احمد بهمنیار

احمد بهمنیار (احمد دهقان)،[1] (۱۲۶۲–۱۳۳۴) روزنامه‌نگار، شاعر، محقق ایرانی و عضو پیوسته فرهنگستان ایران بود.

احمد بهمنیار
زادهٔ۹ بهمن ۱۲۶۲ خورشیدی، ۲۹ ربیع‌الاول ۱۳۰۱ هجری قمری، ۲۸ ژانویه ۱۸۸۴ میلادی
کرمان
درگذشت۱۲ آبان ۱۳۳۴ خورشیدی، ۱۹ ربیع‌الاول ۱۳۷۵ هجری قمری و ۶ نوامبر ۱۹۵۵ میلادی
تهران
ملیتایرانی
پیشهروزنامه‌نگار، شاعر، محقق

بهمنیار در ۹ بهمن ۱۲۶۲ خورشیدی برابر با ۲۹ ربیع‌الاول ۱۳۰۱ قمری برابر با ۲۸ ژانویه ۱۸۸۴ میلادی در خانواده‌ای مذهبی در کرمان چشم به جهان گشود. احمد بهمنیار، تحصیلات ابتدایی را نزد پدر خود، آقا محمدعلی، معروف به معلم که مردی ادیب و فاضل بود و در علوم عربی و ادب، ریاضی و نجوم مهارت بسزا داشت، فراگرفت. احمد بهمنیار از سن شانزده‌سالگی شروع به تدریس کرد و پس از مرگ پدر، حوزهٔ علمیه وی را به عهده گرفت و به کمک برادر بزرگ‌ترش، محمدجواد، آن را اداره کرد. در سال ۱۳۲۶ هجری قمری روش تدریس جدید را برگزید و در همان مدرسه پدر، مدرسه‌ای چهارکلاسه به نام «تربیت» تأسیس کرد که بعدها به نام مدرسه «سعادت» نامگذاری شد. چندی بعد در بم نیز مدرسه‌ای به نام «اسلامیه»، که پس از چندی به «عمادیه» تغییر نام داد، احداث کرد.

فعالیت‌های سیاسی

احمد بهمنیار از پیشگامان جنبش مشروطیت به‌شمار می‌رفت و در انتشار روزنامه «کرمان» همکاری می‌کرد. وی تا سن سی‌سالگی معمم بود و حجره‌ای در مدرسه داشت و به تجددخواهی معروف بود و در همان روزنامه مقاله می‌نوشت. در سال ۱۳۲۹ هجری قمری برابر با ۱۹۱۱ میلادی روزنامه «دهقان» را تأسیس کرد و زان پس به نام احمد دهقان معروف شد. پس از فتح تهران و شکست محمدعلی شاه، در تهران دو حزب دمکرات عامیون و اعتدالیون تأسیس شد و کرمانی‌ها که سال‌ها زیر سلطه خوانین قاجار و ستم خاندان وکیل‌الملک و انگلیسی‌ها بودند، پرچم حزب دمکرات را بالا بردند. بهمنیار یکی از معروف‌ترین کسانی است که در تقویت این حزب مؤثر بود. اعضای این حزب در تاریخ ۲۴ جمادی‌الاول ۱۳۳۴ هجری قمری برابر با ماه مهٔ ۱۹۱۶ میلادی دستگیر و تعدادی از آن‌ها از جمله احمد بهمنیار و زندانیان آلمانی به سوی فارس فرستاده شدند که به مدت یک سال و دو ماه و هفت روز در زندان کریم‌خانی شیراز در بند بود. احمد بهمنیار در همین مدت زبان ترکی عثمانی را آموخت و صرف و نحوی بر زبان ترکی نوشت و اشعاری را از این زبان به فارسی ترجمه کرد. در همین زندان از یک نفر، احتمالاً زرتشتی به نام بهرام، علم نجوم را هم آموخت. چند بیت از قصیده‌ای که در زندان سروده به این شرح است:

مرا جان بفرسود ازین زندگانیکه در وی ندیدم دمی شادمانی
چه شادی توان یافت در آن حیاتیکه بر جان کند بار ننگش گرانی
حیاتی سراسر همه رنج و اندهمحیطش محاط هوان و نوانی
من ای زندگانی بست آزمودمکه آن چیز کز هرچه بدتر همانی
حکیم از گلستان دنیا نچیندبجز خار اندوه و نامهربانی
هنرمند بی‌سیم و زرگر به دانششود ابن سینا و بونصر ثانی
گریزند از او خلق زانسان که شیطانگریزد همی زآیه‌های قرانی
چه آسایشی خیزد از مرز و بومیکه جلاد بر وی کند مرزبانی

فعالیت‌های فرهنگی

بهمنیار پس از آزادی از زندان و انتصاب به ریاست اداره تحدید در خراسان و سپس اقامت در مشهد، در تاریخ ۲۹ جوزا (خرداد) ۱۳۰۱ خورشیدی برابر با رمضان ۱۳۴۰ قمری، برابر با ۱۹۲۲ میلادی، روزنامه «فکر آزاد» را منتشر کرد. از یک سال پیش از انتشار این روزنامه از خدمات دولتی استعفا داد و در سال ۱۳۰۳ خورشیدی رهسپار تهران شد و «فکر آزاد» را دو بار در هفته منتشر می‌کرد. پس از تعطیل روزنامه به صلاحدید خود، به استخدام اداره معارف درآمد و مأمور تبریز شد و در آنجا ریاست دارالمعلمین را عهده‌دار بود. وی در سال ۱۳۰۶ به تهران بازگشت و به دعوت عدلیه (وزارت دادگستری) منصب قضاوت را در اختیار گرفت و دو سال در قزوین و همدان در این سمت بود. بهمنیار در سال ۱۳۰۸ خورشیدی برابر با ۱۹۲۹ میلادی به استخدام وزارت معارف درآمد. پس از تدریس در مدارس «امیرکبیر»، «ثروت»، «شرف»، «علمیه» و سپس در «دارالفنون» و «دارالمعلمین» که به «دانشسرای عالی» تغییر نام داد، به عنوان استاد تاریخ ادبیات در دانشکده معقول و منقول به تدریس مشغول شد (۱۳۱۲ هـ.ش. -۱۹۳۴ م). در همین سال قانون تأسیس دانشگاه به تصویب رسیده بود و مدرسان دانشگاه برای کسب درجه استادی مجبور به داشتن مدرک دکترا بودند. بهمنیار کتابی در شرح احوال و آثار «صاحب بن عباد» به عنوان «رساله» نوشت تا میزان تحصیلات او در حد دکترا شناخته شود تا بتواند استحقاق تدریس در دانشگاه و رتبهٔ استادی پیدا کند. در هفتمین جلسه شورای دانشگاه که به ریاست وزیر فرهنگ وقت علی‌اصغر حکمت تشکیل شد، موضوع رسالات احمد بهمنیار و تعدادی از دیگر استادان نامی، مانند: حسین گل گلاب، بدیع‌الزمان فروزانفر، سعید نفیسی، عباس اقبال آشتیانی و… تصویب گردید. در سال ۱۳۱۵ پس از آنکه به دریافت درجه دکتری نایل آمد به استادی زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران تعیین شد. بهمنیار در سال ۱۳۲۱ خورشیدی عضو پیوسته فرهنگستان ایران شد. وی از پایه‌گذاران نثر تحقیقی و دانشگاهی بود.

آثار ادبی

  1. نبوی رضوی، سید مقداد (۱۳۹۳). «روزگاری که بر تکاپوگران بابی گذشت». تاریخ مکتوم. تهران: پردیس دانش. ص. ۱۲۹.

بهمنیار علاوه بر مقالاتی که در جراید نگاشته، رسالات آموزشی متعددی را منتشر کرده‌است. گفتنی است که از سال ۱۳۱۸ با علامه علی‌اکبر دهخدا در تنظیم لغت‌نامه همکاری داشته‌است. حاصل پنجاه و دو سال کار مداوم در عمر هفتاد و چهارساله احمد بهمنیار، آثار و تألیفاتی است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

  • تصحیح اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابی سعید
  • تصحیح التوسل الی الترسل
  • تصحیح تاریخ بیهق
  • ترجمه زیدةالتواریخ در تاریخ آل سلجوق
  • شرح حال صاحب بن عباد
  • تصحیح الأبنیه عن الحقایق الادویه
  • مجمع‌الامثال فارس - داستان‌نامه بهمنیاری
  • تاریخ ادبیات عربی در سه جلد و…

پایان زندگی

احمد بهمنیار علی‌رغم بیماری و ضعف شدید تا آخرین لحظات توانایی، درس را ترک نگفت. سرانجام در روز جمعه ۱۲ آبان ۱۳۳۴ خورشیدی، برابر با ۱۹ ربیع‌الاول ۱۳۷۵ هجری قمری و ۶ نوامبر ۱۹۵۵ میلادی در منزل شخصی خود در تهران در خیابان عین الدوله درگذشت. پیکر احمد بهمنیار طبق وصیت وی به کربلا حمل و در وادی ایمن به خاک سپرده شد.

منابع

    • مقدمه داستان‌نامه بهمنیاری
    • بزرگداشت احمد بهمنیار به قلم: باستانی پاریزی
    • فرهنگ ادبیات فارسی، محمد شریفی؛ صفحه ۳۳۱ و ۳۳۲

    جستارهای وابسته

    پیوند به بیرون

    مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط به احمد بهمنیار در ویکی‌گفتاورد موجود است.
    This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.