حسنک کجایی

حسنک کجایی نام یکی از داستان‌های کتاب فارسی دوم دبستان بود. محمد پرنیان این داستان را در سال ۱۳۴۹ به رشته تحریر درآورد و بعدها خلاصه‌ای از این داستان به شکلی دیگر وارد کتاب درسی شد.[1] تصویرگری این داستان برعهدهٔ پرویز کلانتری بود.[2]

حسن وارسته با وام‌گیری از این داستان نمایشنامه حسنک کجایی را به رشته تحریر درآورد. این نمایشنامه که نخستین بار در تابستان ۱۳۷۸ در مجموعه تئاتر شهر به اجرا درآورد.[3] نمایش حسنک کجایی در سال ۱۳۸۲ به چاپ رسید.[4] نمایشنامه حسنک کجایی از معدود نمایشنامه‌های موزیکال و مطلوب کودک و نوجوان پس از انقلاب است که به کرات توسط گروه‌های مختلف نمایشی در تهران و شهرستانها به اجرای عموم درآمده.[5]

خلاصه داستان

خلاصه داستان کتاب فارسی دوم دبستان: پسری به نام حسن برای انجام کارهایش بیرون رفته و کمی دیر کرده‌است. خورشید دارد غروب می‌کند و حیوانات خانگی گرسنه و تشنه منتظر بازگشت او به خانه هستند و او را صدا می‌زنند که: حسنک کجایی؟. حسنک بازمی‌گردد و زود دست به کار می‌شود و برای گاو و گوسفند و بُزهایش کاه و یونجه، برای مرغ‌ها و خروس‌ها و جوجه‌ها دانه و برای سگش غذا تهیه می‌کند و به آنها می‌دهد.[6]

خلاصه داستان نمایشنامه حسنک کجایی: حسن وارسته ایده داستان محمد پرنیان را دست آویز نمایشنامه خود قرار داده‌است، در فصه خیالپردازانه این نمایشنامه نویس، حسنک دیر کرده و اهالی روستا بهمراه والدین حسنک منتظر آمدن او نمی‌شوند و برای جشن عروسی به روستای دیگری می‌روند، با رفتن سکنه روستا به جشن، سر و گله گرگها در روستا پیدا می‌شوند و دام و مرغ و خروس طویله خانه حسنک را مورد حمله قرار می‌دهند. حسنک در واپسین لحظات به داد حیوانات طویله رسیده و با کمک آنها از شر گرگهای گرسنه خلاص می‌شوند.[7]

حذف از کتاب درسی

این داستان تا اواخر دهه هشتاد خورشیدی بخشی از کتاب دوم دبستان بود اما در دهه نود خورشیدی از کتاب درسی حذف شد.[8]

منابع

This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.