عاشیق قربانی

عاشیق قربانی از معروفترین عاشیقهای اعصار گذشته‌است.

عاشیق قربانی
زاده۱۴۷۷ میلادی
روستای [دریلو] منطقه منجوان شرقی شهرستان خداآفرین
درگذشتهقرن شانزدهم
زمینه کاریعاشیق
ملیتایرانی
پدر و مادرقره داغ

عاشیق قربانی یا دیریلی قربانی، (Aşıq Qurbani) متولد روستای دریلو از توابع شهرستان خداآفرین همدوره شاه اسماعیل و در مرحله آغازین نهضت ادبی شاه اسماعیل ختایی قرار دارد.[1] او در تبریز نشو و نما کرده و در همان شهر به نهضت قزلباشیه پیوسته است و هنر نوازندگی و خوانندگی خود را وقف نشر معارف قزلباشیه و حروفیه کرده‌است. او ظاهراً با دربار شاه اسماعیل مربوط بود. شکایت نامه او به شاه در دادخواهی از مظالم وزیر می‌تواند سندی در این زمینه باشد:

دیري داغلاريندان، اوزاق يوللاردان، از كوهستان‌هاي (دریلو)راه افتاده و اين همه ره درنورديد.
البته كه بير مرادا گلميشم... البته به قصد مرادی آمده‌ام ...
«قورباني»يم، قارا وزير اليندن، قرباني ام که از دست قارا وزير
«شيخ اوغلو»نا شكايته گلميشم.به داد خواهی پیش مرشدم آماده ام.

بعدها کار عاشیق قربانی با سلطان صوفی به عداوت انجامید.[2]

سروده‌های عاشیق قربانی

سروده‌های عاشیق قربانی تازگی خود را تا زمان ما حفظ کرده اند؛ چنانکه عاشیق‌های نوگرای نسل جدید، مانند خانم صداقت الدوز (Sədaqət Ulduz) از آن‌ها در ایفاهای خود استفاده می‌کنند.[3] در میان این سروده ها، اشعاری وجود دارد با مضامین اجتماعی و اخلاقی. همچنان که سروده‌هایی وجود دارد که قطعه‌های زیبا و دلنشین ربابی‌اند.[4] عاشیق قربانی میتوانسته است ظریفترین و طبیعیترین احساسهای انسانی را بامهارتی استادانه به ساز و سخن وصف کند. شعر مشهورش که ردیف «بنفشه» دارد، از این نظر حائز اهمیت است:

  1. زارع شاهمرسی، پرویز (۱۳۸۶). عاشیقهای آذربایجان. آناس تبریز.
  2. کاظم‌اوف، غضنفر (۱۳۸۰). قوربانی (عاشیق قوربانی حیاتینا بیر باخیش).
  3. «Aşıq Ulduz və qızı Sədaqətin ifasında Ovşarı Aşıq mahnısı». یوتوب. ژوئن ۱۲, ۲۰۱۳.
  4. اميد نيايش. «عاشيق‌ها ساز قيام بدست گرفتند وعشق را سرود رزم كردند». بایگانی‌شده از اصلی در ۴ مه ۲۰۱۴.
تانری سنی خوش جمالا یئتیرمیش خداوند ترا زیبا آفرید
سنی گؤرن عاشیق، عاغلین ایتیرمیش دلباختگان خرد از دست فروهشتند،
ملكلرمی درمیش، گؤیدن گتیرمیش گویی ملائک تو را از آسمان چیده و آورده‌اند.
حاییف كه دریبلر آز بنفشه نی.حیف که عرضه کم بود و بنفشه‌ها را چیدند!

در سروده‌ای دیگر، و خطاب به معشوقه اش پری، می‌گوید:[1][2]

Başina mən dönüm ala göz Pəri ای عزیزترینم، پری خمار چشمم،
Adətdir dərələr yaz bənəvşəni رسم آن است که بهار را با چیدن بنفشه آغاز کنند
Ağ nazik əlinən dər dəstə bağlaبا آن دستان لطیف سفیدت
Tər buxaq altinə düz bənəvşəni دسته‌ای بچین و بر گردن بلورینت بیاویز...

مجموعه شعرهای عاشیق قربانی در سال ۱۳۸۹ چاپ شده‌است.[3]

داستان عاشیق قربانی وپری

آوازة ماجراهای عاشیق قربانی با افسانه‌ها در آمیخته و منشاء داستان‌عاشیقی گردیده به نام «عاشیق قربانی وپری» که زبانزد عاشیقان است.[4][5]

منابع

  1. Madatli, Eynulla (2010). Poetry of Azerbaijan (PDF). Embassy of the Republic of Azerbaijan in Islamabad. p. 75. Archived from the original (PDF) on 2 May 2014. Retrieved 3 May 2014.
  2. "ANTHOLOGY OF ASHIQ" (PDF). Archived from the original (PDF) on 5 November 2013. Retrieved 3 May 2014.
  3. عبادی قاراخانلو، محمد (۱۳۸۹). عاشیق قوربانی شعر لر. اختر.
  4. «ذوق و خیال در داستان عاشیق قربانی و پری». پایگاه خبری آذربایجان. ۱۳۹۲. بایگانی‌شده از اصلی در ۱۵ آوریل ۲۰۱۴.
  5. منظوری‌خامنه، عبدالکریم (۲۰۱۱). عاشیق قوربانی و پری خانم. یاران.
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.