افسر
معانی واژه اَفسَر:
- افسر (ارتش) کسی که در نظام دارای درجه باشد.
- افسر به معنی کلاه
- شیخالرئیس افسر متخلص به افسر از شاعران ایرانی
- محمدرضا میرزا، شاعر و پسر فتحعلی شاه، متخلص به افسر
- افسر یکی از شعرای فارسی زبان ایران که در هند میزیست.
- افسر از شعرای فارسی زبان که بدربار عالمگیر پادشاه در آمد و لقب معزز خان یافت و در بنگاله در گذشت.
- داراب افسربختیاری
This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.