگرس نشان می‌دهد[13]

فارسیبروجردیخرم‌آبادیکلهریلکیسورانیکورمانجیهورامی
آباِوآو، اُوْئاوئاوئاوav -
بارانباروبارووارانواران، وه شتباران، وه رشتbaranواران
چشمچِشچَش یا تیئهچاوچه مچاوchavچه م
اینجااینجِه، اینجُایچهئێرهئێرهئێرهli vê derê -
فراوانفراوانفراواوفرهفرهزۆرzor,pir,gelek,zafفره
دامادداماددومازاوازومازاواzava, zaba -
رهگذررهگذررهگوذرڒێویارڒێویارڒێبوارrêwî -
اتاقاتاقاتاقدێدێدێ، ژوورjûr, oda, olî -
خانهخونههونهماڵماڵماڵ، خانووmal, xanî -
باوا، واردِواگه ردگه ردگه ڵgel -
بچهبَچَهبچهمناڵئایلمنداڵzarok -
کلیهکلیه، گُردالَهگورداڵهگورداڵهگورداڵهگورداڵهgurchik -
سهم، بخشسهمبه شبه شبه شبه شbesh -
نَمکنَمکنِمکنِمه کخوواخوواxo -
چیزشی، چیچـّیچێشتچـّێشتێtisht -
روزروز، رورووزڒووژڒووژڒۆژrojڒوژ
شبشِوشِوُشوشوشوshev-
خوشخوشخوُشخوه شخوه شخۆشxwoshوه ش
شماشماشومائیوههومهئێوهhûnشمه
زنزنزَهّ ، زێنهژنژه نژنjin -
مردمردپیاپێاپێاپێا، مێردmêr -
پدر، بابابابا، بوئَهبُووَهباوگباوهبابbav -
مادرنِنَه، ماماندا، دایَهداێکدأداێک، داێهdayîk -
پسرپسرکُرکورکورکُرkur -
دختردُختَردُختِردوتدت، ئافره تکچ، کنیشکkech, dot -
نفسنفسهناسههناسێگهناسێهناسێbêhn, henase -
غروب ، شامگاهایوارهایوارهئیووارهئیووارهئێووارهêvar -

مقایسهٔ واژگان متفاوت با فارسی معیار

رنگ‌هانسب‌هانام حیواناتمیوه‌ها
فارسیلری خرم‌آبادیفارسیلری خرم‌آبادیفارسیلری خرم‌آبادیفارسیلری خرم‌آبادی
سفیدئسپیپدربوئهدار کوبدارتوکه‌نه‌کانگورئنئیر
سیاهسیء (رئش)مادردالکه (دا)اسباسپسیبسیو
سبزسوزخواهردَدَگنجشکمه‌لیچه‌کگوجه سبزئه‌لی
سرخسوربرادرگه‌گهشغالچه‌قلگلابیمه‌رو
قهوه‌ایبوورپسرکُرسگگَمالگردوگئرده‌کو
زردهیلدختردوخته‌رعقابعالو، واشه، کورکورهزالزالکگیرچ
آبیکیونوه پسریکُره زاپرستوسی‌پریسکتمشکتیئره
سیاهسینوه دختریدوخته‌ر زاپروانهپاپریکهویچگه‌زه‌ر
پاقلداییهالوآهواِشکاربلوطبَلی
انگشتکِلكعموتاتهکلاغقه‌لآ--
انگشت کوچککِلك تي تهعمهکه‌چیبزغالهچه‌پیش--
دوران پریودسَرشوشتهخالهمی‌میگاوگآوو--
يادويرزن داییزِن ئالوسهرهسیره--
پایینهارزن عموزِن تاتههدهدکه‌چی که‌پو، که‌لهَ‌شیر پیغمبری--
دشتهُماريدایی زادههالوزاخروسکه‌له شیر--
سرازيريبالازيريعمو زادهتاته‌زامرغ خانگیوآر--
زانوزونيعمه زادهکه‌چی‌زاگاو نرکه‌ل گآوو--
پهلوپَليخاله زادهمی‌مه‌زاگاو مادهمِنآو--
مغزمَزگپدربزرگپاپاگوسفندکووئه--
مژهمِرژِنگمادر بزرگنِنهسگ مادهدئل (ده‌له)--
روغن حيوانيرِغون دُ--سوسکسیسه‌رک--
آبكشتِيژَه--قورباغهقووروآق--
ملاقهكمچه--لاک‌پشتکی‌سه‌ل--
رختخوابپِرتال--کبککوگ--
شوخيهِنَك--اردکبط--
آبروعِرض،

خَنه زاري

نوعروسنوو بِه ايمرغابیبه‌دآوئی--
شلوارپاپوشرنگین کمانسوزه سیلمورچهمه‌ریژ--
کفشکوشخويشاوندان همسرهوسيره وَنولک لکئه‌لَرگ--
شب هاشوگارعروسبِه اينوعی لک لکقازقولئن--
چوپانشوآوعروسيدآؤه تتیهوتیئ--
اینی‌َهآتشتشخرچنگکرژئن--
كه اين طورزووتامحل درست كردن آتشتژگاهملخقووله--
سیللَهَ فوآوشاشچُربزکوهیکئل--

ساختار

واج‌شناسی

در این گویش علاوه بر واکه‌های موجود در دیگر گویش‌های لری شامل: a، ā، i، ī، u، ū، ũ داری دو واکه ü و ǖ نیز است.[14]

ضمیر

ضمیرهای شخصی[15]
فارسیلری خرم‌آبادیلری بختیاریلری ممسنی
منmemu(n),momu,män
توtutu,totu
اوūyu/hōyu/vu
ماēmā,īmā(ī)mā(ī)mā
شماşemāīsāīsā
ایشانunoyunun/hununīngal/ūngal

نمونه نوشتار

ای‌ما هوفتیئیم نه‌زیکیا سائت چارئو چارئو نیم. ونو که پآ ته‌ش بیئن ئو بیار بیئن همه‌نه بیآر که‌رده‌ن ئو و سورئت هه‌مه خوشونه آمآده که‌ردن سی ره‌ته وی‌ره قوله

آما قه‌رار نی‌آن که یه‌ک دو نه‌فر بئیسن د اشگه‌فت ئو به‌قیه روئن ویره قوله. چوون‌که اساس‌یا زیادی داشته‌ن که نمی‌تونه‌سه‌ن وا خوشو بیاره‌نشو، دو نه‌فر مئنن د اشگه‌فت که هم بئسن ته ئی اساس‌یا ئو هم ئناشتا هازر به‌که‌ن که موقع که ای‌نو ورمی‌گه‌ردن بوهوره‌ن.

اوفتائیم و ره. نه‌زیک یه سائتی ره ره‌تیم تا رئسه‌سیم و قوله. الوته خه‌یلی سه‌رد بی. به‌رف ئم اومایی. یه تی‌که‌ام به‌ردیا کوو سور بی‌نی؛ و همی ده‌لیل ای‌ما یوآش یوآش ئو وا سه‌ختی می‌ره‌تیم و ره.[5]

Īmā hoft-ī-Īm nezīk-yā sāat-e čār ö čār ö nīm. vano ke pā taš b-ī-n ö biār b-ī-n hama-ne biār kerd-en ö ve sörat hama xo-šōn-e āmāda kerd-en sī ḥarekat ve taraf-e kola.

amā qerār nĪā-n ke yak dö nafar bē-Īs-an de ešgaft ö baqia rö-an vīr-e kola. čūnke asās-yā ziād-Ī dāšt-en ke ne-mĪ-tōness-en vā xo-šō bö-jr-an-ešō, dö nafar man-en de ešgaft ke ham bē-Īs-an tĪ asā-s-yā va ham enāštā-ne hāzer kon-an ke möjqē ke īn-ō ver-mĪ-gerd-an bo-hor-an.

ḥarekat kerd-Im. nezīk-e ye sāat-I ra rat-Im tā rasess-Im ve kola. alvatta xēł-I sard bī. barf am omō-ī. ye tīkI am bard-yā kö sör[5] bī-īn-ī. va hamī dałīł Imā yavāš yavāš ö vā saxtī mI-rat-Im ve ra
ترجمه فارسی

ما خفتیده بودیم تا نزدیکیهای ساعت چهار، چهارو نیم. آنهایی که پای آتش بودند و بیدار شده بودند همه را بیدار کردند و همگی به سرعت خود را آماده کردند برای رفتن به سمت قله.

اما قرار گذاشتند که یکی دو نفر در غار بمانند و بقیه به سمت قله کوه راهی شوند. چونکه اساس‌های بسیای داشتند که نمی‌توانستند همه آن‌ها را با خود حمل کنند. دو نفر در غار ماندند که هم مراقب اساس‌ها باشند و هم صبحانه‌ای (ناشتا) آماده کنند که هنگام بازگشت گروه بخورند.

به راه افتادیم. نزدیک یک ساعت راه رفتیم تا رسیدیم به قله. البته خیلی سرد بود. برف هم آمده بود. کمی هم سنگ‌ها لیز شده بودند. به همین دلیل ما آرام آرام (یواش‌یواش) و به سختی راه می‌رفتیم.

جستارهای وابسته

پانویس

  1. "Language by Country". فهرست لینگوییست. 10 September 2014. Archived from the original on 10 September 2014. Retrieved 10 September 2014.
  2. "Luri, Northern". اتنولوگ. Archived from the original on 21 September 2014. Retrieved 21 September 2014.
  3. "Luri, Northern". Ethnologue, Languages Of the World. Retrieved 12 February 2013.
  4. Erik John Anonby (July 2003). "Update On Luri:How Many Languges?". JSTOR: Journal of Royal Asiatic Society, Third Series, Vol. 13, No. 2, PP. 171-197. Retrieved 20 February 2013.
  5. "LORI DIALECTS". iranica. Retrieved 12 February 2013.
  6. خورشید، زبان کردی وپراکندگی جغرافیایی لهجه‌های آن، ۷۴.
  7. رخزادی، آواشناسی و دستور زبان کردی، ۳۷.
  8. "LORI LANGUAGE ii. Sociolinguistic Status of Lori". Iranica. Retrieved 2 February 2013.
  9. ، LORI DIALECTS.
  10. اشمیت، راهنمای زبان‌های ایرانی، ج۵۶۳،۲.
  11. بیشوپ، ایزابلا، ۱۳۷۵. از بیستون تا زردکوه بختیاری، ترجمهٔ مهراب امیری، تهران: نشر آنزان و نشر سهند، چاپ اول؛ ص ۵۲.
  12. Anonby، Eric John (۲۰۰۵). «Kurdish or Luri? Laki's disputed identity in the Luristan province of Iran» (PDF). Kurdische Studein (۴+۵): ۷–۲۲. دریافت‌شده در ۱۹ آوریل ۲۰۲۰.
  13. واژگان بروجردی این فهرست از «اسفندیاری، احمد. گویش بروجردی. تهران: نشر میعاد، ۱۳۸۰» شده‌اند. سایر واژگان در «Anonby, Eric John. 2005. Kurdish or Luri? Laki's disputed identity in the Luristan province of Iran.» به تفصیل آمده‌اند
  14. اشمیت، راهنمای زبان‌های ایرانی، ج۵۶۷،۲.
  15. اشمیت، راهنمای زبان‌های ایرانی، ج۵۶۸،۲.

منابع

  • اشمیت، رودیگر. راهنمای زبان‌های ایرانی، چاپ دوم. ترجمه به سرپرستی حسن رضائی باغ‌بیدی. تهران: انتشارات ققنوس، ۱۳۸۷. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۹۸۰-۰۹۴-۳ .
  • خورشید، فؤاد محمد. زبان کردی و پراکندگی جغرافیایی لهجه‌های آن، چاپ اول. ترجمهٔ سعید خضری. تهران: انتشارات پانیذ، ۱۳۹۱. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۱۰۵-۴۷-۷ .
  • رخزادی، علی. آواشناسی و دستور زبان کردی. سنندج: انتشارات کردستان، ۱۳۹۱. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۹۸۰-۰۹۴-۳ .
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.