ابومعشر بلخی

ابومعشر بلخی (تیرماه ۱۶۶ ه‍.خ تا ۱۹ اسفند ۲۶۴ ه‍.خ)، ستاره‌شناس نامی ایرانی[1][2][3] است. نام او در منابع قدیم و جدید غربی به گونه اپومسر یا البومسر آمده‌است. زاد روز یاد شده از روی زایچه‌ای در کتاب احکام تحویل سنی الموالید اثر ابومعشر به دست آمده‌است.

ابومعشر بلخی
Abū Maʿshar, Jaʿfar ibn Muḥammad al-Balkhī
A زبان لاتین translation of Abū Maʿshar's De Magnis Coniunctionibus ("Of the great مقارنه"), ونیز، ۱۵۱۵.
زادهٔ۷۸۷ میلادی
بلخ، خراسان
درگذشت۸۸۶ میلادی
واسط، عراق
محل زندگیبلخ، بغداد
ملیتایرانی
پیشهاختربینی، اخترشناسی
دورهدوران طلایی اسلام

ابومعشر در زمانه خویش مشهورترین ستاره‌شناس جهان اسلام بوده‌است. وی در دوران خلافت المعتز بالله خلیفه عباسی تا معتمد عباسی رئیس منجمان بغداد بوده‌است. در آثار غربی بیش از هر اخترشناس دیگری از او نام برده شده‌است. صاعد اندلسی او را داناترین مردم به احوال ایرانیان و اخبار دیگر اقوام می‌داند و از او چنان نام می‌برد که گویی سخن وی در هر باب و از آن میان دربارهٔ دانش‌های اقوام و دانشمندان آنان، رویدادهای مهم جهان، تاریخ ملت‌ها، بنای اهرام مصر و پیشگویی طوفان عصر نوح، و حتی دربارهٔ ارزش کار مترجمان کتابهای یونانی حجتی قاطع است.

فلسفه ابومشعر بلخی

ابومعشر در آثار خویش کوشیده‌است تا با یاری گرفتن از سنت‌های ایرانی، هندی و یونانی و با بکارگیری فلسفه سریانی که به کارایی ستارگان و سحر رنگ نوافلاطونی می‌داد و در نوشته‌های کندی و کتاب‌های حرانیان و نیز در آثار دانشمندان ایرانی پیش از وی مانند ماشاءالله، ابوسهل فضل بن نوبخت، عمربن فرحان طبری و ابویوسف یعقوب قصرانی منعکس است، درستی احکام اخترشناسی و کاربرد آن را در سحر و افسون به اثبات رساند. برهان فلسفی ابومعشر ارسطویی و همراه با عناصر نوافلاطونی بوده و در این باره از نوشته‌های منسوب به هرمس و آگاثودمون۱، پیشوایان حرانی، سود برده‌است.

وی برای جهان هستی ۳ سطح می‌شناسد: الهی (فلک نور)، اثیری(۸ فلک آسمانی) و هیولانی (جزء زیر قمر). ابومعشر به پیروی از حرانیان کوشید وجود رابطه میان افلاک آسمانی و جهان متغیر زیر فلک قمر را به اثبات رساند و برای پیوند میان افلاک آسمانی و جزءزیرفلک قمر، از دید احکام نجومی پایه علمی بسازد. به گفته ابومعشر، اجسام زمینی می‌توانند به وسیله اجرام فلکی به حرکت درآیند و دچار دگرگونی و استحاله و کون و تباهی شوند و همچنین اجرام فلکی نیز نیروی آن را دارند که بر اجسام ویژه زمینی اثر بگذارند. وی بر پایه این دیدگاه باور داشت که همه معارف منشأ ایزدی دارد و نشانه‌های وحی خداوندی در هر دانش به چشم می‌خورد؛ روح انسانی که از فلک نور ایزدی به زیر فلک قمرفرودآمده، می‌تواند با یاری و میانجیگری افلاک آسمانی و از راه نماز، پرستش و اوراد و اذکار، از یک فلک به فلک بالاتر صعود کرده و سرانجام به خدا متصل شود و بدون توسل به این واسطه‌ها وصول شدنی نیست و این همه از پژوهش و مطالعه در دانش اخترشناسی و احکام آن حاصل می‌گردد.

او باور داشت که درستی و اعتبار احکام اخترشناسی تنها از راه مکتب ارسطویی حرانیان روشن نمی‌شود، بلکه همچنین می‌توان با تکیه بر دقایق تاریخ انتقال علوم در جهان، اجزاء حقیقت را دربارهٔ طبیعت که در میان اقوام گوناگون پراکنده‌است، به یک آغاز ایزدی وصل کرد، و بر این پایه احکام اخترشناسی و سحر را سودمندترین دانش‌ها برای انسان می‌دانست. او همچنین بر این باور بود که هر یک از ستارگان در صفات اشیاء و سرنوشت و مقدرات اشخاص اثر داشته و در دگرگونی‌های طبیعی و حتی برخی دگرگونی‌های نفسانی مؤثرند و آدمی به وسیله دانش احکام اخترشناسی می‌تواند دگرگونی‌های برآمده از ستارگان را پیشگویی کند. ابومعشر در زیج الهزارات، برای سنتهای فرهنگی نوع آدمی، به سبب آنکه برخاسته از وحی است، منشأ واحدی قائل شده‌است. ابومعشر با تألیف کتاب الالوف و کتاب‌ها فی بیوت العبادات مایه شهرت بیشتر حرانیان شده‌است. وی گاه به گاه اشاره‌ای به طلسمات می‌کند، ولی به پیشگویی، بیش از دخل و تصرف در آینده، دلبستگی نشان می‌دهد.

گروهی برآنند که دلبستگی و توجه دانشمندان در برابر احکام اخترشناسی در نیمه دوم سده ۲ق/۸م در بغداد، انتقال رساله‌های احکام نجومی ساسانی به جهان اسلام، ورود یک هیئت هندی در۱۵۵ق/۷۷۱م به بغداد برای آموزش علوم هندی و کمک در ترجمه نوشته‌های هندی به عربی و جنبش دامنه‌داری که در زمان مأمون در ترجمه آثار بیگانه به عربی پیدا شده بود، سبب گردید تا کتاب‌های بنیادی اخترشناسی یونانی، از آن میان المجسطی و کتاب الاربعه۲ بطلمیوس و کتاب‌های دیگر از سریانی و یونانی برگردان و در دسترس دوستداران این دانش قرار گیرد. ابومعشر نیز چنان‌که ذکرشد، از این ترجمه‌ها و آثار آگاهی پیدا کرد و توانست از مطالب آنها در مباحث و موارد گوناگون تألیفات خود بهره گیرد.

شاگردان

از شاگردان و پیروان ابومعشر می‌توان ابن مازیار (ابن بازیار)، محمد بقن عبدالله بن سمعان، عبدالله بن مسرور نصرانی و ابوسعید شاذان بن بحر را نام برد که این یک سخنان ابومعشر را زیر عنوان رازهای دانش النجوم یا مذاکرات شاذان بن بحر گرد آورده‌است.

آثار

آثار ابومعشر از دید دربرداشتن بخش‌هایی از نوشته‌های کهنی که اصل آنها از میان رفته، قابل توجه‌است.

  1. الابراج و الطوالع و فوائد شتی فی دانش الحساب، در ۱۹۸۷م در بیروت به چاپ رسیده‌است.
  2. بغیه الطالب فی معرفه الضمیر المطلوب و الطالب و المغلوب و الغالب. این کتاب دربارهٔ دانش رمل است که بارها در مصر به چاپ رسیده‌است.
  3. القرانات. این کتاب دربرگیرنده ۸مقاله‌است. یوحنا اشبیلی آن را به لاتینی برگردان کرده‌است. این برگردان در ۱۴۸۹م به وسیله ارهارد راتدلت در آوگسبورگ و در ۱۵۱۵م به کوشش یاکوبوس پنتیوس لئوکنسیس در ونیز چاپ شده‌است. از ترجمه پارسی این کتاب چند نسخه خطی در دارالکتب قاهره، کتابخانه ملک و کتابخانه ملی رشت موجود است.
  4. المدخل الکبیر فی علم احکام النجوم. این کتاب مهمترین اثر به جای مانده ابومعشر است و در نزدیک سال ۲۳۵ق نوشته شده‌است. وی در فصل دوم قول نخست کوشیده‌است اعتبار احکام اخترشناسی را به اثبات رساند. تنها بخشی از این اثر منتشر، و گزیده‌هایی از آن نیز در نزدیک سال ۳۷۹ق/۱۰۰۰م به یونانی برگردان شده‌است. در میان ترجمه‌های انبوهی که به زبان لاتینی به عمل آمده، ترجمه یوحنا اشبیلی مشهورتر است. چاپ تصویری این کتاب در ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م در فرانکفورت منتشر شده‌است. این اثر به زبانهای انگلیسی و آلمانی برگردان شده‌است.
  5. الموالید الصغیر، که چندبار در قاهره به چاپ رسیده‌است. این اثر مشتمل بر ۲ نوشتار و ۱۳فصل است. ۴فصل نخست آن از سحر و احکام اخترشناسی در دوره‌های گوناگون، ۵فصل پس از آن مطالب شگفتی دربارهٔ سحر و پیشگویی و ۴فصل آن دربارهٔ موالید است.
  6. اصل الاصول، دربارهٔ موالید. نسخه‌هایی از آن در کتابخانه ملی، آستان قدس و اسکوربال موجود است.
  7. کتاب الالوف. این کتاب یکی از مهم‌ترین آثار ابومعشر است که اصل آن از میان رفته، ولی احمد بن محمدبن عبدالجلیل سجزی بخش‌هایی از آن را با نام منتخبات کتاب الالوف در فراگیر شاهی و بخشی دیگر را با نام فصل من کتاب الالوف فی اجتماع الکواکب السبعه و مبادی التواریخ به گونه مستقل آورده‌است. بخشی از این کتاب که در آن مطالبی دربارهٔ «نسیء» آمده، در منتهی الادراک فی تقاسیم الافلاک، اثر عبدالجبارین محمد خرقی نقل شده‌است.
  8. الامطار و الریاح و تغیر الاهویه، که ابومعشر آن را بنا بر روش حکمای هند تألیف کرده‌است و متن اصلی اکنون در دست نیست، بلکه تنها ترجمه لاتینی آن که در ۱۵۰۷م در ونیز به چاپ رسیده، موجود است.
  9. احکام تحویل سنی الموالید. نسخه‌هایی از آن در پاریس و کتابخانه اسکوریال موجود است. سجزی گزیده‌ای از آن را در ۲۳ باب به نام برگزیده کتاب الموالید به زبان عربی فراهم آورده که نسخه‌هایی از آن در کتابخانه ملی تهران و کتابخانه آستان قدس موجود است؛ وی سپس کتاب گذشته را با اضافاتی مشتمل بر جدول‌های سالنامه و دیگر به زبان پارسی، با نام برهان الکفایه برگردان کرده که در کتابخانه آستان قدس نگهداری می‌شود. این اثر ابومعشر را یوحنا اشبیلی به لاتینی برگردان کرده که در ۱۴۸۹م در آوگسبورگ و در ۱۵۱۵م و در ونیز به چاپ رسیده‌است.
  10. الکدخدا و کتاب الهیلاج. برخی این کتاب را با دو عنوان جداگانه ذکر کرده‌اند، ولی قفطی آن را زیر یک عنوان آورده‌است. واژگان پارسی در این کتاب نشان از آن دارد که مطالب مربوط به آن بازمانده از دوره ساسانی است. یک نسخه خطی از این اثر در کتابخانه نور عثمانیه نگهداری می‌شود.
  11. النکت، یا تحاویل سنی العالم، کتابی است در ۷مقاله که در سده ۵ق/۱۱م به وسیله ابراهیم اخترشناس از عربی به پارسی برگردان شده و در آن از کواکب، اقترانات، طوالع، اسهام و جز آنها بحث شده، نسخه خطی آن در کتابخانه ملی موجود است. این کتاب به وسیله یوحنا اشبیلی با نام فلورس۱ به لاتینی برگردان شده و بدست ارهارد راتدلت در ۱۴۸۹و۱۴۹۵م در آوگسبورگ و به وسیله سسا۲ در ۱۴۸۸ و ۱۵۰۶م در ونیز انتشار یافته‌است.
  12. رازهای دانش النجوم یا مذاکرات شاذان بن بحر. نسخه‌های خطی آن در کتابخانه‌های کمبریج و اسماعیل صائب، نگهداری می‌شود.

پانویس و منابع

  1. Frye, ed. by R.N. (1975). The Cambridge history of Iran, Volume 4 (Repr. ed.). London: Cambridge U.P. p. 584. ISBN 978-0-521-20093-6. We can single out for brief consideration only two of the many Persians whose contributions were of great importance in the development of Islamic sciences in those days. Abu Ma'shar al-Balkhi (d. 272/886), who came from eastern Iran, was a rather famous astrologer and astronomer. |access-date= requires |url= (help)
  2. Hockey, Thomas (2014). Biographical encyclopedia of astronomers. New York: Springer. p. 91. ISBN 978-1-4419-9918-4. The introduction of Aristotelian material was accompanied by the translation of major astrological texts, particularly Claudius Ptolemy’s Tetrabiblos (1138), the pseudo-Ptolemaic Centiloquium (1136), and the Maius Introductorium (1140), the major introduction to astrology composed by the Persian astrologer Abu Ma’shar.
  3. Selin, Helaine (2008). Encyclopaedia of the history of science, technology, and medicine in non-western cultures. Berlin New York: Springer. p. 12. ISBN 978-1-4020-4960-6. Retrieved 2 December 2016. Since he was of Persian (Afghan) origin...

منابع

    • «ابومشعر بلخی». آفتاب. ۱ فروردین ۱۳۸۷. دریافت‌شده در ۲۳ بهمن ۱۳۸۷.
    This article is issued from Wikipedia. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.