بوریس یلتسین

بوریس نیکولایویچ یلتسین (Борис Николаевич Ельцин) (زادهٔ ۱ فوریه ۱۹۳۱ – درگذشته ۲۳ آوریل ۲۰۰۷)، نخستین رئیس‌جمهور منتخب روسیه به شیوهٔ دموکراتیک بود.

بوریس یلتسین
اولین رئیس‌جمهور روسیه
مشغول به کار
۱۰ ژوئیه ۱۹۹۱  ۳۱ دسامبر ۱۹۹۹
پس ازتشکیل شد
پیش ازولادیمیر پوتین
اطلاعات شخصی
زاده
بوریس نیکولایویچ یلتسین

۱ فوریهٔ ۱۹۳۱
بوتکا، استان سوردلوفسک، روسیه، شوروی
درگذشته۲۳ آوریل ۲۰۰۷ (۷۶ سال)
مسکو
ملیت روسیه
حزب سیاسیحزب کمونیست اتحاد شوروی
مستقل
همسر(ان)نینا یلتسین
فرزندانتاتیانا، النا
پیشه، سیاستمدار
دینکلیسای ارتدکس روسیه
جایزه‌هاشهروند افتخاری ایروان (۲۰۰۲)
امضا

زندگی سیاسی

در مه ۱۹۹۰ بوریس یلتسین برآمدن به قدرت را آغاز کرد. او در ۲۹ مه به رهبری جمهوری روسیه انتخاب شد. یلتسین جاه طلب و در میان مردم روسیه محبوب بود. او از حزب کمونیست کاملاً کنار کشید و شروع به طرفداری از تغییرات واقعی سیاسی و اصلاحات اقتصادی کرد. طی چند ماه بعدی شش جمهوری اعلام استقلال کردند. روسیه و اوکراین اعلام کردند که قوانین شان بر قوانین شوروی تقدم خواهد داشت. همین که جمهوری‌ها بر قدرت سیاسی خود پای فشردند، رابطه بین این جمهوری‌ها و مسکو پرتنش شد. به گفته تاریخدانان ایزاک و داونینگ یک دو راهی به طرف گورباچف و بازسازی اتحاد شوروی پیش می‌رفت و دیگری به طرف یلتسین و روسیه و انحلال اتحاد شوروی. با پایان یافتن سال ۱۹۹۰ اتحاد شوروی با زمامداری گورباچف، گام‌های بزرگی در جهت اصلاحات برداشته بود. شورای عالی به ایجاد نظام چند حزبی و مجاز شمردن آزادی مذهب رای داده بود. اما تا پایان سال گورباچف با فشار از جانب تندروی‌های کمونیست مواجه شد. ادوارد شوارت نادزه وزیر امور خارجه در دسامبر کناره‌گیری کرد و هشدار داد که نیروهای اقتدارطلب در حال قبضه کردن دولت شوروی هستند. به واقع راهکارهای شوروی تغییر کرده بود. در ژانویه ۱۹۹۱ سربازان و پلیس ضدشورش شوروی، ساختمان‌های دولتی را در ویل نیوز در پایتخت لیتوانی و ریگا پایتخت لتونی به تصرف درآورند.

یکشنبه ۱۳ ژانویه به یکشنبه خونین معروف شد. چون سربازان شوروی به برج تلویزیون و دیگر ساختمان‌ها در ویل نیوز یورش بردند و ۱۴ نفر را کشتند. یکشنبه بعد نیروهای شوروی به وزارت کشور در ریگا حمله کردند و ۵ لتونیایی را کشتند. در مسکو موضع گورباچف ناروشن بود. نخست از این اقدامات دفاع کرد، بعداً آن را محکوم ساخت. هزاران نفر در اعتراض به این سرکوبی به خیابانها ریختند. گورباچف تلاش می‌کرد اتحاد شوروی را حفظ کند و طرح‌های جدیدی برای دست نخورده نگه داشتن کشور پیشنهاد کرد که به جمهوری‌ها خودمختاری بیشتری می‌داد. پیمان اتحاد او که مستلزم تعدیل پیوند میان جمهوری‌ها و دولت مرکزی شوروی بود، در یک همه‌پرسی سراسری به تصویب رسید، اما یلتسین و چندین جمهوری رای‌گیری را تحریم کردند. در آوریل ۱۹۹۱ که گرجستان اعلام استقلال کرد به نظر می‌رسید، که وضعیت بیشتر در جهت فروپاشی است. دو ماه بعد روس‌ها بوریس یلتسین را برای سمت جدید رئیس جمهوری روسیه انتخاب کردند. یلتسین اینک نخستین رهبر در تاریخ روسیه بودکه به‌طور دموکراتیک انتخاب شده بود. در این میان تندروی‌های شوروی در مسکو گورباچف را زیر فشار قرار داده بودند تا وضعیت فوق‌العاده اعلام کند. اما گورباچف تقاضایشان را نادیده گرفت.

در ماه اوت ۱۹۹۱، پس از آنکه گورباچف به خانه ییلاقیش در فورس در کنار دریای سیاه سفر کرد، تصمیم گرفتند بدون او وضعیت فوق‌العاده اعلام کنند. ۱۲ تندرو در یک کودتای غافلگیر کننده، خود را کمیته دولتی برای وضعیت فوق‌العاده، اعلام کردند و به مردم گفتند گورباچف چنان بیمار است که قادر به انجام وظایفش نیست. گورباچف در فوروس تحت بازداشت خانگی قرار گرفت و تمام تلفن‌ها و دیگر وسایل ارتباطی اش قطع شده بود. اما بسیاری در دولت شوروی ارتش و کا گ ب از پیروی از دستورات کمیته اضطراری سرباز زدند. یلتسین از مقر پارلمان روسیه ساختمانی در مسکو که کاخ سفید نامیده می‌شد، مقاومت را رهبری می‌کرد. با وجود تنش‌های بین جمهوری نوپای روسیه و دولت مرکزی، یلتسین از گورباچف به عنوان رهبر شوروی حمایت کرد. یلتسین در یک فراخوان تاریخی و جسورانه از شهروندان که از رادیوی مستقل خوانده شد و از طریق سرویس‌های تلگرافی غربی ارسال گردید، کودتا و توطئه گران را محکوم کرد و خواستار آزادی گورباچف شد. یلتسین اعلام کرد: «بی شک ضروری است به رئیس جمهور کشور گورباچف فرصت داده شود با مردم سخن بگوید. امروز او در حصر است. امکان ارتباط با او از من سلب شده‌است. من کاملاً اطمینان دارم که هموطنان ما اجازه تأیید خودکامگی و بی قانونی توطئه گران را که همه شرم و وجدان را از دست داده‌اند نخواهند داد. ما خطاب به نظامیان از آنها می‌خواهیم، وظیفه والای شهروندی خود را آشکار سازند و در این کودتای ارتجاعی شرکت نکنند. ما تا انجام این خواسته‌ها خواستار یک اعتصاب همگانی و نامحدود هستیم.»

حامیان یلتسین به خیابانها ریختند و در اطراف کاخ سفید در مسکو ساختمانی که دولت روسیه را در خود جا داده بود، گرد آمدند و خیابان‌های شهرهای دیگر را نیز پر کردند. مثلاً در سنت پترزبورگ مردم به خیابان‌ها ریختند تا حمایت خود را از شهردار آناتولی سوکچاک که از یلتسین در مخالفت با کودتا پشتیبانی می‌کرد، نشان دهند. اما توطئه گران در مأموریت خود جدی بودند و دست کم در ابتدا از کاربرد زور هراسی نداشتند. در شب بیستم اوت، نفربرهای زرهی به طرف کاخ سفید به حرکت درآمدند و سه مرد جوان را زیر گرفتند و کشتند. اما یلتسین و انبوه فزاینده هوادارانش محکم ایستادند. در پایان کمیته اضطراری حاضر نشد، مسبب خونریزی بیشتری شود. در ساعت ۳ بامداد، ولادیمیر کرچکوف رئیس کاگ ب و یکی از اعضای کمیته اضطراری به یلتسین خبر داد که شکست را می‌پذیرد. گورباچف به پایتخت بازگشت و ضمن محکوم کردن کودتا و توطئه گران گفت: «این اشخاص از مشکلات دوره گذار و تنش در جامعه و نگرانی از این که چه بر سر ما خواهد آمد، بهره‌برداری کردند و تصمیم گرفتند نقشه‌های مبالغه آمیزی را به اجرا درآورند که جامعه ما را دستخوش آشوب کامل می‌کرد.» او همچنین خاطر نشان کرد که اوضاع به نحو برگشت‌ناپذیری تغییر کرده‌است. من به کشور دیگری برگشته ام و اکنون خودم هم آدم دیگری هستم.»

یلتسین که در عقیم گذاشتن کودتا، اراده و مهارت سیاسی خود را نشان داده بود، به وضوح در کانون توجه سیاسی قرار گرفت. رهبری و شجاعت او در تمام مدت این حادثه، استعداد واقعی او را در به حرکت درآوردن مردم روسیه و رودست زدن به رهبران کودتا نشان داد. او برای خنثی کردن آنها نقشه‌های زیرکانه ای طراحی کرده و از فناوری‌های جدید برای ارتباط با غرب علی‌رغم قطع خطوط تلفنی عادی بهره برده بود. افزون برآن با پخش گزارش‌های داخلی تأیید نشده مبنی بر استعفای برخی توطئه گران سبب حالت سردرگمی در میان خود آنها شد. به گفته جان موریسون نویسند سرگذشت یلتسین رفتار یلتسین در جریان کودتا بیش از صرف شجاعت را نشان می‌داد. او نه تنها رو در روی رهبران کودتا ایستاد، بلکه با آمیزه ای از غلو و حیله‌گری آنها را از دور خارج کرد.

گورباچف در ۲۴ اوت از رهبری حزب کمونیست شوروی کناره‌گیری کرد. تنها چند روز بعد خود حزب منحل شد. هرچند گورباچف به تلاش برای تأثیرگذاری در آینده اتحادیه شوری، ادامه داد، اما دیگر اعتبارش را از دست داد بود. در دسامبر یلتسین با لئونید کراچکوف از اوکراین و استانیسلاو شوشکوویچ از بلاروس ملاقات کرد تا در مورد آینده اتحاد شوروی به بحث بپردازند. آنها از گورباچف برای این نشست دعوت نکرده بودند. سه رهبر به اتفاق هم پیمانی را امضا کردند که پایان عمر اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و ایجاد کشورهای مستقل مشترک‌المنافع را به جای آن اعلام می‌کرد.[1]

جانبداری بوریس یلتسین از برقراری دموکراسی در روسیه و کمک وی به این روند، از او در میان کشورهای غربی که خواهان فروپاشی شوروی بودند، یک چهره دموکرات ساخت.

یلتسین در سال ۱۹۹۴ دستور حمله به چچن را صادر کرد. کاری که بعدها موجب پشیمانی او شد. او در سال ۱۹۹۶ برای دومین بار به ریاست جمهوری جمهوری فدراتیو روسیه انتخاب شد و تا سال ۱۹۹۹ در این مقام باقی‌ماند. او در تاریخ ۳۱ دسامبر ۱۹۹۹ از قدرت کناره‌گیری کرد و اداره امور کشور را به نخست‌وزیر وقت ولادیمیر پوتین سپرد.

زندگی شخصی

یلتسین سابقه بیماری قلبی داشت و یک بار در سال ۱۹۹۶، مورد عمل جراحی قلب قرار گرفته بود. یلتسین همچنین اعتیاد شدید به مصرف الکل داشت و همین اعتیاد از دیرزمان به قلب او آسیب وارد ساخته بود.[2][3][4][5]

سرانجام در تاریخ دوشنبه ۲۳ آوریل ۲۰۰۷، کاخ کرملین، خبر درگذشت یلتسین بر اثر بیماری قلبی را در اختیار رسانه‌های روسیه گذاشت. بوریس نیکولایوچ یلتسین در هنگام مرگ، هفتاد و شش ساله بود.

آرامگاه بوریس یلتسین در گورستان نووودویچی مسکو

جستارهای وابسته

پیوند به بیرون

در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ بوریس یلتسین موجود است.
مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط به بوریس یلتسین در ویکی‌گفتاورد موجود است.

منابع

  • بجورنلوند، بریتا (۱۳۸۸). جنگ سرد. تهران: ققنوس. شابک ۹۶۴-۳۱۱-۶۴۰-۰-۹ مقدار |شابک= را بررسی کنید: length (کمک).
  • ویکی‌پدیای انگلیسی
  • سایت انگلیسی بی‌بی‌سی
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.