شخصیت علی بن ابی‌طالب

قضاوت در مورد علی بن ابی طالب و تشخیص واقعیت از میان جعلیات تاریخی در بین منابعی که در مورد وی نوشته شده‌است آسان نیست. زیرا علی درگیر منازعاتی شد که قرنها ادامه داشت. منابع در مورد او به نفع یا بر ضد او جهت دار و ریشه دار هستند یا بیشتر در مورد او سکوت کرده‌اند.[1]

دیدگاه‌ها دربارهٔ علی

شخصیت علی از دیدگاه وگلیری

تعیین شخصیت علی کاری دشوار است، زیرا مورخان نه در اعمال و نه در صحبتهای منسوب شده به وی یا از روایات موجود در منابع، سر نخ قاطعی پیدا نمی‌کنند. برنامه‌ای که علی در ذهن داشت، تحت تأثیر هوادارانش، تغییر و دگرگونی یافت. سخنان منسوب شده به وی مبهم هستند و تعیین صحت و معتبر بودن این سخنان کار آسانی نیست. از آنجایی که علی درگیر نزاع و جنگ‌هایی شد که تا قرنها ادامه داشت، منابع به نفع یا ضد او جهت دار هستند یا اکثر اوقات در مورد وی سکوت کرده‌اند. وگلییری اظهار نظر منفی لامنز در کتاب فاطمه و معاویه در مورد علی را رد می‌کند. کائتانی رویکرد معتدلتری نسبت به لامنز دارد و با وجود اینکه معتقد است علی در دوران خلافتش عملکرد ضعیفی داشت، اما این امر را به خاطر فشاری که به خاطر حوادث آن زمان بر روی علی وجود داشت می‌داند. وگلییری می‌نویسد نه لامنز و نه کائتانی به سخت‌گیری مذهبی علی و بازتاب آن در سیاستهایش اشاره‌ای نکرده‌اند. روایات فراوانی در مورد سخت‌گیری علی بر روی فرایض مذهبی و تقسیم غنایم و پاداشها و بی اعتنایی اش به دنیا آمده و دلیلی وجود ندارد که تمامی این روایات را ساختگی یا اغراق پنداشت، چرا که این روح مذهبی بر تمامی اعمال علی حکمفرما بود. وگلییری می‌نویسد صرفنظر از اینکه بخواهیم تعیین کنیم وقف بودن زندگی علی به اسلام آیا همیشه عاری از انگیزه‌های درونی دیگری بوده یا نه، برای درک فلسفه اعتقادی علی نمی‌توان مسئله اخلاصش در اسلام را نادیده پنداشت. او در دوران حکومتش مشغول جنگیدن با مسلمانان «گمراه» بود و این عمل را تکلیفی الهی می‌پنداشت تا دین را بر پا دارد و حق را پیروز گرداند. بعد از پیروزی در جنگ جمل، علی سعی کرد تا با عدم به اسارت گرفتن زنان و فرزندان لشکریان دشمن، از محنت آنان بکاهد که این موضوع باعث بروز مخالفتهایی در سپاه علی شد. وقتی این جنگ به پایان رسید، علی بر کشتگان غم خواری و گریه کرد و حتی بر جنازه دشمنانش نماز خواند. حتی رویکرد مبهم علی نسبت به خوارج را می‌توان به دلیل ترسش از احتمال نافرمانی از خداوند دانست. گرچه خوارج وی را متقاعد کردند که پذیرش حکمیت گناه بود، اما علی می‌دانست که شکستن پیمان حکمیت نیز گناه دیگری است و در این دو راهی مشکل و دردناک وی وفادار ماندن به پیمان حکمیت را انتخاب کرد. تبعیت از فرمان الهی، نکته کلیدی درک رفتار علی بود، اما رفتار علی همیشه آمیخته با خشونتی زیاد بود و این مهم باعث می‌شد که مخالفانش وی را محدود یا کوته فکر بخوانند. وگلییری معتقد است علی آن چنان مقید به احکام اسلامی بود که نمی‌توانست خود را با ضرورتهای موقعیت فعلی جامعه اسلامی که بسیار پیچیده‌تر از زمان محمد شده بود، وفق دهد. چیزی که از بارزترین ویژگی‌های حکومتی رقیبش معاویه بود. خط مشی حکومتی علی، بیشتر از آنکه نامناسب و ناقاطع باشد، ایدئال گرا بود و احتمالاً خود علی هنگامی که قدرت را به دست گرفت متوجه این نکته شده بود که پیاده‌سازی چنین حکومتی کاری غیرممکن است و این مسئله به همراه مسائل خارجی دیگر را می‌توان به یاس و ناامیدی علی در سالهای پایانی حکومتش مربوط دانست. کائتانی معتقد است که مقام بالای اغراق گونه‌ای که علی پیدا کرد، به خاطر این نبود که وی پسر عموی محمد بود، بلکه به خاطر تأثیری بود که بر روی معاصرانش گذاشت. کائتانی در مورد این که در مورد کدام ویژگی‌های علی صحبت می‌کند توضیحی نمی‌دهد. وگلییری می‌نویسد می‌توان منظور کائتانی را خط مشی مذهبی عمیق علی و برنامهٔ اصلاحات اقتصادی و سیاسی علی که بر پایه مذهبی استوار بود، دانست.[1]

مخالفت قاطع با دشمنان اسلام

علی در مقابل کفار حربی و نیز دشمنان مسلمان بسیار قاطع بود. با این حال در مقابل اهل کتاب و کفار ذمی طبق احکام اسلامی و با رأفت و مدارا برخورد می‌کرد که نمونهٔ آن در تاریخ وجود ندارد. چنان‌که به فرماندار خود مالک اشتر نخعی می‌نگارد: «دلت را سرا پرده رحمت به بندگان خدا و محبت و لطف به آنان ساز، و همانند درنده نسبت به آنان مباش که خوردن آنان را غنیمت شماری! زیرا «رعیت» (مردمی که در پوشش حکومت اند، و باید آن‌ها را مراعات کرد) بر دو گروه‌اند: یا برادر دینی تو اند یا انسان‌هایی همانند تو اند در آفرینش.»[2]

یعقوبی در تاریخ خود می‌نویسد:

علی حکمت‌های شگفت‌آوری داشت چنانچه قومی را آتش زد و دیگرانی را به وسیلهٔ دود از میان برد، بعضی از انگشتان دست دزدی را برید و دیواری را بر سر دو نفر که مشغول فسقی بودند خراب کرد[3]

و می‌گفت: در خانه‌های خودپنهان شوید و توبه در روی پیش روی شماست، کسی که سینه سپر حق کند از میان می‌رود. همانا خدا این امت را به تازیانه و شمشیر ادب کرده و هیچ‌کس نزد امام مدارا و نرمی نمی‌بیند[4]

استقامت در برقراری عدالت و شجاعت و اجرای احکام دین

علی در برقراری عدالت و اجرای احکام دین با جدیت عمل می‌ورزید. به اعتقاد مادلونگ علی که به رسالت دینی خود کاملاً یقین داشت بر خلاف خلفای پیشین، حاضر نبود به خاطر مصالح سیاسی اصول خویش را به خطر افکند و آماده مبارزه با نابرابری‌های غالب اجتماعی بود. به نوشته مادلونگ طبق روایت ابوعبیده معمر بن مثنای بصری، علی پس از انتخاب به خلافت در نخستین خطبه مسلمانان را به خاطر عدول از سنت پیامبر مورد نکوهش قرار داد. او در چنین شرایطی گفت: «خداوند دو راه چاره در برابر این امت قرار داده‌است، شمشیر و امام را نشاید که نسبت به این دو سستی نشان دهد.»[5]

علی چنان بر اجرای عدالت حتی در میان نزدیکان خود پافشاری می‌کرد که حاضر نبود بخشی از بیت‌المال مسلمانان را به برادرش عقیل ببخشد؛ و به وی گفت چگونه می‌شود عذاب جهنم را با این عمل تحمل نمود.[6]

بین مسلمانان، شجاعت، علم، ایمان، صداقت، جدا ناپذیری از اسلام، وفاداری عمیق به محمد، عدالت و برخورد سخاوتمندانه وی با دشمنان شکست خورده، مورد ستایش قرار گرفته‌است. همچنین وی در بین مسلمانان، به عنوان فردی دانا به تفسیر قرآن، فقه اسلامی و اندیشهٔ دینی تلقی می‌گردد. این خصوصیات، او را به عنوان یک الگوی برتر به فرقه‌های عرفانی مسلمانان مانند فرقهٔ صوفی گری شناسانده‌است.[7] در این دیدگاه، علی بنا به فرمان الهی، جانشین محمد است و به عنوان شخصی عادل و تشریح‌کنندهٔ احکام الهی مطرح است. از این رو فردی معصوم و انسانی کامل تلقی می‌گردد.[8] بعضی فرقه‌ها، معتقدند که علی، خدایی است که به صورت انسان مجسم شده‌است. اکثر محققین اسلامی، از این فرقه، با نام غُلاة یاد می‌کنند. این گروه، به خاطر عقاید خداگونه از علی، اسلام را ترک کردند. در بعضی منابع، آورده شده که علی، افراد را از بالا بردن منزلتش به عنوان خدا و پرستش خود، نهی می‌کرد.[9]

پانویس

  1. L. VECCIA VAGLIERI، «Vol٫۱»، Encyclopedia of Islam، Brill، ص. ۳۸۱
  2. Seyyed Hossein Nasr, Hamid Dabashi, Seyyed Vali Reza Nasr (۱۹۸۹Expectation of the millennium: Shiʻism in history، State University of New York Press، ص. ۷۴ و ۷۵، شابک ۰۸۸۷۰۶۸۴۳X کاراکتر line feed character در |کتاب= در موقعیت 31 (کمک) نهج البلاغه، نامه به مالک اشتر فرماندار مصر: واشعر قلبک الرحمة للرعیة والمحبة لهم و اللطف بهم و لاتکونن علیهم سبعا ضاریا تغتنم اکلهم فانهم صنفان اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق
  3. یعقوبی، احمد ابن اسحاق (۱۳۸۹). تاریخ یعقوبی جلد دوم. ترجمهٔ محمد ابراهیم آیتی. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. صص. ۱۳۷ تا ۱۳۸. شابک ۹۶۴-۴۴۵-۱۹۸-۸.
  4. Ibid. صص. برگ ۱۳۸.
  5. مادلونگ (۱385) ص. ۲22
  6. Reza Shah-Kazemi (۲۰۰۷Justice and Remembrance: Introducing the Spirituality of Imam Ali، I. B. Tauris، ص. ۱۰۰، شابک ۱۸۴۵۱۱۵۲۶۰
  7. Madelung 1997, p. 309 and 310
  8. Nasr, Shi'ite Islam, preface, p. 10
  9. ببینید:
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.